دسترسی به محتوای اصلی
ادبیات مهاجرت

الفبای آثار ساعدی در یک کتاب

هر مهاجری، هویت خود را در ناکجایی جست و جو می‌کند بین گذشته‌ای که پشت سر گذاشته و آینده‌ای که انگیزه مهاجرتش بوده است. اما گاهی قدم گذاشتن به این دنیای ناشناخته و کنار آمدن با آن، چنان دشوار می‌شود که مهاجر راه جدیدی را برمی‌گزیند. زندگی غلامحسین ساعدی نویسنده و مرگ او در جایی دور از وطن از این نمونه است.

تبلیغ بازرگانی

 غلامحسین ساعدی، نمایشنامه و داستان‌نویس از جمله نویسندگانی بود که مهاجرت، نه او را به تکاپوی بیشتر برای خلق آثار بهتر برانگیزاند، نه قلمش را خشکاند. قلمی که تا آخرین روز زندگی‌اش همچنان از آن ایده‌های تازه می‌چکد. هرچند صاحب آن، در ناکجای میان خانه آشنای پیشین رها شده و خانه سست و بی پای‌بست فعلی، هرگز حس در خانه بودن را نیافت.

 
غلامحسین ساعدی از آن نویسندگانی‌ست که آثار و زندگی‌اش تاکنون موضوع مقالات و یادداشت‌ها و سخنرانی‌ها و پایان نامه‌های بسیاری بوده است، اما این نویسنده که از او نزدیک به صد اثر در حوزه داستان و نمایشنامه و ترجمه و تک نگاری باقی مانده، آن چنان که باید مورد توجه محققان و مورخان تاریخ ادبیات قرار نگرفته است.

این را از تعداد کتاب‌هایی که در مورد او نوشته شده، می‌توان دریافت. تا مدتی پیش یکی از کامل‌ترین آثار در مورد این شخصیت ادبی، کتاب «شناخت‌نامه غلامحسین ساعدی» بود که جواد مجابی، نویسنده و شاعر آن را تهیه کرده بود و مجموعه ای از زندگی، احوال و آثار ساعدی‌ست.

اما سال گذشته انتشارات «اچ اند اس مدیا» کتابی تازه را به بازار کتاب آورد که به گفته نویسنده علیرغم انتظار بسیار، در ایران بخت انتشار نیافت و مجوز نگرفت و راهی لندن شد.

نویسنده این کتاب آسیه (ناستین) جوادی ست، همسر جواد مجابی و شاید اگر دوستی و شناخت این دو از ساعدی و به گفته خودشان احساس دین آنها به یک دوست قدیمی نبود، همین دو کتاب هم در مورد غلامحسین ساعدی نوشته نمی‌شد.

آسیه جوادی به گفته خودش هشت سال روی زندگی و آثار ساعدی تحقیق کرده و در نهایت برای نوشتن این اثر، به فرمی رسیده که خود آن را برگزیده است:

کتاب را با سال‌شمار زندگی غلامحسین ساعدی آغاز کرده و بعد از آن به کتاب‌شناسی این نویسنده رسیده که شامل داستان، فیلم نامه، ترجمه و تک نگاری‌های اوست. بعد از آن نویسنده آثار ساعدی را یک به یک بررسی کرده است. این بررسی شامل معرفی اثر و شرح کوتاهی از آن، معرفی شخصیت‌ها و در نهایت نقد کوتاه آنهاست.

پس از بررسی حدود ۶۵ نمایشنامه، قصه، رمان، کتاب کودکان و فیلمنامه ، نویسنده در مقاله‌ای از «جهان بینی» ساعدی چنین می‌نویسد: «با خواندن حدود سی و دو کتاب از داستان‌های کوتاه و دوازده لال بازی و پنج تک‌نگاری و تعداد زیادی مطلب و نقد و نظر راجع به نوشته‌های غلامحسین ساعدی و با توجه به سال‌ها دوستی و گپ و گفت‌وگو، امروز می‌توانم بگویم که غلامحسین ساعدی از آن نویسندگانی‌ست که هرگز نتوانست اعماق ذهن خود را که گاه شفاها بیان می‌کرد و افکار و اندیشه‌هایی که هرگز بر کاغذ به آن حد از زیبایی و غنا نوشته شد، باز نماید… آوای آزاد ذهنش وقتی که به ندرت از آن سخن می‌گفت شنونده را به اعجاب وا می‌داشت. این همه رنگارنگی و غنای ذهن و این همه ننوشتن از آن و نزدیک شدن به آن فضاها که در ذهن داشت، دوستان نزدیکش را به افسوسی ابدی دچار کرده است.»

 

نویسنده «الفبای آثار ساعدی» در این مقاله به برخی نکات روشن کننده جهان بینی ساعدی از جمله زبان ساده و سبک شتاب آلود او، علاقمندی به سیاست، طنز ظریف و گاه تلخ، هراس از تعقیب و قربانی شدن، مرگ اندیشی و در نهایت افسردگی که با نوشیدن الکل شدت می‌گیرد و با رفتن از ایران او را از پا درمی‌آورد، اشاره کرده است: «او در خلوت شبانه‌اش، تمامی عرصه‌ها را از سفرنامه و مقاله و شعر تا فیلمنامه و نمایشنامه و قصه و رمان و … را می‌آزماید و بیشتر وقت روزانه‌اش، در ملاقات با افراد سیاسی و دوستان می‌گذرد. هنرمندی که خود را به ملاحظاتی پخش می‌کند و می‌گستراند تا بیشترین بهره را برای مردمش که این همه آنها را دوست داشت، فراهم آورد، خود از این گستردگی سودی نمی‌برد، جز افسردگی.»

ناستین جوادی، ساعدی را از شهودی‌ترین نویسندگانی می‌داند که در زندگی شناخته است. به اعتقاد او ساعدی هرگز شبیه دیگر نویسندگان و شاعران هم روزگارش چون اخوان یا شاملو نبود که مطالعاتی مثل آنان داشته باشد.
به اعتقاد وی، ساعدی بیشتر از جنس خیال است و در این مورد چنین توضیح می‌دهد: "مطالعاتش در سطحی بود که گاه چند صفحه از کتابی را مطالعه می‌کرد و سپس به مدد خیال، جوهر آن را دریافت می‌کرد و اغلب هم جوهر آن را دریافت می‌کرد و و حوصله نداشت که مثلا ابلوموف را تا ته بخواند و یا سفرنامه ابن فضلان را خوانده و نخوانده؛ سفرنامه خدیو مصرش را می‌نویسد. حال شاید به دلیل سرعت ذهنش بوده یا به دلیل اینکه دوست داشته بقیه آن را در ذهنش بسازد... او هنرمندی صرفا شهودی بود و در مقایسه با نوع زندگی روزمره و نوشته‌هایش این را درمی‌یابیم."

اما ایده تازه‌ای که نویسنده "الفبای آثار ساعدی" در این کتاب به آن پرداخته، موضوع صداها در کارهای ساعدی‌ست که به نظر او در آثار این نویسنده بسیار پربسامد است.

آسیه جوادی نقش صداها را در آثار این نویسنده بسیار پررنگ می‌داند و آن را به صداهای انسانی، حیوانی، طبیعت، اشیاء، صداهای توصیفی و صداهای بی‌صدائی تقسیم می‌کند.
به گفته وی در آثار ساعدی می‌توان دید که عنصر صدا د سکوت و تناوب و بازی‌های آن، داستان‌ها را به مثابه یک قطعه موسیقی سامان می‌دهد.
وی می‌نویسد: "اصوات و صداها در کار این نویسنده اهمیت ارگانیک دارد و نیازمند آن است که بدان توجهی ویژه شود."

موضوع دیگری که به عقیده نویسنده این کتاب در آثار ساعدی بسیار چشمگیر است، حضور حیوانات در قصه‌ها و نمایشنامه‌های اوست: "جانواران در کارهای ساعدی جایگاه ویژه‌ای دارند، بیش از هر نویسنده‌ای او، جانوران واقعی، نمادین و حتی نامرئی را می‌نویسد...ساعدی آگاه یا ناآگاه از دنیای جانوران ذهنش سخن می‌گوید که درآمیخته با جهان انسان‌ها، قصه‌ها و نمایشنامه‌های او را بر عرصه واقعیت و تخیل پیش می‌رانند."

از دیگر موضوعاتی که در این کتاب به آن پرداخته شده حضور زنان در آثار غلامحسین ساعدی با عنوان "پایان قصه لکاته و اثیری"‌ست.

فصل پایانی کتاب هم به خاطرات خانوادگی آسیه جوادی و همسرش از غلامحسین ساعدی و دوستی نزدیک آنها با او اختصاص دارد.

"الفبای آثار ساعدی" نوشته آسیه (ناستین) جوادی از جمله معدود آثاری‌ست که در مورد غلامحسین ساعدی نوشته شده، نویسنده‌ای که هرچند بیشتر آثارش را در ایران خلق کرد؛ اما مهاجرت و ترک وطن اثری عمیق بر او گذاشت.

 
الفبای آثار ساعدی را نشر "اچ اند اس مدیا" در سال 1391 در پانصد صفحه منتشر کرده است.

 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

همرسانی :
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.