حملۀ آلمان نازی به لهستان در اول سپتامبر ۱۹۳۹ درست یک هفته پس از امضایِ پیمان سّریِ مولوتُف- ریبِنتروُپ معروف به پیمان هیتلر- استالین انجام گرفت. شانزده روز پس از حملۀ برقآسایِ ارتشِ آلمان به لهستان، ارتش سرخ شوروی نیز در ۱۷ سپتامبر بدون اعلانِ جنگ با ۵۰۰ هزار سرباز وارد خاکِ آن کشور شد. آلمانیها در حدود ۹۴ هزار کیلومتر مربع از خاک لهستان را با ۲۲ میلیون نفر جمعیت و شورویها درمجموع ۲۰۰ هزار مترمربع از خاک آن کشور را با ۱۳ میلیون نفر جمعیت ضمیمۀ خاک خود کردند. در ۱۲ اکتبر ۱۹۳۹ آلمانیها به فرمان کتبی هیتلر همۀ آنچه را که از خاک لهستان باقی ماند، در واحدی سیاسی گرد آوردند و آن را «دولت عمومی برای لهستانیها» خواندند. از ۶ اردوگاه کار اجباریِ نازیها ۴ اردوگاه در این واحد سیاسی جای داشت. دبیر کل «دولت عمومی برای لهستانیها» از ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۵ یوُزف بولر آلمانی بود. او از ۱۹۴۲ نابودی سازمانیافتۀ یهودیان را در مناطقِ زیر فرمانِ خود آغاز کرد.
یکشنبۀ گذشته اول سپتامبر هشتادمین سالگردِ حملاتِ هوایی و زمینیِ ارتش نازی به لهستان و آغاز جنگ جهانیِ دوم بود. در مراسمی که روز یکشنبه به همین مناسبت در لهستان برگزار شد، «فرانک والتر اشتاین مایر»، رئیس جمهوری آلمان، شرکت کرد و از مردم آن کشور و قربانیان آن حملات عذرخواهی کرد.
حملۀ آلمان نازی به لهستان در اول سپتامبر ۱۹۳۹ درست یک هفته پس از امضایِ پیمان سّریِ مولوتُف- ریبِنتروُپ معروف به پیمان هیتلر- استالین انجام گرفت. آن پیمان را که به موجب آن آلمان و شوروی تعهد کردند که به خاک یکدیگر تجاوز نکنند، وزیران امور خارجۀ دو کشور در ۲۳ اوت ۱۹۳۹ با حضور استالین و سفیر آلمان در شوروی در مسکو امضا کردند.
حملۀ ارتش آلمان به لهستان ناگهانی و برقآسا بود. برپایۀ این تاکتیکِ جنگی که یادگار فردریش دوم پادشاه پروس در قرن هیجدهم بود، آلمانیها باید ارتش لهستان را غافلگیر و زمینگیر میکردند. این تاکتیکِ جنگی بر اصل نابودیِ کامل دشمن استوار است. با این حال، نیروهای لهستانی در روزهای اول مقاومت کردند. در سوم سپتامبر فرانسه، بریتانیا، استرالیا، زلاند نو و کانادا به آلمان اعلان جنگ دادند و بدینسان جنگ دوم جهانی آغاز شد.
فرانسویها از ۱۰۲ لشکر ارتش خود ۹ لشکر را وارد ایالت زارلند آلمان کردند و نزدیک به ۸ کیلومتر در خاکِ آن کشور پیش رفتند بیآنکه با مقاومت نیروهای آلمانی رو به شوند. آلمانیها جبهۀ جنگ لهستان را رها نکردند. در این میان، هواپیماهای بریتانیایی از آسمان شهرهای آلمان به فروریختن اعلامیه پرداختند و مردم را از اعلان جنگ متفقین به وِرماخت، ارتش آلمان نازی، آگاه کردند.
شانزده روز پس از حملۀ برقآسایِ ارتشِ آلمان به لهستان، ارتش سرخ شوروی نیز در ۱۷ سپتامبر بدون اعلانِ جنگ با ۵۰۰ هزار سرباز وارد خاکِ آن کشور شد. در همان روز نیروهای آلمانی توانستند ضد حملۀ ارتش لهستان را که در نهم سپتامبر از غربِ ورشو، پایتخت آن کشور، آغاز شده بود در هم بشکنند. با این حال، نیروهایِ لهستانی کوشیدند از پیشروی ارتشِ شوروی جلوگیری کنند. اما چون در دو جبهه میجنگیدند، تواناییِ پایداری در برابر دو ارتشِ نیرومندِ آن زمان را نداشتند. در ۲۸ سپتامبر پیمانی میان آلمان نازی و اتحاد شوروی زیر عنوانِ «پیمان دوستی، همکاری و تعیین سرحدات دو کشور» بسته شد و در ۶ اکتبر طرح تقسیم خاکِ لهستان به پایان رسید.
عملیات نظامیِ وِرماخت را جوخههایِ مرگِ شبه نظامیانِ اس اس به نام «آیْن زاتْس گروپِن» همراهی میکردند. آنان پا به پای واحدهایِ نظامی وِرماخت در خاک لهستان پیش میرفتند و به رغم مخالفتِ برخی از افسرانِ ارتش صدها لهستانی را در طول راه اعدام کردند. با پیشروی وِرماخت و به همراه آن شبه نظامیانِ اس اس مردمِ غیرنظامی گروه گروه خانههاشان را وامیگذاشتند و فرار میکردند. روزنامۀ «ستارۀ سُرخ»، ارگانِ وزارت دفاع شوروی، در ۱۷ سپتامبر ۱۹۴۰ گزارش داد که شورویها ۲۰۰ هزار سرباز، ۸۰۰۰ افسر و ۱۲ ژنرال لهستانی را به اسارت گرفته بودند. شمار نظامیان و غیرنظامیان لهستانی را که به دست وِرماخت اسیر شدند از ۷۰۰ هزار تا ۹۰۰ هزار نفر گزارش کردهاند.
در اول اکتبر ۱۹۳۹ نیروهایِ شوروی و آلمانِ نازی کنترلِ سراسر خاک لهستان را در دست گرفته بودند. در ۴ اکتبر فرماندهیِ ارتشِ فرانسه به نیروهای خود که وارد ایالت زارلند شده بودند فرمان عقبنشینی داد و آنان خاکِ آلمان را ترک کردند. اما دولت لهستان و بازماندۀ ارتشِ آن کشور هنوز تسلیم نشده بودند. واپسین جنگ از ۲ تا ۵ اکتبر در پیرامون شهر «کوُک» در لهستانِ شرقی روی داد. در ۶ اکتبر سربازان لهستانی آخرین گلولهها را به سوی وِرماخت شلیک کردند. اعضای دولت لهستان سرانجام وارد خاک رومانی شدند و برای آنکه خزانۀ بانک ملی به دست دشمن نیفتد آن را با خود بیرون بردند. نیروی دریاییِ بریتانیا آنان را با یک ناو رومانیایی به اسکندریه که در آن زمان در دست بریتانیاییها بود، منتقل کرد.
بعضی از رهبران بلندپایۀ آن کشور را نیز چندین هواپیمایِ لهستانی که از چنگ وِرماخت و ارتش سرخ گریخته بودند به فرانسه و بریتانیا منتقل کردند. انبوهی از لهستانیها از راه اسلواکی، مجارستان و یوگسلاوی کشورشان را ترک کردند و بسیاری از آنان به اسکندریه رفتند تا به ارتش لهستان که در حال سازماندهیِ دوبارۀ خود بود بپیوندند. بعضیها نیز به سوریه و فرانسه رفتند. اما پس از اشغال فرانسه ناگزیر شدند آن کشور را به مقصد کشورهای دیگر به ویژه بریتانیا ترک کنند.
در ۸ و ۱۲ اکتبر نازیها بخش عظیمی از خاک لهستان را که به زیر کنترل خود درآورده بودند، ضمیمۀ خاک آلمان کردند. درمجموع، در حدود ۹۴ هزار کیلومتر مربع با ۲۲ میلیون نفر جمعیت جزو خاک آلمان شد. شورویها نیز جز «ویلنیوس» که آن را به لیتوانی واگذار کردند و منطقۀ «سوواوکی» که ضمیمۀ خاک آلمان شد، همۀ مناطقی را که در شرق رودهای «نارِف»، «بوک» و «سَن» قرار دارند ضمیمۀ خاک خود کردند. در آن زمان، اکثریت جمعیت آن مناطق اوکراینی و بِلاروس بودند، اما گروههای بزرگی از لهستانیها و یهودیان نیز در آنها میزیستند. شورویها درمجموع ۲۰۰ هزار مترمربع از خاک لهستان را با ۱۳ میلیون نفر جمعیت ضمیمۀ خاک خود کردند.
پس از تقسیم لهستان میان شورویها و آلمان نازی، در ۱۲ اکتبر ۱۹۳۹ آلمانیها به فرمان کتبی هیتلر همۀ آنچه را که از خاک آن کشور باقی ماند، در واحدی سیاسی گرد آوردند و آن را «دولت عمومی برای لهستانیها» خواندند تا سپس آن را به سرزمینی آلمانی تبدیل کنند. مرکز آن دولت در آغاز شهر «ووج» و سپس «کراکوف» بود. در این مناطق نازیها از همان آغاز دست به ایجاد اردوگاههای کار اجباری زدند و انبوهی از لهستانیها را در کشتزارها و کارخانههایِ «دولت عمومی» به کار اجباری واداشتند. از ۶ اردوگاه کار اجباریِ نازیها ۴ اردوگاه در این مناطق جای داشت. دبیر کل «دولت عمومی برای لهستانیها» از ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۵ یوُزف بولر آلمانی بود. او از ۱۹۴۲ از میان بردنِ سازمانیافتۀ یهودیان را در مناطقِ زیر فرمانِ خود آغاز کرد.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید