طریقت صوفیِ نقشبندیه هرگز با لائیسیته کنار نیامد و همواره در پی فرصتی بود تا آن را در ترکیه براندازد. تورگوت اوزال، رئیس جمهوری ترکیه از سال 1989 تا 1993 از مریدان آن طریقت بود و برای گسترش آن در سراسر ترکیه بسیار کوشید. او از کُردهای ترکیه بود. در سال 2015 افزون بر احمد داوود اوغلو، نخست وزیر پیشین ترکیه، در حدود پنجاه نمایندۀ مجلس وابسته به حزب «عدالت و توسعه» عضو شاخۀ اسکندرپاشای نقشبندیه بودند. اردوغان نیز دست پروردۀ طریقت نقشبندیه است و برای سازماندهی حزب «عدالت و توسعه» از تشکیلات آن طریقت الهام گرفته است.
یکشنبۀ گذشته شانزدهم آوریل در یک همه پرسیِ تاریخی 51.4 درصد رأی دهندگانِ تُرک به تغییر قانون اساسیِ جمهوریِ ترکیه در جهت تبدیل نظام پارلمانیِ آن کشور به نظام ریاست جمهوری رأی مثبت دادند. هرچند بسیاری از مخالفانِ تغییر قانون اساسی به نتیجۀ اعلام شدۀ همه پرسی بیدرنگ اعتراض کردند، اما تاکنون دولت ترکیه توجهی به اعتراض آنان نکرده است. حقیقت این است که با همه پرسیِ یکشنبۀ گذشته رئیس جمهوری اسلامگرایِ ترکیه به آرزوی دیرینه اش جامۀ عمل پوشاند. زیرا با تغییر قانون اساسی از سویی بر مدتِ زمامداری و دامنۀ قدرتش خواهد افزود و از سوی دیگر، پایههای حاکمیتِ اسلام سیاسی را در ترکیه استوارتر خواهد کرد.
اسلام سیاسی در هریک از کشورهایی که تاکنون به قدرت دست یافته است، راهی جداگانه، متناسب با جایگاه اهل دین در آن کشور پیموده است. به قدرت رسیدنِ آن در ایران در درجۀ نخست مدیون نفوذ انکارناپذیرِ روحانیانِ شیعه در میان مردم به یاریِ شبکۀ گستردۀ دستگاه روحانیت در سراسر کشور بود. در ترکیه اما دستگاه روحانیت به گونه ای که در ایران و در میان شیعیان میشناسیم، وجود ندارد. از همین رو، اسلام سیاسی در آن کشور راه دیگری را برای رسیدن به قدرت پیمود. میدانیم که در جامعۀ عثمانی طریقتهای صوفی نفوذ معنویِ عمیق و گسترده ای در میان مسلمانان به ویژه ترکان مسلمان داشتند. آن طریقتها در عثمانی اهرمهای نیرومند قدرت در دست اهل دین و، به گفتۀ بعضی از مورخان، دولتی در دلِ دولت عثمانی بودند.
از همان آغاز چیرگیِ ترکان سلجوقی بر آسیای صغیر در قرن یازدهم میلادی، فرقههای گوناگون صوفی از سرزمینهای اسلامی به ویژه از خراسان و ماوراءالنهر به آسیای صغیر روی آوردند و در زمان عثمانیها در شهرها و روستاهای امپراتوری جایگیر شدند. سلجوقیان و سپس عثمانیها رسماً سنی مذهب بودند، اما اسلام شهرنشینان و روستاییان به ویژه ایلهای کوچنده الهام یافته از طریقتهای صوفی بود. شاید برای گریز از اسلام خشکِ اهل تقلید و در واکنش به اسلام رسمی، مردم به طریقتهای گوناگون صوفی مانند خلوتیّه، مولویّه، ملامتیّه و بکتاشیّه میگرویدند که در عین حال محلی برای داد و ستد فرهنگی نیز بودند.
در سال 1895 میلادی تنها در شهر استانبول بیش از 350 خانقاه وابسته به طریقتهای گوناگون صوفی وجود داشت که به آنها تِکّه میگفتند که بیشک تلفظ ترکیِ همان تکیۀ عربی است. مسلمانانِ امپراتوری آن خانقاهها را به محلِ مُعاشرت و دید و بازدید تبدیل کرده بودند. در آن خانقاهها باب استدلال عقلی باز بود. زیرا تصوف، بازخوانی و تفسیر باطنی و رمزی قرآن را مجاز میشمارد. میتوان گفت که عرفانِ صوفیانه در میان مردم عادی و اعضای بیسوادِ تکّهها تنها شکل دینورزی شمرده میشد. با ممنوع کردن طریقتهای صوفی و منحل کردن تکّهها در سال 1925 به فرمان مصطفی کمال آتاتورک و سیاست نادینی کردن فضای عمومی شهرهای ترکیه، این دینورزیِ عامیانه در روستاها و شهرهای کوچک به حیات خود ادامه داد.
البته طریقتهای صوفی بسیار با هم فرق میکنند. برای مثال، پیروان مولویّه در به کار بستنِ نصّ قرآن آسانگیرترند. ملامتیان و بکتاشیان مناسکی را از دینها و آیینهای دیگر مانند دین مسیحی، آیین زنده انگاری و کیش شَمنی گرفته اند و نیایش زنان و مردان را در کنار هم و در زیر یک سقف مجاز میدانند. پیش از قدرت گرفتن اسلام سیاسی این طریقتها توانسته بودند با لائیسیتۀ آتاتورک به گونه ای کنار بیایند. اما طریقت نقشبندیه که خشک اندیشتر و سختگیرتر است و طریقتهای آسانگیر را، چندان که باید، برنمیتابد، همواره در پی فرصتی بود تا لائیسیته را در ترکیه براندازد. از همین رو، هنگامی که نظام تک حزبیِ استوار بر کمالیسم جای خود را در سال 1946 به نظام دموکراسی پارلمانی داد، مشایخ آن طریقت پیروان خود را به سازماندهی و تشکیل حزب سیاسی فراخواندند و از آنان خواستند هرچه زودتر ادارۀ کشور را به دست گیرند.
یکی از مشایخِ طریقت نقشبندیه شیخ محمد زاهد کُتکو بود که در سال 1980 میلادی در 83 سالگی درگذشت. او امام و واعظ بانفوذ مسجد اسکندرپاشا در استانبول بود. نجمالدین اِربکان که در سال 1970 حزب «نظام ملی» را بنیان گذاشت، دست پروردۀ آن شیخ بود. دولت ترکیه حزب «نظام ملی» را چندین بار ممنوع کرد، اما رهبران حزب هربار نام دیگری بر آن نهادند و به فعالیت سیاسی خود ادامه دادند. شیخ زاهد کُتکو تا پایان عمر یکی از مشاورانِ نزدیک اما مخفیِ آن حزب باقی ماند. تورگوت اوزال، رئیس جمهوری ترکیه از سال 1989 تا 1993 از مریدان طریقت نقشبندیه بود و در دورۀ زمامداری اش برای گسترش آن طریقت در سراسر ترکیه بسیار کوشید. او از کُردهای ترکیه بود.
پس از مرگ شیخ زاهد کُتکو، دامادش، اسد جُوشان، به جای او نشست و تا سال 2000 میلادی که از جهان رفت، شیخوخَت و به عبارتی، رهبری معنوی جماعتِ اسکندر پاشای طریقتِ نقشبندیّه را به عهده داشت. او مرشد و پیر معنوی رجب طَیب اردوغان بود. سازماندهی حزب حاکم «عدالت و توسعه» را، که اردوغان آن را در ماه اوت سال 2001 بنیان گذاشت، از روی مدل سازماندهی طریقت نقشبندیه گرته برداری کرده اند. نظام سلسله مراتبی، بیعت با رهبر و اطاعت کورکورانه را که سه ویژگی اصلی آن حزب به شمار میروند، همه را از مدل سازماندهی طریقت نقشبندیه گرفته اند. به گفتۀ تییری زارکون، ترک شناس فرانسوی، در سال 2015 افزون بر احمد داوود اوغلو، نخست وزیر پیشین ترکیه، در حدود پنجاه نمایندۀ مجلس وابسته به حزب «عدالت و توسعه» عضو شاخۀ اسکندرپاشای نقشبندیه بودند. طریقت نقشبندیه دارای سه شاخۀ اصلی است که هرکدام صدها هزار عضو دارد. شکی نیست که اردوغان در استوار کردن پایههای قدرتش و در پیشبرد سیاستهای اسلامی اش از پشتیبانی آنان برخوردار است.
اما مسئله این است که همۀ شهروندان ترکیه از طریقت نقشبندیه پیروی نمیکنند. ترکیه مانند بیشتر کشورهای خاور میانه از نظر دینی، فرهنگی و سیاسی جامعه ای یکپارچه و یکدست نیست. قومهای گوناگون در آن زندگی میکنند و، مهمتر از همه، طبقۀ متوسط شهریِ گسترده و جاافتاده ای دارد که با ارزشهای مدرن شکل گرفته است.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید