رمان "لولیتا" اثر مشهور ولادیمیر ناباکوف، نویسنده روس بخشی از اهمیت خود را مدیون مضون ویژهایست که نویسنده آن انتخاب کرده است. داستانی که به رابطه جنسی یک پدرخوانده روانپریش با دختر همسرش میپردازد. گابریل گارسیا مارکز، نویسنده بزرگ کلمبیایی نیز در یکی از آثار مشهور خود به نام "عشق سالهای وبا" از مردی میگوید که حضانت کودکان را برعهده میگیرد و بعد با یکی از آنها وارد رابطه عاشقانه میشود. داستانی که اگرچه در رمان ناباکوف یا مارکز یا بسیاری دیگر فقط یک قصه است، اما در ایران از چهار سال پیش به طور قانونی انجام میشود.
در آخرین روز شهریور سال ۱۳۹۲ لایحهای به نام "حمایت از فرزندخوانده" در مجلس شورای اسلامی ایران به تصویب رسید که با وجود اعتراضات و مخالفتهای جامعه مدنی، شورای نگهبان هم آن را تائید کرد.
آنچه بیش از همه واکنش فعالین مدنی به ویژه مدافعان حقوق کودک را برانگیخت؛ این بود که براساس این قانون حتی امکان ازدواج در "دوره حضانت" هم وجود دارد.
مخالفان میگفتند این قانون به جای ساختن خانه امن برای فرزندان بیسرپرست، در واقع به خشونت جنسی علیه آنها مجوز رسمی میدهد و موافقان گفتند این امر در شرایط ویژه به صلاح سرپرست یا فرزندخوانده خواهد بود.
و اکنون که این قانون به زودی چهارمین سال تولد خود را جشن میگیرد یک عضو کمیسیون اجتماعی مجلس ایران خواستار ممنوع شدن ازدواج سرپرست با فرزندخوانده در قوانین شده است.
اما آیا لغو چنین قانونی به سادگی امکانپذیر است؟
زیرا که در زمان تصویب قانون ازدواج سرپرست با فرزندخوانده اعلام شد که چون اینکار در شرع ممنوع نشده، نمیتوان در قوانین رسمی هم آن را ممنوع کرد.
در حالی که برخی مراجع مذهبی در ایران معتقد هستند که فرزند خوانده حکم فرزند را ندارد و میان آنها رابطه محرمیت از این نوع وجود ندارد و براین اساس امکان ازدواج آنها با یکدیگر وجود دارد، آیا امکان ممنوعیت ازدواج سرپرست با فرزندخوانده وجود دارد؟
از سوی دیگر آیا همین که براساس قوانین شرعی رابطهای خارج از محرمیت باشد، امکان ازدواج میان دوطرف آن رابطه را فراهم میکند؟ آیا نباید در صدور چنین قوانینی، شرایط روانی افراد، آسیبهای ناشی از برخی ازدواجها و همچنین عرف جامعه را درنظر گرفت؟
آیا ازدواج سرپرست با فرزندخوانده موجب حفظ اخلاقیات در جامعه میشود یا روابط سالم انسانی را به شکل دیگری درمیآورد؟
در روزهای جنجالی تصویب قانون ازدواج سرپرست با فرزندخوانده در ایران، دولت حسن روحانی اعلام کرد که با آن مخالفت میکند. مصطفی پورمحمدی، وزیر دادگستری وقت، چنین ازدواجی را "خلاف روح قانون" خواند و شهیندخت مولاوردی، معاون وقت رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده نیز از "تبعات ویرانگر" آن سخن راند. با این حال و با وجود چنین مخالفتهایی باز هم این قانون تصویب شد. در چنین شرایطی آیا میتوان به بازنگری دوباره و لغو آن امید داشت؟
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید