دسترسی به محتوای اصلی
چهره‌ها و گفتگوها

بهمن پناهی: دخالت سیاست‌های فرهنگی در زندگی و خلاقیت هنرمند خطرناک است

نتشر شده در:

چهره‌ها و گفتگوها این هفته میزبان هنرمندی است که گاه قایقِ خیال را با آهنگ روح و پاروی قلم بر رودخانۀ کاغذ و بوم می‌راند و گاه رقصِ حروف و کلمات را در آهنگِ ساز خود می‌ریزد. میهمان این هفته، این چنین، گاه نگاه و گاه پردۀ گوش را می‌نوازد و در هرحال، حال و پیامی به درون وجود انسان می‌فرستد.

بهمن پناهی، هنرمند خوشنویس و موسیقی دان ایرانی
بهمن پناهی، هنرمند خوشنویس و موسیقی دان ایرانی EM / RFI Persan
تبلیغ بازرگانی

میهمان این هفتۀ چهره‌ها و گفتگوها استاد خوشنویسی و در موسیقی استاد است و پس در این هر دو میدان، چوگان نی و زخمۀ تار و سه تار می‌زند. او می‌آفریند، به نمایش می‌گذارد و آموزش  می‌دهد.

میهمان این هفتۀ چهره‌ها و گفتگوها هنرمندِ خوشنویسِ موسیقی دانِ ایرانیِ مقیم پاریس، بهمن پناهی است. او پس از تحصیل در دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران به فرانسه آمده و پس از دریافت دکترا، اینک به تدریس خوشنویسی و موسیقی مشغول است.

بهمن پناهی که «روح خوشنویسی‌های» خود را موسیقی می‌داند و در«قطعاتِ موسیقیِ ساخته یا بداهه نواختۀ» خود امواجِ «خوشنویسی آوائی» را می بیند، در ناهمسازیِ ظاهری خط که در نگرش اسلامی حافظِ «متون مقدس» است و موسیقی که حامل آوای کفر است، چالشی می‌بیند که نه تنها هیجان آفرین است، بلکه می تواند به آفرینش‌های عمیق بیانجامد.

وی می‌گوید «زمانی هست که ما با گوش می‌بینیم و با چشم می‌شنویم». بگفتۀ بهمن پناهی «بیشترین درک ما از جهان از طریق چشم و گوش  صورت می‌گیرد. دیدن از هنگام تولد و شنیدن پیش از آن، درک ما را از هستی تامین می‌کنند. این دوگانگیِ بیرونیِ ادراک، در درون از هم جدا نیست زیرا درک ما از زیبائی یکی است و گاه با شنیدن آوائی و زمانی با دیدن تصویری بدست می‌آید. بنابراین، نقطۀ پایانی ادراک یکی است».

بهمن پناهی می گوید «هر چند دشوار است که دو هنر را به یک میزان و در یک سطح پیش برد، اما من هرگز نتوانستم میان خوشنویسی و موسیقی یکی را طلاق بدهم». بگفتۀ او علیرغم برخی نقاطِ افتراق میان این دو هنر، وجوه اشتراک میان آنها فراوان است. بگفتۀ او در فرهنگ چین و ژاپن قدیم خوشنویسی و موسیقی و شاعری سه هنر وابسته به هم بودند و در ایران نیز اغلب خوشنویسان موسیقی می‌آموخته‌اند و اکثر آنها شاعری نیز می‌کرده‌اند.

بهمن پناهی در بارۀ جایگاه خط و خوشنویسی که روزگاری حامل و حافظ معنا و متن بود و امروز به کار ترسیم مصرعی شعر و حتی چند کلمه و برخی اوقات تنها چند و حتی یک حرف می‌آید، به تحول این هنر اشاره دارد و می‌گوید «آنچه امروز در خط نگاره ها اهمیت دارد فرم است. خوشنویسی اندک اندک از شکل سنتی خود که نوشتن متون و اشعار بود، اینک هر چه بیشتر رو به آفرینش فرم آورده و گاه می‌تواند حتی تکرار تنها یک حرف باشد». بهمن پناهی می‌گوید «من خود مجموعه‌ای دارم که تنها از حروف الف و ب تشکیل شده و البته من با شکل نوشتن و ترکیب آنها در جستجوی مفاهیمی هستم».

او هر چند سیاست‌های فرهنگی و هنری را در کارِ هنرمندان و آفرینش هنری موثر می‌داند، اما هرگونه «ورود و دخالت این سیاست‌ها را به زندگی هنرمند خطرناک» می‌داند. او می‌گوید «سیاست فرهنگی یعنی ایجاد بستر فرهنگی و هنری و نه بیش از آن. دولت‌ها و حکومت‌ها وظیفه‌ای بیش از این ندارند. هنرمند چه باید بکند، چه نباید بکند، چه باید بنویسد، چه نباید بنویسد در حوزۀ سیاست فرهنگی قرار نمی‌گیرد». او تاکید می‌کند «هنگامی که دولتی شمار سالن‌های موسیقی را زیاد می‌کند، بستری ایجاد می‌نماید که به هنرمندان اجازه می‌دهد به آفرینش و عرضۀ هنر خود بپردازد؛ این یک سیاست فرهنگی است. دولت باید در بخش ایجاد ساختارهای لازم نظیر تاسیس مدارس هنری جدی، هنرستان‌ها، موزه‌ها واز این قبیل فعال باشد و نه بیش ازآن».

بهمن پناهی در این گفتگو از کودکی خود می‌گوید و یاد می‌آورد که «در بهشهر در شمال ایران در خانواده‌ای سمنانی تبار و پر جمعیت» زاده شده و از آنجا که برادران بزرگتر در رشته‌های گوناگون هنری بصورت حرفه‌ای و نیمه حرفه‌ای فعال بوده‌اند، او در محیطی سرشار از هنر بزرگ شده است.

او می‌گوید «از کودکی هیچ گرایش  و خیال دیگری جز پرداختن به خوشنویسی و موسیقی در ذهن» نداشته و از ۵ یا ۶ سالگی خوشنویسی می‌کرده و «گاه حتی با دست در هوا» می‌نوشته چنانکه مادر، او را از این کار در جمع بر حذر می‌داشته، مبادا این کار در نظر دیگران بخوبی درک نشود. او می گوید «این کشش از آنجا می‌آمد که از کودکی محسور فرم‌ها و تناسب‌ها شده» بود و هم اینک نیز «شبی نیست که پیش از خواب ترکیباتی از خوشنویسی در ذهن ایجاد» نکند یا ملودی‌هائی را در ذهن ننوازد.

وی در این گفتگو شرح می‌دهد که چگونه در نوجوانی از شمال ایران برای درس گرفتن از استادان خط و موسیقی به تهران می‌آمده است. او خود اینک شاگردانی دارد که گاه از دور دست به پاریس نزد او می‌آیند. شاگردان او خوشنویسی فارسی می‌آموزند وبرخی از آنان به این منظور به آموختن زبان فارسی نیز روی آورده‌اند.  

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.