دسترسی به محتوای اصلی
راهِ ابریشم

نمایشگاه «کوبیسم»، ده سال آفرینش هنری در آغاز قرن بیستم

نتشر شده در:

مرکز فرهنگی ژرژ پمپیدو در پاریس برای نخستین بار در ۶۵ سال اخیر در فرانسه نمایشگاهی را به کوبیسم، این جریان هنری دو دهۀ نخست قرن بیستم که انقلابی در نگرش و آفرینش هنری ایجاد کرد، اختصاص داده است.

نمایشگاه «کوبیسم»، ده سال آفرینش هنری در آغاز قرن بیستم
نمایشگاه «کوبیسم»، ده سال آفرینش هنری در آغاز قرن بیستم DR
تبلیغ بازرگانی

نمایشگاه کوبیسم در مرکز فرهنگی ژرژ پمپیدو ۳۰۰ اثر گوناگونِ نقاشی، پیکره، کولاژ و نیز اسناد و مدارکِ مربوط به این جریانِ بنیادی هنر مدرن را با نظمی تاریخی به نمایش گذاشته است تا این چنین بازدیدکنندگان را گام به گام با مفاهیم اساسی، ابزارها و روش‌های این جریان هنری آشنا کند و همزمان تحول تاریخی آن را ترسیم نماید.

این سفر فرهنگی، با آثارِ به نمایش گذاشته شده، داد و ستدها و پیوستگی‌ها و گسستگی‌هایِ دست اندرکارانِ این مکتب را با جهان فکری و اجتماعی دوران خود نیز آشکار می‌کند.

این نمایشگاه در واقع به ده سال آفرینشِ کوبیسم در پاریس، از ١٩٠٧ تا ١٩١٧، می‌پردازد، اما برای درکِ ریشه‌های فکری این جریان هنری و شاخ و برگ‌های آن آثاری پیش و پس از این دوره نیز در نمایشگاه دیده می‌شود.

آریَن کولوندر، یکی از دو دبیر هنری نمایشگاه به اهمیت برگزاری این نمایشگاه و نیز دشواری‌های آن اشاره می‌کند و می‌گوید «این نمایشگاه به ده سال آفرینش در پاریس در دو دهۀ نخست قرن بیستم پرداخته و نمایشگاهی به واقع استثنائی است. آخرین نمایشگاه آثار کوبیسم در پاریس در سال ١٩۵٣ برگزار شد، یعنی بیش از ۶٠ سال پیش». او یادآوری می‌کند که «برگزاری چنین نمایشگاه‌هائی بسیار پیچیده است. هزینۀ بیمۀ آثار به نمایش گذاشته شده، بسیار زیاد است. آثاری که برای ارائۀ چنین کاری لازم است در موزه‌های جهان و نزد مجموعه داران خصوصی پراکنده است و گردآوری آنها نیازمند چند سال کار و تلاش بوده است، زیرا هدف، ایجاد نمایشگاهی است که همۀ حلقه‌های زنجیر در آن باشد و تحول و گوناگونی کوبیسم را نشان دهد».

پرتره "Portrait d'Ambroise Vollard", 1909-1910 اثر پابلو پیکاسو (سمت راست) طبیعت بیجان "Broc et violon", 1909-1910 اثر ژرژ براک
پرتره "Portrait d'Ambroise Vollard", 1909-1910 اثر پابلو پیکاسو (سمت راست) طبیعت بیجان "Broc et violon", 1909-1910 اثر ژرژ براک DR

بگفتۀ آریَن کولوندر «اهمیت این نمایشگاه در ارائۀ جنبه‌های مختلف کوبیسم است و آفرینش‌های تعیین کنندۀ «ژرژ براک» و «پابلو پیکاسو» را چنانکه در همان دوره به آن نگریسته می‌شده، نشان می‌دهد و مثلاً مجموعه‌هائی را که در همان دوران در سالن‌ها به نمایش گذاشته می‌شد و مردم و منتقدین از آنها بازدید می‌کردند، اینجا بازسازی» شده است. او یادآوری می‌کند که آثار این مکتب و از جمله آثار پیکاسو و براک «در دورانِ آفرینشِ آنها تقریباً نادیده ماندند و تنها توسط یک گالری‌دار در سالن‌ها به نمایش گذاشته می‌شد و بینندگانِ محدودی داشت و بیشتر مجموعه‌دارها به آنها توجه می‌کردند».

این آثار نه تنها در دوران خود، تقریباً نادیده ماندند، بلکه گاه مورد بی مهریِ گالری‌دارها و مردم قرار گرفتند.

ژرژ براک، تابلوی نقاشی شده از مناظر «لستاک»
ژرژ براک، تابلوی نقاشی شده از مناظر «لستاک» Centre Pompidou

هنگامی که ژرژ براک تابلوهای نقاشی شده از مناظر «لستاک» در نزدیکی مارسی را برای نمایش به سالن پائیزی پاریس آورد، دست اندرکاران از قبول آن خودداری کردند، گالری دار سرشناسِ آن دوران «دانیل-هانری کنویلر» آنها را به نمایش گذاشت، اما با انتقاد تند منتقدان و از جمله «لوئی وُسل» روبرو شد و نام کوبیسم، به معنای «مکعب گرائی» از همین جا پدید آمد.

در این باره آریَن کولوندر می‌گوید «هنگامی که ژرژ براک در سال ١٩٠٨ تابلوهائی را که از مناظر لِستاک در نزدیکی مارسی بر اساس آثار سِزان کشیده بود، در گالریِ کنوایلر به نمایش گذاشت، با انتقادات فراوان روبرو شد. در این تابلوها منازل به شکل مکعب‌هائی در کنار یا روی هم درآمده و طبیعت در اشکال ساده ترسیم شده بود. یکی از سرشناس‌ترین منتقدان هنری آن دوران «لوئی وُسل» با تحقیر از این تابلوها با عنوان «مکعب‌های کوچکِ ژرژ براک» یاد کرد و از همان جا واژۀ «کوب» یا «مکعب» آغاز حیات کرد و سپس اصطلاح کوبیسم بوجود آمد که بر همۀ دیگر هنرمندانِ این گروه اطلاق شد و نام جریان هنری آنها گردید».

سِزان، طبیعت بیجان.
سِزان، طبیعت بیجان. DR

نخستین جوانه‌های کوبیسم علاوه بر الهام از آثار سِزان در ساده کردن اشکال، با توجه ویژه به هنر ایبریک و افریقائی پدید آمد. نخستین اثرِ کوبیسم از نظر کارشناسان این مکتب پُرترۀ «گرترود اشتاین» کار پیکاسوست. در این اثر، بگفتۀ آریَن کولوندر «اجراء اساسی پُرتره دیده می‌شود، اما در آن چهره، شکلی ماسک گونه و ساده گرفته است». او یادآوری می‌کند که «پیکاسو در دوره ای که این تابلو را می‌آفرید، یعنی در تابستان ١٩٠۶ در اسپانیا می‌زیست و غرق در آثاری بود که به هنر ایبِریک، یعنی هنر اسپانیای کهن، تعلق دارد. در این آثار چهره‌ها به شکل ساده‌ای ترسیم شده‌اند. پیکاسو این روش را در کاری که در دست داشت، یعنی ترسیم پُرترۀ دوست خود «گِرترود اشتاین»، مجموعه دار بزرگ آمریکائی، بکار بست». بگفتۀ او در این چهره «نیروئی نهفته است که از هندسی کردن فرم‌ها برمی‌آید و نخستین پایه‌های بنای زبان کوبیسم، یعنی ساده کردن فرم‌ها و هندسی کردن اشکال در آن پدیدار می‌شود. ملاحظاتی که بعداً در تابلوی معروف «دوشیزگان آوینیون» آشکارتر گردید».

دوشیزگان آوینیون، اثر پابلو پیکاسو Les Demoiselles d'Avignon 1907
دوشیزگان آوینیون، اثر پابلو پیکاسو Les Demoiselles d'Avignon 1907 DR

تابلوی پُرآوازۀ «دوشیزگان آوینیون» تحت تاثیر هنر افریقائی صورت کنونی خود را گرفت. پیکاسو در سال ١٩٠٨ پس از بازدید از موزۀ «تروکادرو» که در آن اشیاء و ماسک‌های قبائل افریقائی به نمایش گذاشته شده بود، در اندیشۀ هنری خود تجدید نظر کرد و پیش از همه در تابلوی اینک بسیار شناخته شدۀ خود «دوشیزگان آوینیون» دست برد و بخش راست آن را بازنقاشی کرد. چهره‌های این بخش اشکال هندسی گرفت و تابلو یکدستی خود را از دست داد و دو فضای متفاوت بر آن نشست. همین، انقلابی در آفرینش هنری ایجاد کرد، زیرا تا آن زمان «اصل وحدت و یکسانی» فضا قاعده‌ای آکادمیک و اساسی محسوب می‌شد. بسیاری این تابلو را آغازگر کوبیسم می‌دانند. اندکی بعد ژرژ براک در پیروی و پاسخ به این اثر، تابلوی «برهنۀ بزرگ» خود را آفرید و گام نخست را در پشت کردن به اصل «دیدگاه واحد» برداشت.

این چنین پیکاسو با الهام از هنر افریقائی و براک با بکار بستن نگرش پُل سِزان در سال‌های ١٩٠٧ تا ١٩٠٩ به اشکال و حجم‌ها فرم هندسی دادند و در واقع در تابلوهای خود طرح‌هائی آفریدند که تصاویر آئینه وار واقعیت‌های بیرونی نبودند. کوشش اینان در این دوران بر این بود که از باز سازی ادراکی یا دریافتی از تصویر عینیِ آنچه به چشم می آید و فن عکاسی بخوبی آن را ثبت و منعکس می کند به ترسیم تمامیت، ترسیم همه جانبه، ترسیم بیرونی و درونی اشیاء برسند و تمامی نمودهای شی واقعی را بصورت ساده، یکجا و همزمان نشان دهند. دریافت آئینه وار را کنار بگذارند و به پرداخت مفهوم دار واقعیت بپردازند. کوبیسم نفی تقلید است. تقلید جهانی که بی تلاش و تفکر به چشم می‌آید. نفی تقلید وجود ظاهری و بیرونی اشیاء.

کوبیسم نخستین مکتبی است که دریافت و بازتاب آئینه وار جهان پیرامون را به دریافت و بازتاب مفهومی بدل می‌کند و از بیننده می‌خواهد در بازسازی تصاویر و درک آنها شرکت داشته باشد. تلاش پیکاسو و براک پس از تجربیات نخستین، در سال‌های ١٩١٠ تا ١٩١٢ که به دورۀ تحلیلی کوبیسم شهرت یافته، بر این است که «جوهر» یک شی را نشان دهند و به این منظور توجهی به فرم و شکل شی ندارند و از فروانداختن مرزهای آن نیز پرهیز نمی‌کنند، چنانکه گاه دیگر شی شناخته شدنی نیست. «اثر»، بازتاب عینی واقعیت نیست و بفوریت شناخته نمی‌شود و پس از نوعی «استقلال» نسبت به واقعیت برخوردار است. استقلال نخست در اشکال و ابعاد و رنگ‌ها وسپس نسبت به آفرینندۀ خود، زیرا آنچه بیننده از «اثر» درمی‌یابد، حاصل درک و دریافت اوست. این بیننده است که با دیدن «اثر» به آن مفهوم می‌دهد و در واقع آن را در ذهن خود می‌آفریند. از همین رو برای تاکید بر استقلال اثر از آفرینندۀ آن، پیکاسو و براک در دوره‌ای از امضاء کارهای خود پرهیز می‌کردند. در بسیاری از تابلوهای این مکتب حروف و اعداد با تکنیک‌های کپی برداری نشانده شده‌اند. انگیزۀ پیکاسو و براک از وارد کردن «حروف»، «کلمات» و «اعداد» دقیقاً نشان دادن ناتوانی آفرینندۀ اثر در بازتاب «واقعیت» و تحمیل این یک بر آن دیگری است. این تکنیک در کارهای خوان گریس، لوئی مرکوسی، آلبر گِلِز، رُبِر دولونه آشکارا دیده می‌شود.

"صبحانه" اثری از خوان گریس
"صبحانه" اثری از خوان گریس © Centre Pompidou, MNAM-CCI/ Philippe Migeat/Dist. RMN-GP

از ١٩١٢ به بعد مرحلۀ دیگری از کوبیسم که بازگشت به نوعی تلفیق و ترسیم تصویری از اشیاء بر پایۀ مفاهیم و نشانه‌های آنهاست آغاز شد. پیکاسو در سحرگاه این دوره با «طبیعت بیجان بر صندلی حصیری» که در این نمایشگاه دیده می‌شود، کولاژ را آفرید و این چنین به یکی از مهمترین ابداعات درهنر قرن بیستم دست زد. او تکه پارچه‌ای را که بر آن نقش حصیر نشسته است بر بوم تابلو افزود و با این ابتکار، یک جسم بیگانه با مواد نقاشی را که به کار دیگری می‌آمده و کارکرد دیگری داشته وارد فضای هنری کرد و با این کار از یکسو نشان داد که در خلق یک اثر هنری به جای کوشش در ترسیم «شی» می‌توان آن را بدون واسطه وارد «اثر» کرد و این چنین به جای ایجاد «توهم واقعیت»، «واقعیت» را در برابر چشمان بیننده گذاشت و در همان حال «اثر» را از وابستگی به توان آفرینش هنرمند آزاد کرد چرا که با این کار، نیازی به خلق تصویر واقعیت توسط هنرمند نیست.

در سپتامبر همین سال ژرژ براک با گذر از برابر یک فروشگاه کاغذ دیواری و دیدن نقش‌ها و رنگ‌های گوناگون آنها، روش «تکه کاغذ چسبانی» را ایجاد کرد و با این ابداع از یکسو در مفهوم تابلو و از سوی دیگر در ترکیب فضای آن انقلابی ایجاد کرد که دیگر نقاشان این مکتب با بهره گرفتن از آن آثار فراوانی آفریدند.

دورۀ ترکیبی کوبیسم نیز با برآمدن هنرمندان دیگری که دست به تجربیات تازه زدند، به پایان رسید و دفتر این مکتب از نظر شماری از هنرشناسان در سال ١٩١٧ و از نگاه برخی دیگر در سال ١٩١٩ بسته شد.

بریژیت لئآل، دبیر هنری دیگر این نمایشگاه یادآوری می‌کند که پایان دورۀ کوبیسم «نسبی» است و نباید آنرا مطلق انگاشت چرا که پس از این سال‌ها نیز «ژرژ براک در ترسیم پُرتره‌های خود همچنان همان اشکال کوبیسم را نقش می‌زند و پیکاسو در طراحی‌های صحنه و لباس برای بالۀ روس همان نگاه به آفرینش‌ هنری را دنبال می‌کند». با این حال، بگفتۀ او دو تحول اساسی دورۀ تازه‌ای در دنیای هنر می‌گشاید: «نخست، نسل جدید هنرمندان هر چند با آفرینش‌های الهام گرفته از کوبیسم اما با نگاه انتقادی به آن، آثاری می‌آفرینند که خود پایه گذار مکاتب دیگر می‌شود که «اوان گاردیسم» روس، «سوپرماتیسم» با کزیمیر ماله ویچ، «کنستراکتیویسم»، برجسته نگاری یا ساخت گرائی، با ولادیمیر تاتلین و «دادائیسم» از جملۀ آنهاست. سبب دیگر که نباید آن را به فراموشی سپرد، از میان رفتن بازار این آثار است. می‌دانیم که «دانیل هانری کنویلر»، گالری دار آلمانی ساکن پاریس، مشوق اصلی هنر کوبیسم و عرضه کننده و فروشندۀ این آثار بود. وی با اینکه فردی صلح طلب و سوسیالیست بود، در پایان جنگ [جهانی اول] ناگزیر شد گالری خود را ببندد، مجموعه‌های فراهم شده توسط او ضبط شد» و همین دنیای کوچک کوبیسم آن دوران را برهم زد.

نمایشگاه «کوبیسم» در مرکز فرهنگی «ژرژ پمپیدو» در پاریس تا ٢۵ فوریۀ ٢٠١٩ برپاست.

Roue de bicyclette, 1913 اثر مارسل دوشان هنرمند دادائیسم
Roue de bicyclette, 1913 اثر مارسل دوشان هنرمند دادائیسم DR

 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
  • 08:45
  • 08:53
  • 09:56
  • 15:40
  • 09:08
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.