دسترسی به محتوای اصلی
برنامه دو زبانه

چند فرضیه‌ دربارۀ خاستگاه انقلاب ایران Hypothèses sur l’origine de la révolution iranienne

نتشر شده در:

بعضی از تحلیلگران ایدۀ انقلاب یا ایدۀ بازگشتِ به خویش را تعیین کننده‌تر از علت‌های عینی می‌دانند. می‌گویند همه شیفتۀ انقلاب شده بودند. حتی خود شاه نیز اصلاحات ارضی اش را انقلاب سفید می‌نامید. اما گویا ایدۀ بازگشت به خویش از همه نیرومندتر بود. گروهی خواب بازگشت به ایران پیش از اسلام را می‌دیدند و گروهی در پی بازگشت به صدر اسلام بودند. از قرار معلوم، زور گروه دوم بر گروه اول چربید.

تبلیغ بازرگانی

شنوندگان عزیز، سلام !

Chers auditeurs bonsoir

انقلاب 1357 ایران که «انقلاب اسلامی» نام گرفت، آخرین انقلاب قرن بیستم بود و مانند بیشتر انقلاب‌ها خیلی زود از آرمان‌ها و شعارهای نخستینش دور شد و با اشتهایی سیری‌ناپذیر به بلعیدن فرزندان خود آغازید. پرسش دربارۀ علل آن از همان زمانی که به راه افتاد مطرح شد و اکنون که 37 سال از آن تاریخ می‌گذرد، گروه هایِ درگیر در آن، چه در جبهۀ موافقان و چه در جبهۀ مخالفان، هنوز نتوانسته اند به یک همرأیی نسبی دربارۀ زمینه‌ها و سرچشمه های اصلی آن برسند. شاید به این سبب که از رویدادها و عواملِ سبب‌ساز آن معمولاً ایرانیانی سخن می‌گویند و می‌نویسند که خود به گونه‌ای در فراز و نشیب آن انقلاب حضور داشتند و به نوعی از آن زیان دیدند یا بهره‌ مند شدند، و از همین رو، هنگام سخن گفتن از انقلاب نمی‌توانند از احساسات و عواطف خود فاصله بگیرند.

Depuis son déclenchement jusqu’à aujourd’hui, la révolution iranienne de 1979 a fait couler beaucoup d’encre. Mis à part les chercheurs occidentaux qui ont essayé de la rendre intelligible à travers des livres et des articles écrits dans des langues européennes, de nombreux Iraniens, aussi bien en Iran qu’à l’étranger, ont eux aussi publié des centaines de livres et des milliers d’articles sur les multiples raisons de cette révolution dont les conséquences continuent de nous surprendre. Ce qu’on peut dire avec certitude c’est que malgré toutes ces publications, il n’y a pas de consensus parmi les chercheurs et, a fortiori parmi les Iraniens, sur les raisons profondes de cette révolution

رسیدن به همرأیی دربارۀ علل انقلاب اگر ناممکن نباشد، دست‌کم به این زودی‌ها امکان‌پذیر نیست. از این سخن نباید به این نتیجه رسید که تاریخ انقلاب را هنوز نمی‌توان و نمی‌باید نوشت. مورخان و پژوهشگران علوم اجتماعی از آغاز انقلاب تاکنون پیوسته کوشیده‌اند تاریخ آن را با بررسی عوامل سبب‌ساز آن بنویسند. برخی نظریه‌های کلی را که در این باره مطرح کرده‌اند، از نظر می‌گذارانیم. کسانی در میان آنان انقلاب را ساخته و پرداختۀ قدرت های غربی و در رأس آن‌ها آمریکا و انگلیس می دانند که برای دست اندازی به ثروت‌های کشور و گاه از روی رشک خواهان براندازی شاه بودند. این ایده را خود شاه نیز در کتاب «پاسخ به تاریخ» مطرح کرده است. در این فرضیه که در میان نسل جدید طرفدارانی دارد و موضوع پژوهش‌هایی نیز بوده است، شرکت های بزرگ نفتی برانگیزندۀ اصلی انقلاب معرفی می‌شوند که هدفی جز کاهش بهای نفت در بازارهای جهانی نداشتند.

Un accord sur les causes principales d’un tel événement n’est envisageable au mieux que dans un avenir lointain. Cela étant, les chercheurs continuent leurs recherches et émettent diverses hypothèses et convictions. Examinons-en quelques-unes. Les compagnies pétrolières ont été très hostiles au Shah, car elles le considéraient comme le principal responsable de la hausse du prix du pétrole sur le marché mondial. Selon AndrewScottCooper, des ministres très influents de l’administration américaine à l’époque de Nixon et de Ford voulaient se débarrasser de lui et le remplacer par l’Arabie saoudite en tant que principal allié dans le Golfe persique

دو سال پس از انقلاب، داریوش همایون، یکی از سرشناس‌ترین روشنفکران و کارگزاران رژیم پیشین، نوشت: در ایران موقعیّت تمام عیار انقلابی وجود داشت، امّا می‌شد ازانقلاب جلوگیری کرد. پیروزی انقلاب و برافتادنِ شاه در درجۀ نخست نتیجۀ پوسیدگی درونی نظام، خیانت‌پیشگی، بی‌اعتقادی، فرصت‌طلبی و بی‌اخلاقی سرآمدان بود. این دیدگاه پسندِ مدافعان شاه نبود و از همین رو، بسیاری از آنان داریوش همایون را از خود راندند. انقلابیان چپ معتقدند که انقلاب را آنان آغاز کردند و نظام سلطنتی بی‌حضور آنان سرنگون نمی‌شد. گروهی از انقلابیان مذهبی سرآغاز انقلاب را تظاهرات 15 خرداد 1342 و گروهی دیگر اعدام شیخ فضل‌الله نوری، روحانی ضد مشروطه، در 31 ژوئیۀ 1909 (مرداد 1288 خورشیدی) در میدان بهارستان می‌دانند. این فرضیه را مورخان وابسته یا نزدیک به رژیم کنونی و حتی کسانی که دیری است از انقلابی‌گری مذهبی دست کشیده‌اند، مطرح می‌کنند.

La plupart des intellectuels issus des mouvements de gauche estiment que sans la lutte acharnée qu’ils ont menée contre le régime du Shah et sans leur participation à la révolution, le système impérial se serait maintenu. Quant aux islamistes, certains d’entre eux font remonter l’origine de la révolution à l’expulsion de Khomeiny en juin 1963, d’autres à l’exécution par les révolutionnaires de Fazlollah Nouri, dignitaire religieux anti-constitutionnaliste, le 31 juillet 1909. Pour de nombreux militants de mouvements ethniques, la cause principale de la révolution serait la politique de centralisation et d’uniformisation des Pahlavi engendrant le mécontentement et le sentiment d’être méprisé

تحلیلگرانی که علت‌های اصلی انقلاب را در اقتصاد جُست و جو می‌کنند، سرنگونی رژیم سلطنتی را نتیجۀ ناتوانی آن در اجرای برنامۀ نوسازی و توسعه می‌دانند. می‌گویند، برنامۀ اصلاحات ارضی به سبب بی‌اعتنایی به توسعۀ کشاورزی به جایی نرسید. رژیم در واپسین سال‌های عمر خود بیش از سی در صد از نیازهای خوراکی کشور را از خارج وارد می کرد. بهای فراورده‌های کشاورزی را در شهرها پایین نگه می‌داشت، چنان که روستاییان نان خود را از شهرهای نزدیک می‌خریدند. از سوی دیگر، به جای توسعۀ رقابت آزاد، به گروه کوچکی از سرمایه‌داران نزدیک به قدرت امکان داده بود تا منابعِ ملی را در دست بگیرند. از همین رو، بسیاری از سرمایه داران و بازرگانان به انقلاب پیوستند. تحلیلگرانی که از دیدگاه ژئوپلیتیک به انقلاب می‌نگرند، موقعیّت جغرافیا- سیاسی ایران را بیش از هر عامل دیگری تعیین کننده می‌دانند و می‌گویند سرنوشت ایران معاصر را در درجۀ نخست همسایگی آن با روسیه و سپس با شوروی رقم زده است.

Pour ceux qui ont un point de vue économique, l’incapacité du régime impérial à mener une politique de modernisation et de développement est la cause principale de la révolution. Sa réforme agraire n’a pas été suivie d’une politique de développement agricole, et au lieu de favoriser la libre concurrence, elle a permis le monopole des ressources nationales par une poignée d’entrepreneurs en accointance avec le pouvoir. Pour ceux ayant un regard géopolitique, le sort de l’Iran contemporain en général est déterminé par le voisinage avec la Russie puis l’URSS, lequel explique la révolution

تحلیلگرانی که به عنصر ذهنی اهمیّت می‌دهند، ایده‌های پسند زمانه مانند ایدۀ انقلاب یا ایدۀ بازگشتِ به خویش را تعیین کننده‌تر از علت‌های عینی می‌دانند. می‌گویند همه شیفتۀ انقلاب شده بودند. حتی خود شاه نیز اصلاحات ارضی اش را انقلاب سفید می‌نامید. اما گویا ایدۀ بازگشت به خویش از همه نیرومندتر بود. گروهی خواب بازگشت به ایران پیش از اسلام را می‌دیدند و گروهی در پی بازگشت به صدر اسلام بودند. از قرار معلوم، زور گروه دوم بر گروه اول چربید.

Ceux qui ont une approche subjectiviste de la révolution mettent en exergue les idées en vogue de l’époque comme l’idée même de révolution ou celle de retour aux origines. Certains voulaient revenir au passé préislamique de l’Iran, d’autres à l’islam des débuts. Il semble que ces derniers ont été les plus puissants

شاد و خرم باشید!

Je vous souhaite santé, bonheur et prospérité
Et j’espère vous retrouver dans la prochaine émission

 

 

 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.