اقتصاد ایران با چالشها و مشکلات بسیار سختی مواجه شده است و بسیاری از ایرانیان همواره از خود می پرسند که چینی نازک و ترک خورده اقتصاد ایران تا چه مدت دیگر می تواند مقاومت کند و در برابر فشارهای فزاینده و گسترده خارجی و داخلی فرو نریزد. تأثیرات فروپاشی اقتصادی می تواند بسیار وحشتناک باشد. تأثیراتی که عرصه های اجتماعی و سیاسی کشور را در می نوردد، آنها را دگرگون کرده و ایران را وارد یک دوران پرمخاطره خواهد کرد. در واقع، هیچ کسی پیشاپیش نمی تواند مسیر سیل مخربِ برخاسته از فروپاشی اقتصاد کشور را به درستی پیش بینی کند. فقط یک لحظه تصور کنید که دولت یک کشور بزرگ اروپایی ، مثلاً فرانسه، که ششمین اقتصاد بزرگ جهان است، با فرض محال، به یکباره بیش از ۲۰ درصد منابع بودجه خود را از دست بدهد و رشد اقتصادی اش از مثبت ۲ درصدی به منفی ۵ درصدی سقوط کند، قیمت مواد خوراکی و دیگر نیازهای اولیه مردمش ۶۰ تا ۱۰۰ درصد افزایش داشته باشد. با فرض این موضوع که در همان حال آمریکا وارد یک جنگ تمام عیار اقتصادی با فرانسه بشود وتمامی بخش های اقتصادی این کشور، از جمله صادرات و واردات، صنایع، بانک، بیمه و ترانسپورت تحت محاصره کامل و همه جانبه اقتصادی آمریکا قرار بگیرد و کشورهای اروپایی دیگر پشت فرانسه را خالی کنند و برخی از آنان به جبهه جنگ اقتصادی آمریکا علیه فرانسه بپیوندند و اکثریت کشورهای دیگر جهان هم از ترس تحریم های فرا سرزمینی آمریکا جرئت تعامل با فرانسه را نداشته باشند، شما فکر می کنید که چه اتفاقی را باید در عرصه اجتماعی و سیاسی فرانسه انتظار کشید. اگر در باره عواقب چنین سناریویی از اقتصاد دانان و متفکران بزرگ غرب سئوال کنید، بدون هیچ تردیدی همه آنان خواهند گفت فرانسه دچار یک بحران بزرگ اجتماعی و سیاسی خواهد شد. حال اگر در چنین حالتی، اتفاقنظری بین احزاب و نهادهای اصلی حاکمیت سیاسی فرانسه برای حل مشکلات و مقابله با بحران وجود نداشته باشد، شما فکر می کنید، چه اتفاق ناگواری برای این کشور رخ خواهد داد: جنگ با آمریکا؟ جنگ داخلی؟ تسلیم در برابر خواست آمریکا؟ اگر ما این شرایط را برای فرانسه فرض کردیم ، ذکر این نکته ضرور دارد که این کشور هیچگاه در چنین شرایطی فرو نخواهد افتاد، ولی متأسفانه این شرایط در باره اوضاع کنونی ایران کاملاً مصداق دارد.
این مجله اقتصادی به شرایط کنونی و نگران کننده اقتصاد ایران می پردازد. دکتر فریدون خاوند، اقتصاد دان مقیم فرانسه میهمان این مجله اقتصادی است.
برآیند دو اهرم فشار بسیار پرقدرت، یکی داخلی و دیگری خارجی، اقتصاد ایران را میان منگنه قرار داده است. ابر چالشهای داخلی ناشی از بحران ساختاری چون بحران نظام بانکی، بحران صندوقهای بازنشستگی، کسری شدید بودجه دولت، بحران آب و محیط زیست و در همان حال فشارهای فزاینده تحریمی آمریکا، اقتصاد ایران را در لبه پرتگاه سقوط و فروپاشی قرار داده است. بسیاری از شاخصهای کلان اقتصادی کشور، یا در وضعیت قرمز هستند و یا در آستانه وضعیت قرمز قرار گرفتهاند. تورم و گرانی، رشد منفی اقتصادی، افزایش بیکاری و کاهش شدید اشتغال-اقتصاد ایران نمیتواند نیاز فزاینده اشتغال را تأمین کند و معضل بیکاری در کشور ابعاد فاجعهباری به خود گرفته است، توسعه بیکاری به توسعه فقر دامن میزند؛ رشد خطرناک نقدینگی، کاهش شدید ارزش پول ملی، کاهش بیش از ۵‚۱ میلیون بشکهای صادرات نفت و معیانات گازی، انسداد در تعاملات مالی و بانکی خارجی، کاهش تولید و تعطیلی بنگاه های اقتصادی، گسترش قاچاق محصولات داخلی و خصوصاً تداوم فساد سیستمی در ارکان نظام اسلامی شرایطی بسیار بحرانی در کشور ایجاد کرده است.
بسیاری از ناظران با مشاهده بحران ساختاری اقتصاد ایران، توسعه ابر چالشها و به سوی قرمز حرمت کردن بسیاری از شاخصهای کلان اقتصادی کشور و درهمان حال تدوام و افزایش تحریمهای فلجکننده آمریکا علیه ایران، خطر فروپاشی اقتصاد ایران را مطرح میکنند.
آیا اقتصاد ایران واقعاً به سوی فروپاشی می رود ؟
آیا حکومت اسلامی توانایی و ظرفیت لازم را دارد که با ایجاد مکانیزم هایی سیر حرکت اقتصاد ایران به سوی بحران را کند کرده و یا آنرا متوقف کند؟
ادامه بحران در اقتصاد کشور آیا می تواند منشاء تغییرات گسترده ساختاری در اقتصاد و جامعه و سیاست شود؟
برای شنیدن پاسخ فریدون خاوند به این پرسشها و شنیدن نسخه کامل صوتی این مجله اقتصادی بر روی فایل صوتی بالا کلیک نمائید.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید