دسترسی به محتوای اصلی
تاریخ تازه‌ها

سنگرهایِ جنگ جهانی اول الهام‌بخش ادبیاتی به نام «ادبیات سنگرها»

نتشر شده در:

نوشتن دربارۀ جنگ از سنگرها آغاز شد. نخست سربازان در نامه‌هایی که برای خانواده‌هاشان می‌فرستادند به شرح رویدادهای جنگ پرداختند. بعضی از نویسندگانِ سرشناس نیز به جبهه‌ها رفته بودند تا از نزدیک شاهد درد و رنج‌ رزمندگان باشند و واقعیتِ جنگ را به دور از تبلیغات رهبرانِ سیاسی و نظامی و مغزشویی‌هایِ پشت جبهه بنویسند. موریس ژُنه ووآ نویسنده‌ای که قرار است پیکرش به پانتئون، آرامگاه مشاهیر فرانسه، منتقل شود، در مقام نویسنده در میان گِل و لایِ سنگرها ظهور کرد. هانری بربوس در رمان«آتش» آنچه را که در جبهه‌های جنگ می‌گذشت صاف و پوست کنده روایت کرد و جایزۀ ادبی گُنکور گرفت. رولان دُرژُلِس با الهام از تجربه‌هایش در آن جنگ رمانی نوشت به نام «صلیب‌های چوبی» که برندۀ جایزۀ ادبی «فمینا» شد.

سنگری از جنگ جهانی اول
سنگری از جنگ جهانی اول DR
تبلیغ بازرگانی

یکشنبۀ این هفته ۱۱ نوامبر صدمین سالگردِ پایانِ جنگ جهانی اول است. به همین مناسبت مراسم باشکوهی در فرانسه برگزار خواهد شد. رئیس جمهوری فرانسه بزرگداشتِ رسمیِ این روز تاریخی را از یکشنبۀ پیش آغاز کرده و تاکنون از چندین منطقه که صحنۀ نبردهای خونین بودند، از جمله از آوردگاهِ نبرد وِردَن، خونین‌ترین نبردِ جنگ جهانی اول، دیدارِ رسمی کرده است. روز یکشنبه ۱۱ نوامبر در ساعت ۱۱ صبح زنگ‌ِ کلیسا‌ها در سراسر کشور به مدت ۱۱ دقیقه نواخته خواهد شد. در جنگ جهانی اول که از اوت ۱۹۱۴ تا نوامبر ۱۹۱۸ طول کشید، نزدیک به ۸ میلیون فرانسوی درگیر شدند.

در آن جنگ بیش از ۱۸ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر جان باختند که نزدیک به ۹ میلیون نفر آنان غیرنظامیان بودند. نزدیک به ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار فرانسوی‌ کشته شدند که ۹۰ هزار تنِ آنان پاریسی بودند. هم‌اکنون علاقمندانِ به تاریخ برای آگاهی از جنبه‌های گوناگون آن جنگ به بیش از هزار کتاب معتبر فرانسوی دسترسی دارند. دربارۀ آن، رمان‌ها و نمایشنامه‌ها نوشته‌اند. سینماگران فیلم‌ها ساخته‌اند، شاعران شعرها سروده‌اند و صورتگران از صحنه‌های نبرد و زندگی مردم در گیر و دار جنگ تصویرها کشیده‌اند.

نوشتن دربارۀ آن جنگ از سنگرها آغاز شد. نخست سربازان در نامه‌هایی که برای خانواده‌هاشان می‌فرستادند به شرح رویدادهای جنگ پرداختند. بعضی از آنان، چنان‌ که عادت بسیاری از فرانسویان است، یادداشت‌های روزانه می‌نوشتند. بعضی‌ها شعر می‌سرودند و کسانی دیده‌ها، شنیده‌ها و تجربه‌هاشان را با آب و تاب به روی کاغذ می‌آوردند. بعضی از نویسندگانِ سرشناس نیز به جبهه‌ها رفته بودند تا از نزدیک شاهد درد و رنج‌ رزمندگان باشند و واقعیتِ جنگ را به دور از تبلیغات رهبرانِ سیاسی و نظامی و مغزشویی‌هایِ پشت جبهه بنویسند. نویسندگانی مانند رولان دُرژُلِس و هانری بَربوس چنین کاری را حتی رسالت اخلاقی می‌دانستند. ادبیاتی که از این راه پدید آمد به «ادبیات سنگرها» معروف شد و در سال‌های پس از جنگ اهمیت فراوان یافت.

هانری بَربوس پیش از جنگ اول مدافع افکار صلح‌طلبانه بود. او در ۱۹۱۴ یعنی در آغاز جنگ ۴۱ سال داشت و دچار بیماریِ ریوی بود. با این حال، داوطلبِ خدمت در توپخانه شد و در دسامبر ۱۹۱۴ به یکی از هنگ‌هایِ پیاده نظام نیروی زمینی فرانسه پیوست و تا سال ۱۹۱۶ در خط اول جبهه جنگید. «آتش» عنوانِ رمانی است که او در ۱۹۱۶ به چاپ رساند. در آن رمان هانری بربوس آنچه را که در جبهه‌های جنگ می‌گذشت صاف و پوست کنده روایت کرد. رمان آتش در همان سال جایزۀ گُنکور گرفت و مایۀ خوشحالی و سرفرازیِ رزمندگان در جبهه‌های جنگ شد. اما در پشت جبهه واقع‌نگاریِ عُریانِ آن اعتراض برانگیخت. هانری بربوس در ۱۹۲۳ به حزب کمونیست فرانسه پیوست و در سفری که به شوروی کرد با لنین و ماکسیم گوُرگی دوست شد. او در ۳۰ اوت ۱۹۳۵ درگذشت.

رولان دُرژُلِس نیز مانند هانری بَربوس مشکل سلامتی داشت، اما می‌خواست روانۀ جبهه‌های جنگ شود. سرانجام با پا در میانی ژُرژ کلمانسو که رئیس او در روزنامۀ «مرد آزاد» بود توانست در اوت ۱۹۱۴ در یک هنگِ پیاده نظام در شمال غرب فرانسه سلاح به دست بگیرد و در خط اول جبهه بجنگد. او در چندین نبرد مهم شرکت کرد، بر اثر شایستگی‌هایش سرجوخه شد و مدال «صلیبِ جنگ جهانی اول » گرفت. در سال ۱۹۱۹ با الهام از تجربه‌هایش در آن جنگ رمانی نوشت به نام «صلیب‌های چوبی» که برندۀ جایزۀ ادبی «فمینا» شد. او در ۱۹۲۱ عضو هیأت داوران جایزۀ ادبیِ «لا رنسانس» شد. در ۱۹۲۵ رمانی به نام «روی جادۀ ماندارین» نوشت که حاصل چهار ماه اقامتش در هند و چین بود. جادۀ ماندارین جنوب ویتنام را به شمال آن می‌پیوندد. دُرژُلِس چندین رمان دیگر نیز با الهام از تجربه‌هایش در هند و چین نوشت. او در ۱۹۲۹ به عضویت آکادمی گُنکور و در ۱۹۵۴ به ریاست آن انتخاب شد. در ۱۹۳۹ در مقام «خبرنگار جنگ» رهسپار جبهه‌های جنگ شد اما پس از یک سال گوشه‌نشینی اختیار کرد. اصطلاح «جنگ خنده‌دار» که آن را به سال‌های نخست جنگ جهانی دوم اطلاق می‌کنند، از اوست. رولان دُرژُلِس در ۱۹۷۳ درگذشت.

موریس ژُنه ووآ نویسنده‌ای است که در میان گِل و لایِ سنگرها ظهور کرد. زمانی که او را به جبهۀ جنگ فرستادند، ۲۴ سال داشت و دانشجوی مدرسۀ عالی نُرمال بود. او در چندین نبرد بزرگ از جمله نبرد «لا مَرن» و پیشروی به سوی «وِردَن» شرکت کرد و در ۲۵ آوریل ۱۹۱۵ در نبرد «لِز اِپَرژ» تیر خورد و سخت زخمی شد. با آن نبرد که ۱۲ هزار کشته به جا گذاشت، جنگ برای او پایان یافت. او را که ۸۰ درصد علیل شده بود از خدمت معاف کردند.

مدیر مدرسۀ عالی نُرمال از دانشجویانی که به جبهه‌های جنگ می‌رفتند، خواسته بود یادداشت روزانه بنویسند. نوشتن در زیر گلوله باران و سرما، و در میان گِل و لایِ سنگرها کار ساده‌ای نبود. موریس ژُنه ووآ که حافظۀ عجیبی داشت در دورۀ نقاهت آنچه را که به خاطر سپرده بود به روی کاغذ آورد. او از ۱۹۱۶ تا ۱۹۲۳ پنج جلد از خاطراتش را منتشر کرد و سپس همه را در یک جلد زیر عنوانِ «مردانِ سال ۱۴» به چاپ رساند. آن کتاب سند دست اول و ارزشمندی است دربارۀ زندگانی سربازان در جبهه‌های جنگ. بعضی‌ها آن را «درمان از راه نوشتن» خوانده‌اند. موریس ژُنه ووآ پس از نوشتنِ آن کتابِ کم‌نظیر دربارۀ جنگ تصمیم گرفت به «سوُلوُنْی» بپردازد که منطقه‌ای است طبیعی و جنگلی در مرکز فرانسه و او در آن ساکن شده بود. در حدود ۶۰ رمان دربارۀ ساکنان، طبیعت و حیوانات آن منطقه نوشته است و از همین رو او را نویسندۀ منطقه‌گرا نیز خوانده‌اند. اما منتقدان آثار او را دارای ارزش بزرگ تاریخی، اخلاقی و ادبی می‌دانند.

بنا به تصمیم رئیس جمهوری فرانسه، به مناسبت صدمین سالگرد پایان جنگ پیکر این نویسندۀ بزرگ در ۲۰۱۹ به پانتئون، آرامگاه مشاهیر فرانسه، منتقل خواهد شد.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.