بررسی واکنشها به ترانۀ شاهین نجفی از منظر حقوقی، جامعهشناختی و ادبی
نتشر شده در:
گوش کنید - ۳۰:۱۴
انتشار ترانهای از شاهین نجفی با نام «نقی» جنجالی رسانهای در هفتۀ گذشته به پا کرد و به راه افتادن کپین اعدام شاهین نجفی و تعیین جایزه برای قتل او منجر شد. سپیده کلانتریان به عنوان حقوقدان، ترانۀ او را از منظر حقوق بین الملل و در چارچوب «حق مقید» قابل بررسی میداند. شروین نکویی (جامعهشناس) ترانۀ این خواننده را برای پویایی یک جامعه مفید تشخیص میدهد و مهدی اورند (روزنامهنگار و شاعر) به تحلیل ساختاری و فنی ترانۀ شاهین نجفی میپردازد.
«نقی» لقب علی بن محمد، امام دهم شیعیان است که در دو سال گذشته از او به عنوان چهرهای برای تقدس زدایی دینی استفاده شده و طنزهای بسیاری برای او ساختهاند.
شاهین نجفی خواننده و شاعر ساکن آلمان در ترانۀ «نقی» از الفاظی استفاده کرده که برخی همنشینی این الفاظ و نام امام دهم شیعیان را در کنار یکدیگر، نوعی توهین تلقی کردهاند. برخی خبرگزاریها و سایتهای داخلی نزدیک به حکومت ایران نیز، با استناد به فتوایی از آیت الله صافی گلپایگانی، شاهین نجفی را محارب با خدا دانستند.
البته فتوای آیت الله صافی گلپایگانی مربوط به سه هفته پیش از انتشار ترانۀ «نقی» بود و در پاسخ به استفتاء کسانی صادر شده بود میخواستند بدانند حکم کسانی که به روشهای مختلف امام دهم شیعیان را دستمایه طنز قرار میدهند چیست؟ و آیت الله صافی هم این افراد را محارب با خدا دانسته بود.
در روزهای گذشته کمپینی با عنوان کمپین اعدام شاهین نجفی در فیس بوک به راه افتاد و تهدیدها و تصمیم برای کشتن این خواننده به جایی رسید که پایگاه خبری شیعه آنلاین جایزهای ۱۰۰ هزار دلاری برای قتل این خواننده تعیین کرد. شیعه آنلاین نوشت: مبلغ این جایزه را یک بانی خیر در یکی از کشورهای حوزۀ خلیج فارس تأمین کرده است.
در حال حاضر پلیس آلمان حفاظت از امنیت شاهین نجفی را به عهده گرفت.
در این بخش از برنامۀ زمینهها و زمانهها ترانۀ شاهین نجفی و واکنشها نسبت به آن را از سه منظر حقوقی، جامعهشناختی و ادبی با کارشناسان این میزگرد: سرکار خانم، سپیده کلانتریان، روزنامه نگار و حقوقدان، شروین نکویی، جامعهشناس و رییس فسیتوال هنری عرفان در هلند و مهدی اورند، روزنامه نگار، شاعر و نویسندۀ کتاب «زندگی نصرت رحمانی» از مجموعۀ تاریخ شفاهی ادبیات ایران بررسی میکنیم.
خانم کلانتریان آیا شما ترانهٔ شاهین نجفی را از منظر حقوقی توهین میدانید؟ و اگر توهین میدانید استدلال حقوقیتان چیست؟
سپیده کلانتریان: ما برای پاسخ به این سوال نیازمند وجوب مقررات حقوقی هستیم و نمیتوانیم به آن پاسخی شخصی بدهیم. من نمیخواهم از منظر قوانین فقهی یا قوانین جمهوری اسلامی به این پرسش پاسخ بدهم، برای اینکه پاسخ آن را همه میدانیم؛ بنابر این ترجیح میدهم به این پرسش، منظر حقوق بین المللی پاسخ بدهم. در تمامی اسناد حقوق بشری، از اعلامیه جهانی حوق بشر تا میثاقین حوق بشر گرفته تا اسناد منطقهای از جمله کنوانسیون اروپایی حقوق بشر، کنوانسیون آمریکایی و منشور آفریقایی حقوق بشر و...، حق آزادی بیان از مهمترین آزادیهای یک فرد است که باید توسط دولتها مورد رعایت و احترام قرار بگیرد و مطابق یکی از آرای دیوان حقوق بشر، آزادی بیان از لوازم برقرارری دموکراسی در هر جامعهای است.
در تقسیم بندی حقوق، «حق» به دو نوع تقسیم میشود، یکی «حق مطلق» و دیگری «حق مقید»، در تمام این اسناد بین المللی، حق آزادی بیان، با وجود اینکه به عنوان یک حق جهان شمول به آن اشاره شده است، اما همه جا درج شده که این یک «حق مقید» است؛ نه «مطلق». یعنی مقید به برخی قیود است که مهمترین این قیود، اخلاق حسنه و نظم عمومی، بهداشت و سلامتی، امنیت ملی، و احترام به حیثیت و حقوق دیگران در هر جامعهای است. بند سوم مادۀ ۱۹ میثاق حقوق مدنی سیاسی، صراحتا ذکر کرده است هر فردی که از حق آزادی بیان استفاده میکند، موظف است احترام به حیثیت و حقوق دیگران و اخلاق حسنه را رعایت کند. در واقع، حق آزادی بیان مطلق نیست و مقید است.
آقای نکویی، به عنوان یک جامعهشناس اگر بخواهید از منظر جامعهشناختی، ترانه نقی و اثر آن را بررسی کنید آیا آن را توهین آمیز میدانید؟
شروین نکویی: ما در مورد جامعهای صحبت میکنیم که زیر سلطۀ یک حکومت مذهبی و از نوع اثنی عشری قدرت را در دست دارد. و این سلطه با زور است نه بر اساس انتخابات آزاد. حال چه کسی اینجامعه را نمایندگی میکند؟ حکومتی که بر اساس هیچ یک از استانداردهای بین المللی نتوانسته ثابت کند، نمایندۀ جامعۀ ایران است.
در هر جامعهای تکثر آرا وجود دارد، ما نمیتوانیم به این تکثرها نگاه رمانتیکی داشته باشیم؛ در این تکثرها قطعا برخورد به وجود میآید.
اگر چنین اتفاقی در جامعهای مثل هلند رخ میداد که من در آن زندگی میکنم، با هیچ واکنشی مواجه نمیشد، چرا که از دوران تسلط مذهب بر جامعه گذشته است و مذهبیون هم مانند دیگر اقشار جامعه بخشی از جامعه هستند. این به این معنی نیست که در کشورهای آزاد و به ویژه اروپا کسی حق ندارد به اثر یا حرف توهین آمیز نویسنده، شاعر، خواننده یا سیاست مداری اعتراض کند. بلکه این اعتراض به دادگاه میرود و نه در قالب یک فتوای کلی، بلکه به عنوان یک موضوع عینی داوری میشود که آیا باعث تحقیر و توهین به گروهی شده یا خیر؟
در جوامع متمدنِ دموکراتیک ومدنی، اصل را متافیزیک یا خدا نمیگذارند، بلکه اصل «بشر» است.
معیار برای قضاوت هم این است که آیا متن مورد اعتراض به اشخاصِ معتقد توهین میکند یا به مقدسات؟ آیا توهین به گروههای مذهبی است یا به مذهب؟ وگرنه بسیاری از کارهای هنری غرب که در قرن بیستم تولید شدهاند باید اکنون در صندوقهای دربسته نگه داری میشد و ما نمیتوانستیم آنها را ببینیم.
من معتقدم برای پویایی یک جامعۀ مدرن و پسامدرن این چالش هنری بسیار بسیار هم مفید است.
آقای اورند، شما به عنوان یک شاعر، در این شعر رد پای توهین به مقدسات دین شیعه را چطور ارزیابی میکنید؟
مهدی اورند: نمیتوان به طور مشخص به این پرسش پاسخداد. پاسخ به این پرسش ارتباط تنگاتنگی به رابطۀ من به عنوان مخاطب با مذهب دارد و این رابطۀ من و ذهب است که تصمیم میگیرد من این اثر را یک اثر توهین آمیز تلقی کنم یا خیر.
من سعی میکنم دلایل اینکه این متن توهینآمیز تلقی میشود را از دیدگاه زبان فارسی توضیح بدهم، زبان فارسی قابلیت تحلیل بردن کلمه را در متن و به نفع متن به صورتی که درک بیشتری از متن به دست بیاید را مدتهاست که زا دست داده است. یعنی تلاش برای تربیت زبان فارسی به عنوان یک پدیدۀ اخلاقگرا، آدابمند و پاکیزه که اتفاقا ادبای ریاکار یا مفسران ماله کش در آ «نقش داشتند در این مورد بیتأثیر نیست. میدانیم که از قرن دهم تا قرن سیزدهم، ادبیات فارسی در اختیار مدارس مذهبی بوده است و این مدارس سعی میکردند زبان فارسی را به یک زبان اخلاق گرا تبدیل کنند. تهی کردن زبان از برخی مفاهیم و کلمات، آن را به حدی ضعیف کرده است که وقتی این کلمات و مفاهیم به من تزریق میشوند، زبان به عنوان یک موجود زنده نسبت به آنها ها واکنش نشان میدهد و آنها را پس میزند. در نتیجه اصل متن به پس زمینه میرود و تحت سلطۀ این مفاهیم واپس خورده قرار میگیرد، همان طور که وقتی یک لک روی صورت کسی باشد، سیمای او تحت تأثیر آن قرار میگیرد و اصلیترین عنصر یا شناسه برای شناختن شخص، همان لکه میشود. اینجا هم این عباراتِ وارد شده به متن، همین نقش را ایفا میکند. این اتفاق در متن شاهین نجفی اتفاق افتاده است. علاوه بر آن در کنار یک شخصیت مذهبی تقدیس شده هم قرار گرفته است.
بنابر این عباراتی مانند آلت بزرگ زندگانی، بکارت راه راه، لنگهای هوا شده و... با دو نوع مقاومت متنی مواجه بودند، یکی خود زبان فارسی به عنوان یک مقاومت و یکی هم نام «نقی». پس نه تنها از متن پس زده شدند، بلکه با قدرت هم از متن بیرون انداخته شدهاند؛ چون با دو مقاومت زبانی مواجه بودهاند. به همین دلیل هم به صورت مخاطب کوبیده میشوند و او را برمی انگیزانند که این یک متن توهین آمیز است.
ادامۀ این میزگرد را میتوانید در نسخۀ صوتی ضمیمۀ این متن بشنوید.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید