دسترسی به محتوای اصلی
تاریخ تازه‌ها

گوشه‌ای از تاریخ روابط روس‌ها با اسرائیل

نتشر شده در:

اتحاد جماهیر شوروی نخستین کشوری بود که اسرائیل را درست دو روز پس از اعلام استقلالِ آن در ۱۴ ماه می ۱۹۴۸ به رسمیت شناخت. با از میان رفتن اتحاد شوروی و شکل‌گیری فدراسیون روسیه، روس‌ها در روابطشان با اسرائیل ملاحظات ایدئولوژیکی گذشته را به کناری نهادند و مصلت‌جویی سیاسی پیشه کردند. از پایان سپتامبر ۲۰۱۵ اسرائیل و روسیه بی‌آنکه بر زبان بیاورند سازش‌هایی باهم کرده‌اند. برای مثال، اسرائیل چشم خود را به تجاوزهای مکرر هواپیماهای روسی به حریم هوایی‌اش بسته است و روسیه حملات هوایی اسرائیل را به پایگاه‌های ایران و حزب‌الله در سوریه نادیده گرفته است.

پوتین و نتانیاهو سازش‌های ناگفته با هم کرده‌اند.
پوتین و نتانیاهو سازش‌های ناگفته با هم کرده‌اند. DR
تبلیغ بازرگانی

روز یکشنبه هفتم اکتبر برابر با ۱۵ مهر ۱۳۹۷ نخست‌وزیر اسرائیل در نشستی با اعضای کابینه‌اش اعلام کرد که تلفنی با ولادیمیر پوتین گفت ‌و ‌گو کرده و قرار شده است در آیندۀ نزدیک باهم دیدار کنند. پس از سرنگونیِ هواپیمای نظامیِ روسیه در سوریه در ۱۷ سپتامبر گذشته و کشته شدنِ ۱۵ سرنشین آن، روابط روسیه و اسرائیل تا حدودی تیره شد. در آن روز در جریان حملۀ جنگنده‌های اف ۱۶ اسرائیلی به تأسیساتی در نزدیکیِ لاذقیه در خاک سوریه، هواپیمایِ نظامی روسیه که به پایگاه هواییِ آن شهر بازمی‌گشت، سهواً هدف دفاعِ ضدهواییِ سوریه قرار گرفت و سرنگون شد و روسیه اسرائیل را مسئول آن دانست. از زمان تشکیل کشور اسرائیل در ۱۴ ماه می ۱۹۴۸ تاکنون، روابط روس‌ها با این کشور فراز و نشیب فراوان داشته است.

در سال ۱۹۴۷ هنگامی که بریتانیای کبیر می‌خواست قَیمومتِ فلسطین را که از سال ۱۹۲۰ به عهده داشت، فروگذارد و آن سرزمین به صحنۀ کشاکش‌های خونین میان یهودی‌ها و فلسطینی‌ها تبدیل شده بود، استالین از تشکیل دولت یهود پشتیبانی کرد. زیرا گمان می‌کرد چنان دولتی در خاور میانه هم‌پیمان اتحاد شوروی‌ خواهد بود. با این حال، نمی‌خواست یهودیانِ روسیه به فلسطین مهاجرت کنند. انگیزه‌های استالین را در پشتیبانی از تشکیل کشور اسرائیل مورخان روس بررسی کرده‌اند. یکی از هدف‌های او این بود که دست بریتانیایی‌ها را از خاور میانه کوتاه کند زیرا بیشتر دولت‌های عرب در آن زمان هم‌پیمان بریتانیا بودند. از همین رو استالین از صهیونیست‌ها سخت طرفداری می‌کرد. نونشینانِ یهودی در فلسطین از بریتانیایی‌ها بیزار بودند، چنان که در سال ۱۹۴۶ مبارزانِ صهیونیست هتلِ «کینگ داوید» را که محلِ دستگاه اداری بریتانیا در اورشلیم بود، بمباران کردند. در آن حمله ۹۱ تن جان باختند. استالین و صهیونیست‌ها در بیرون راندن بریتانیایی‌ها‌ از فلسطین هم‌رأی بودند بی‌آنکه انگیزه‌‌هایی یکسان داشته باشند.

پس از پایان قَیمومَتِ بریتانیای کبیر بر فلسطین حل مسئلۀ آن سرزمین به سازمان ملل واگذار شد. بریتانیایی‌ها مانند دولت‌های عربی مخالف تشکیل دولتِ مستقل یهود بودند، اما دو قدرت بزرگِ پس از جنگِ جهانی دوم یعنی آمریکا و اتحاد شوروی از تشکیل چنین دولتی در کنار دولت فلسطین پشتیبانی می‌کردند. در نوامبر ۱۹۴۷ هنگامی که در نشست ویژۀ مجمع عمومی سازمان ملل دربارۀ وضع فلسطین رأی‌گیری می‌شد، آندره‌ای گرُمیکوُ، سفیر شوروی در سازمان ملل، گفت: مردم یهود در تاریخ خود مدتی دراز با فلسطین مربوط بوده‌اند. شوروی‌ها میان سوسیالیسم روسی و صَهیونیسم نیز فصل مشترک‌های اساسی می‌دیدند. در حالی که عرب‌ها تشکیل دولت یهود را در فلسطین بیدادگری در حق فلسطینی‌ها می‌دانستند. اتحاد جماهیر شوروی نخستین کشوری بود که اسرائیل را درست دو روز پس از اعلام استقلالِ آن در ۱۴ ماه می ۱۹۴۸ به رسمیت شناخت.

پس از تشکیل اسرائیل آمریکایی‌ها ارسال هرگونه سلاحی را به خاور میانه رسماً ممنوع کردند. اما شوروی‌ها به صورت غیررسمی و از طریق کشورهایی مانند چکسلواکی سلاح‌هایی را که در جنگ از ارتش آلمان به غنیمت گرفته بودند تحویل صَهیونیست‌ها دادند. بدین‌سان، اسرائیلی‌ها با اجازه و تأیید روس‌ها انبوه عظیمی تفنگ، خمپاره و حتی چندین هواپیمای جنگیِ «مِسِر شمیت» از چکسلواکی تحویل گرفتند. اگرچه دولت اسرائیل از راه‌های دیگر نیز به سلاح دست یافت، اما اتحاد شوروی در جنگ ۱۹۴۹ میان اسرائیل و دولت‌های عربی سهم عمده‌ای در پیروزی اسرائیلی‌ها داشت.

با این حال، پشتیبانیِ استالین از اسرائیل ادامه نیافت. هنگامی که «گلدا مایر»، فرستادۀ دولت اسرائیل به شوروی، از استالین خواست که اجازه بدهد یهودیان شوروی به اسرائیل مهاجرت کنند، روابط دو کشور تیره شد. رهبران شوروی چنین درخواستی را نمی‌توانستند بپذیرند، زیرا از نظر آنان یهودیان در کشور شوراها مانند مردمان دیگر آن سرزمین بسیار خوشبخت بودند و نیازی نداشتند به سرزمین موعود دیگری بروند. اما سیاستمداران اسرائیلی چنین پاسخی را برنتافتند و به سوی آمریکا روی کردند و با آن عقد اتحاد بستند.

اتحاد با آمریکا رویگردانی از شوروی بود. تاوانِ آن را یهودیان شوروی دادند. در سال ۱۹۵۲ به دستور رهبران شوروی ۱۳ عضو «کمیتۀ ضدفاشیستِ یهودی شوروی» دستگیر و اعدام شدند. آن رویداد، درواقع، اعلام جهت‌گیری تازۀ اتحاد شوروی در روابطش با اسرائیل بود. از آن پس، شوروی‌ها در مسئلۀ فلسطین و کشاکش‌های اسرائیل با کشورهای عربی جانبِ عرب‌ها را گرفتند و تا پایان جنگِ سرد این سیاست را دنبال کردند.

با از میان رفتن اتحاد شوروی و شکل‌گیری فدراسیون روسیه، سیاست روس‌ها نسبت به اسرائیل یکسره تغییر کرد. آنان در روابطشان با آن کشور ملاحظات ایدئولوژیکی گذشته را به کناری نهادند و مصلت‌جویی سیاسی پیشه کردند. در سال ۲۰۰۵ ولادیمیر پوتین نخستین رهبر روس بود که برای یک دیدار رسمی به اسرائیل سفر کرد. به گفتۀ پوتین، اسرائیل برای روسیه یک «کشور ویژه» است. روسیه با آن منافع مشترک و پیوند تاریخی دارد. فدراسیون روسیه اورشلیم غربی را پایتخت اسرائیل می‌شناسد. مهاجرت یهودی‌های روسیه به اسرائیل که بی‌درنگ پس از فروریزی شوروی آغاز شد، در بعضی از مناطق اسرائیل تناسبِ میان جمعیت یهودی و جمعیت عرب فلسطینی را به نفع یهودی‌ها و به زیان عرب‌ها تغییر داد. آویگدور لیبرمن که هم‌اکنون وزارت دفاع اسرائیل را به عهده دارد، از یهودی‌های مهاجر روس است و یکی از نزدیک‌ترین سیاستمدارانِ اسرائیلی به ولادیمیر پوتین است.

به رغم پشتیبانی پوتین از بشار اسد، روابطِ نزدیک روسیه با جمهوری اسلامی و کشاکش‌های پوتین با غرب، پیوند میان اسرائیل و روسیه روز به روز استوارتر شده است. از پایان سپتامبر ۲۰۱۵ اسرائیل و روسیه بی‌آنکه بر زبان بیاورند سازش‌هایی باهم کرده‌اند. برای مثال، اسرائیل چشم خود را به تجاوزهای مکرر هواپیماهای روسی به حریم هوایی‌اش بسته است و روسیه حملات هوایی اسرائیل را به پایگاه‌های ایران و حزب‌الله در سوریه نادیده گرفته است.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.