جوانانی که به طالبان پیوستند از اردوگاههای پناهندگان افغانی در پاکستان میآمدند که از دسامبر ۱۹۷۹ در حاشیۀ مرز افغانستان جایگیر شده بودند. آن نسل تازۀ مجاهدینِ افغانی در مدارسِ قرآنیِ دیوبندی در پاکستان آموزش دیده بودند. قانون اساسیِ طالبان ترکیبی بود از شریعتِ اسلامی و پَشتونْوالی یعنی نظام رفتاری قبیلهای در میان پشتونها که ریشه در سنتهای کهن قبیلهایِ پیش از اسلام دارد. در سال ۱۹۹۶ هنگامی که اسامه بن لادن به افغانستان بازگشت، ملاعُمر، رهبر طالبان، برپایۀ اصول مهماننوازی و پناه دادن در نظام پشتونوالی از تسلیم کردن او به آمریکاییها خودداری کرد و این یکی از علتهایی بود که طالبان اعتبار خود را در میان مردم از دست دادند، روابطشان با عربستان سعودی تیره شد و دشمنی آمریکا را برضد خود برانگیختند.
شنبه بیستم و یکشنبه بیست و یکم اکتبر سومین دورۀ انتخابات مجلس ملی افغانستان با سه سال تأخیر برگزار شد. مهلت قانونیِ هر دوره پنج سال است. در این دو روز جز استانهای غزنی و قندهار مردم در ۳۲ ایالتِ دیگرِ افغانستان به پای صندوقهای رأی رفتند. از آغاز کارزارِ انتخاباتِ پارلمانیِ افغانستان در ۲۸ سپتامبر گذشته تاکنون در حملات طالبان به گردهمآییها، ستادهای انتخاباتی، حوزههای رأیگیری و نیروهای دولتی دهها تن از جمله رئیس پلیس قندهار و یک نامزد انتخابات در ولایت هِلمند کشته شدهاند. طالبان کیستند و جنبش آنان چگونه شکل گرفت؟
در سال ۱۹۸۹ نیروهای شوروی خاک افغانستان را پس از ۹ سال اشغال نظامی ترک کردند. جنبشِ طالبان پس از بیرون رفتن آنها در گیر و دار جنگِ داخلی پدیدار شد. آن جنبش پیرامون گروه کوچکی از مجاهدینِ افغانی که با نیروهای شوروی میجنگیدند، شکل گرفت و با پیوستن چند تن از رهبرانِ شاخۀ جدا شده از حزب اسلامیِ «گلبُدین حکمتیار» به نام شاخۀ محمد یونس خالص اعتبار یافت چنان که هزاران جوانِ روستاییِ پشتون بیدرنگ به آن روی آوردند. بیشتر آن جوانان از اردوگاههای پناهندگان افغانی در پاکستان میآمدند که از دسامبر ۱۹۷۹ با خانوادههاشان در حاشیۀ مرز افغانستان جایگیر شده بودند. آن نسل تازۀ مجاهدینِ افغانی در مدارسِ قرآنیِ دیوبندی در پاکستان آموزش دیده بودند که ژنرال ضیاء الحق در زمان حکمرانیاش بر پاکستان از ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۸ در ایجاد و گسترشِ هرچه بیشتر آنها کوشیده بود.
جنبشِ دیوبندی جنبش اسلامی سنّی مذهب است با گرایشِ صوفیانه. آن جنبش در سال ۱۸۶۷ در واکنش به استعمار بریتانیا از شهر دیوبند ایالتِ «اوتار پرادِش» در هند به راه افتاد و خیلی زود در میان مسلمانان آن کشور رواج یافت. ضیاء الحق که در پی برقراری «نظام راستین اسلامی» در پاکستان بود، به آن جنبش پر و بال داد. جنبش دیوبندی به رغم جنبۀ صوفیانهاش از تأثیر وهابیگری عربستان سعودی برکنار نماند.
در اکتبر ۱۹۹۴ طالبان زیر رهبری ملاعُمر، یکی از جنگاورانِ پیشینِ جنگِ جهادی با اشغالگرانِ شوروی، استان قندهار را در جنوب افغانستان تسخیر کردند و پس از چند ماه بر نیمی از خاک آن کشور چیره شدند. آنان با گامهایی که بیدرنگ در جهت از میان بردنِ یاغیگری و رشوهخواریِ بعضی از سرکردگانِ محلی برداشتند و کوششهایی که برای پایان دادن به جنگ داخلی کردند خیلی زود از پشتیانیِ مردم برخوردار شدند. طالبان در فوریۀ ۱۹۹۵ یعنی سه ماه پس از تسخیر استان قندهار به «میدانشهر» مرکز استان وَردَک در ۳۵ کیلومتریِ کابل و ۱۰۰ کیلومتری هرات رسیدند. آنان که در قندهار حزب اسلامی گلبدین حکمتیار را تار و مار کرده و به زرادخانۀ آن دست یافته بودند، به زور سرنیزه و تفنگ قانون اساسیشان را که ترکیبی بود از شریعتِ سفت و سختِ اسلامی و پَشتونْوالی به اجرا گذاشتند. پشتونوالی نظام رفتاری قبیلهای در میان پشتونهاست که ریشه در سنتهای کهن قبیلهایِ پیش از اسلامِ پشتونها دارد و بر اصولی مانند افتخار، شجاعت، سختکوشی، وفاداری، انتقام، مهماننوازی و پناه دادن استوار است.
کمکهای نظامی، مالی و تدارکاتیِ پاکستان و پشتیبانی مردم راه پیشرویِ طالبان را هموار کرد. آنان در سپتامبر ۱۹۹۵ بر هرات و در ۲۷ سپتامبر ۱۹۹۶ بر کابل دست یافتند و بیدرنگ به جایگاه سازمان ملل تاختند و محمد نجیبالله، رئیس جمهوری کمونیست، را که پس از معزول شدنش در ۱۹۹۲ در آنجا پناه گرفته بود، بیرون کشیدند و کشتند. ملاعُمر با عنوان امیرالمؤمنین رئیس «امارت اسلامی افغانستان» شد، نامی که طالبان بر کشور افغانستان نهادند. آنان در سال ۲۰۰۰ بر ۹۰ درصد خاک افغانستان چیره شدند. بر ۱۰ درصد باقیِ کشور در بخش شمالِ شرقی «ائتلاف شمال» به رهبری احمدشاه مسعود فرمان میراند. تنها پاکستان، عربستان سعودی و اماراتِ متحد عربی رژیم طالبان را به رسمیت شناختند.
در ۱۹۹۷ هنگامی که طالبان مزارِ شریف، مرکز استان بلخ، را برای نخستین بار گشودند، به دام هزارههای شیعه مذهب افتادند و پس از دادن بیش از ۳۰۰۰ کشته پس نشستند. اما هنگامی که در ۱۹۸۸ دوباره به آن شهر دست یافتند از روی انتقام چندین هزار زن و مرد و کودکِ هزاره را کشتند. در آن میان ۱۰ دیپلمات و روزنامه نگار ایرانی را نیز به اتهام جاسوسی اعدام کردند چنان که ایران تا مرز جنگ با طالبان پیش رفت اما سرانجام خویشتنداری پیشه کرد.
در سال ۱۹۹۶ اسامه بن لادن، بنیانگذار القاعده، به افغانستان بازگشت. ملاعُمر برپایۀ اصول مهماننوازی و پناه دادن در نظام پشتونوالی از تسلیم کردن او به آمریکاییها خودداری کرد و بن لادن توانست آزادانه به آموزش نیروهای خود در خاک افغانستان بپردازد. طالبان و جهادیونِ القاعده هدفهای جداگانهای را دنبال میکردند. با این حال، پشتیبان هم نیز بودند. برای مثال، در تابستان ۱۹۸۸ در حمله به مزار شریف و جنگ با نیروهای ائتلافِ شمال، جهادیون القاعده در کنار طالبان میجنگیدند. آن جهادیون بیشتر عربهایی بودند که در دهۀ ۱۹۸۰ گروه گروه به افغانستان آمده بودند تا افغانها را در جنگ با شورویها یاری کنند.
مهماننوازی از بن لادن و جهادیون او یکی از علتهایی بود که طالبان رفته رفته اعتبار خود را در میان مردم از دست دادند. علت اصلیِ تیره شدنِ روابط طالبان با عربستان سعودی و دشمنی آمریکا با طالبان نیز همین بود. با عملیات «آزادی درازمدت» که آمریکاییها در اکتبر ۲۰۰۱ به دنبالِ حملههای تروریستی ۱۱ سپتامبر آغاز کردند، طالبان از قدرت برکنار شدند. گروههایی از آنان در جنوب و شرق افغانستان پناه گرفتند و گروههایی دیگر در شمال غربی پاکستان و بلوچستان آن کشور جایگیر شدند. با این حال، جنبش طالبان از میان نرفت. سرویسهای اطلاعاتی پاکستان همچنان به آن جنبش یاری میرسانند و شورای طالبان و رهبری آن از کُوِیته در بلوچستان به سازماندهی نیروهای جنبش میپردازند.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید