دسترسی به محتوای اصلی
چهره‌ها و گفتگوها

پری برکشلی : هنگامی که پس از انقلاب ناگزیر به ترک ایران شدم، احساس فرزندی را داشتم که پدر و مادر او را از خانه بیرون کرده‌اند

نتشر شده در:

میهمان این هفتۀ «چهره‌ها و گفتگو‌ها» در جهان موسیقی و موسیقی شناسی ایران نامی دیرآشنا و پر آوازه است. نخستین نغماتِ پیانوی او در کنسرتی عمومی، ۵٨ سال پیش از این تالار فرهنگ در تهران را از عطر امید بخش خود آکنده کرد و از به بار نشستن تلاش‌های هنوز پراکندۀ آن دوران در این زمینه پرده برداشت. او آن هنگام تنها ١٢ سال داشت. میهمان این هفتۀ «چهره ها و گفتگو ها» خانم پری برکشلی پیانیست و کنسرتیست سرشناس ایرانی است.

پری برکشلی، موسیقی شناس و پیانیست ایرانی
پری برکشلی، موسیقی شناس و پیانیست ایرانی © Archives personnelles
تبلیغ بازرگانی

پری برکشلی از کودکی موسیقی و بویژه پیانو را نزد پدر خود، چهرۀ شهیر موسیقی شناسی ایران، دکتر مهدی برکشلی، و نیز کیتی خسروی، پیانیست معروف روسی، آموخته بود. او تحصیلات خود را در فرانسه انجام داد، از کنسرواتوار پاریس جایزۀ نخست دریافت داشت و سپس به دانشیاری دانشگاه تهران رسید.

پری برکشلی کتابی به زبان فرانسه نگاشته که در ماه نوامبر سال جاری توسط انتشارات  L’Harmattan منتشر شده است و Où est passé mon Damâvand نام دارد که می‌توان آنرا با عناوین دماوند من کجا رفت؟ دماوند من چه شد؟ دماوند من کجاست؟ یا دماوند من کو؟ معرفی کرد. این کتابی رویاروئی پیانیستی با تبعید است و در واقع رویاروئی نویسنده است با دوری از سرزمین خود.

پری برکشلی دربارۀ این رویاروئی می گوید هنگامیکه پیش از ترک ایران به دوری از سرزمین خود می اندیشید تنها «جنبۀ مادی آن خود را آشکارا نشان می داد و چنین به نظر می رسید که از این جهت تبعید با دشواریهائی همراه باشد. اما تصور نمی کردم که بلحاظ معنوی و عاطفی با توجه به اینکه من تحصیلات خود را در فرانسه انجام داده بودم، دوستان زیادی در این سرزمین داشتم و گمان می بردم که به عنوان یک مهاجر، مهاجر خوشبختی خواهم بود». او می گوید وقتی به عنوان مهاجر به فرانسه آمدم «البته مشکلات روزمره وجود داشت و من انتطار آن را از پیش می کشیدم. امّا یک احساس رانده شدن بسراغم آمد. احساس کودکی که پدر و مادر تصمیم به راندن او می گیرند و روزی به او می گویند از خانه برو زیرا دیگر تو را نمی خواهیم». وی می گوید «به هیچ روی انتظار روبرو شدن با چنین احساسی را نداشتم بویژه آنکه این احساس قوی بود و کنار آمدن با آن زمان درازی را طلب کرد. من فرزند مملکتی بودم که اینک مرا از خود می‌راند».

پری برکشلی می گوید «با اینکه پاریس برایم کاملا آشنا بود، اما ناگهان حال وهوای این شهر برایم بیگانه شد. رنگ آسمان، خورشید که دیگر آن گرمای آفتاب تهران را نداشت، بوهائی که عوض شده بود، همه وضعیتی ایجاد می کرد که جسما دوری از سرزمین را حس می کردم. گم کردن جاهای آشنا که با دیدن آنها خاطرات انسان در ذهنش زنده می شود نیز این احساس را می دهد که پای انسان روز زمین نیست. وی می گوید بدون تردید «موسیقی پایگاهی بود که تحمل این همه را آسان می کرد».

در ایران پس از اسلام به موسیقی ظلم بسیار شده است

پری برکشلی می گوید «در ایران پس از اسلام به موسیقی ظلم بسیار شده است، زیرا اسلام همواره موسیقی را زیر سئوال برده، گاه ممنوع و حرام کرده و بهر حال در تحول آن کوششی نکرده است». از همین رو بگفتۀ او «موسیقی ایرانی به جمع های کوچک محدود شد و نقش اجتماعی خود را از دست داد و آنچه ردیف و موسیقی سنتی خوانده می شود، به همان شکل خود باقی ماند و تحول چشمگیری نیافت». در دورۀ پیش از انقلاب کوششهائی در جهت توجه به موسیقی صورت گرفت که «تاسیس دو مدرسۀ تخصصی از جملۀ آنهاست: یکی هنرستان موسیقی ملّی که در آن موسیقی سنتی تدریس می شد و دیگری هنرستان عالی موسیقی که در آن موسیقی بین‌المللی با تمام مشتقّات آن آموزش داده می شد بالاخره باید به تاسیس گروه موسیقی در دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران اشاره کرد که اینهمه در اشاعه و توجه به این هنر نقش فراوان داشت. متاسفانه، رژیم اسلامی در این راه ممانعت ایجاد کرد».

پری برکشلی همچنین بر ضرورت توجه به خط موسیقی برای همگانی کردن و تامین تحول آن تاکید می کند بی‌آنکه چنین نظری نافی بداهه نوازی باشد.

او در این گفتگو از پدر خود یاد می کند و نیز با اشاره به رویدادهای پس از انتخابات ٨٨ در ایران و سرکوب شدید تظاهر کنندگان می گوید «چنان خشم و تاثر او را فرا گرفت» که نامۀ سرگشاده‌ای خطاب به رهبران کشورهای جهان نوشت و از آنان خواست مقامات ایران را تحت فشار قرار دهند.

هنر به گفتۀ پری برکشلی «مایۀ زندگی است، فکر را باز می کند و احساس را پرورش می دهد». و مهمترین درس تبعید «اینست که انسان متعلق به دنیاست و دنیا متعلق به همه است. مرز مانند خط میزان در موسیقی است که دیدن و خواندن را آسان می کند امّا جملۀ موسیقی از جائی آغاز می شود و به جائی ختم می شود و از چندین خط میزان عبور می کند».

در بارۀ پری برکشلی

در خانه ای ساخته از آوا بدنیا آمد و از کودکی در میان ساز و موسیقی بزرگ شد. پدرش دکتر مهدی برکشلی موسیقی دان و موسیقی شناس، استادِ نام آور اکوستیک و رئیس دانشکدۀ فیزیک دانشگاۀ تهران بود.

او در راه موسیقی نخستین گام های خود را دست به دست پدر برداشت. پیانو را نزد کیتی خسروی پیانیست روس و آموزش دیدۀ کنسرواتوار مسکو آموخت و سپس وارد هنرستان عالی موسیقی شد. هنگامیکه تنها ١٢ سال داشت، در تالار فرهنگ تهران کنسرتی اجرا کرد که نام وی را از همان زمان آشنای موسیقی دوستان نمود.

پری برکشلی سپس به فرانسه آمد و دهسال در کنسرواتوار شهر «اَمیَن» و کنسرواتوار عالی موسیقی پاریس به تحصیل پرداخت و با درجۀ ممتاز و جایزه اول فارغ التحصیل شد. وی هنگام تحصیل در کنسرواتوار پاریس آثار «الیویه مِسیان» را با خودِ این آهنگساز معروف فرانسوی کار کرد.

پری برکِشلی در پایان تحصیلات به ایران بازگشت، استادیار و سپس دانشیارِ دانشگاه تهران شد و در پایان به مدیریت دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران رسید. وی در همین دوران، در تلویزیون ملّی ایران برنامه‌ای زیر عنوان «شناخت موسیقی کلاسیک» ارائه کرد که بسیار مورد توجه واقع شد و همزمان کنسرتهای بسیاری را همراه با ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر مجلسی رادیو تلویزیون ملّی ایران اجرا کرد.

پری برکِشلی پس از انقلاب به فرانسه بازگشت و نخست به استادی در کنسرواتوارهای «مونتارژی» و «سن نوم لا بروتِش» و نیز مدیریت دوره های آموزشی پیانو و ارکستر مجلسی در «بورگوین» پرداخت. او پیش از بازنشستگی استاد و رئیس کنسرواتوار «لوسه» در نزدیکی شهر «شارتر» بود.

وی در سالهای اخیر کنسرت های بسیاری در فرانسه، اطریش و آمریکا اجرا کرده و مقالات تحقیقی و آموزشی چندی نیز در زمینۀ موسیقی و نیز آموزش پیانو تالیف و ترجمه کرده است.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.