اواخر دهۀ ۶۰ میلادی علاوه بر آمریکا، کشورهای مهم اروپایی به ویژه فرانسه شاهد جنبشهای نوین اجتماعی بودند که تغییرات شگرفی را در همان زمان در خود این جوامع به وجود آوردند و همزمان بر زندگی و افکار دیگر کشورها در چهار گوشۀ جهان تاثیر گذاشتند. جنبش مه ۶٨ همزمان بود با آخرین سالهای دهۀ ١٣٤٠ خورشیدی در ایران که طی آن این کشور از مدتها قبل تغییرات مهمی را در عرصههای مختلف اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی تجربه میکرد. در «زمینهها و دیدگاهها»ی این هفته میخواهیم بدانیم که آیا جنبش مه ۶۸ فرانسه حقیقتاً تاثیری بر فضای فکری- سیاسی ایران، بر انگارههای جوانان، دانشجویان و روشنفکران این کشور گذاشت و حکومت وقت چه واکنشی به این جنبش و آثار احتمالی آن در کشور از خود نشان داد.
برای پاسخگویی به این پرسش ها با ناصر پاکدامن و فرج سرکوهی هر دو نویسنده و از فعالان حوزهٔ فرهنگ و سیاست ـ یکی استاد دانشگاه و دیگر فعال دانشجویی در اواخر سال های ١٣۴٠ در ایران – به طور جداگانه گفتگو کرده ایم.
در این گفتگو ناصر پاکدامن از جمله گفته است که به دلیل سد بزرگ سانسور رویدادهای مه ۶٨ و مباحث فکری حاصل از آنها به طور شایسته در ایران انعکاس نمی یافت. ناصر پاکدامن افزوده است : صرف نظر از حتا ترجمه و انتشار برخی آثار و مقالات در شماری از مجلات فرهنگی آن دوره، دستگاه حکومت و سانسور حتا از انتشار درست اخبار رویدادهایی که فرانسه و اروپای آن زمان را به لرزه درآورده بود، جلوگیری می کرد. به گفتهٔ ناصر پاکدامن مهمترین دلیل این امر این بود که جنبش مه ۶٨ حکومت وقت ایران را سخت نگران کرده بود و متولیان قدرت بیم آن داشتند که شورش هایی مشابه در ایران آن روز شکل بگیرد. ناصر پاکدامن می افزاید : برخی تدابیر و تصمیم های حکومت شاه در این دوره چه در حوزهٔ دانشگاه و چه در زمینهٔ نظام آموزش عالی در واقع تحت تاثیر مه ۶٨ و برای جلوگیری از وقوع چنین اتفاقاتی در ایران اتخاذ شد. اما، از آنجا که این تدابیر واکنشی بود به نگرانی حکومت و در محدودهٔ تلقی ای بسته و خودکامه اتخاذ می شد، نه اثری ملموس از خود به جا می گذاشت و نه اعتماد کسی را برمی انگیخت.
فرج سرکوهی که در اردیبهشت ماه ١٣۴٧ (همزمان با رویدادهای مه ۶٨ در فرانسه) فعال دانشجویی و از نمایندگان دانشجویان معترض در جریان اعتصاب های دانشگاه ها بود، گفته است : درست است که سد سانسور بسیار ضخیم بود و در قیاس با امروز رسانه ها و وسایل ارتباطات جمعی همگی در انحصار و کنترل حکومت بودند، اما، اخبار رویدادهای مه ۶٨ دست کم به فعالان دانشجویی ایران، ولو به صورت محدود، منتقل می شد. او به خاطر دارد که در جریان اعتصابات دانشجویی سال ١٣۴٧ دانشجویان تصاویر شخصیت ها و نمادهای جنبش مه ۶٨ را بعضا در تظاهرات خود در دست میگرفتند و یا بر در دیوار دانشگاه ها می چسباندند. فرج سرکوهی همچنین گفته است که نگرانی از بروز اعتراض های مشابهٔ جوانان و دانشجویان در ایران حکومت شاه را به انجام برخی اصلاحات و گشایش ها، ولو اندک و موقتی، در عرصهٔ آموزش عالی و مدیریت دانشگاه ها واداشت. با این حال، به گمان فرج سرکوهی مهمترین تاثیر مه ۶٨ بر فضای آن روز جامعهٔ ایران در نزد روشنفکران مارکسیست بسیار جوانی آشکار شد که در جستجوی راه های نو برای مبارزه با خودکامگی بودند و به همین دلیل از سنت مارکسیسم روسی، مارکسیسم حزب توده و بعدتر حتا مارکسیسم چینی، فاصله گرفته بودند. به گمان فرج سرکوهی، امیر پرویز پویان از جمله همین جوانان دانشجوی جستجوگر عاصی بود. او معتقد است که پویان و دیگر جوانان نظیر او بعضا متاثر از رویدادهای مه ۶٨ پایه گذار سنتی در مارکسیسم ایرانی شدند که وی از آن تحت عنوان «چپ نو» یاد می کند.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید