دسترسی به محتوای اصلی
تاریخ تازه‌ها

یادآوریِ بعضی رویدادهای مهم یازده دورۀ ریاست جمهوری در ایران

نتشر شده در:

گروگان گیری؛ استعفای بازرگان؛ جنگ ایران و عراق؛ عزل بنی صدر؛ کشته شدن محمدعلی رجایی در انفجار دفتر نخست وزیری؛ کشتار چندین هزار زندانی سیاسی؛ ترور میکونوس؛ جنبش دوم خرداد؛ گفت و گوی تمدن‌ها؛ احمدی نژاد و خشم‌انگیزی‌های او در جهان؛ کنفرانس هولوکاست؛ توافق هسته ای وین یا برجام....

کارزار انتخابات ریاست جمهوری
کارزار انتخابات ریاست جمهوری DR
تبلیغ بازرگانی

جمعۀ آینده نوزدهم ماه می نخستینِ دورِ انتخاباتِ ریاست جمهوری در ایران برگزار خواهد شد و ایرانیان برای انتخابِ دوازدهمین رئیسِ جمهوریِ تاریخِ کشورشان به پای صندوق‌های رأی خواهند رفت. در تاریخ سی و هشت سالۀ جمهوری اسلامیِ ایران روی هم رفته هفت تن به ریاست جمهوری رسیده اند. چهار تن از آنان - علی خامنه ای، هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی و محمود احمدی نژاد - دو دورۀ پیاپی به این مقام راه یافته اند.

در فوریۀ ۱۹۷۹ پس از بیرون رفتن محمدرضاشاه از ایران و بازگشتِ آیت‌الله خمینی، دولتی زیر عنوان «دولت موقت» به نخست وزیریِ مهدی بازرگان تشکیل شد که بیش از ۹ ماه نتوانست دوام بیاورد. دولت موقت بازرگان که به فرمان خمینی تشکیل شده بود، در عمل، قدرتی نداشت. پس از فروریختنِ پایه‌های نظام سلطنتی، قدرت واقعی در ایران به دست کمیته‌های انقلاب افتاده بود و دولتِ نوبنیادِ بازرگان از مهار کردن خودسری آن‌ها ناتوان بود. آن دولت در پنجم نوامبر ۱۹۷۹، فردای اشغال سفارت آمریکا به دست «دانشجویان خط امام» و آغاز «بحران گروگان‌گیری در ایران» استعفا کرد. تا انتخاب نخستین رئیسِ جمهوریِ اسلامی، یعنی نزدیک به سه ماه، دولتی در ایران وجود نداشت و سرنوشت کشور را نهادهای انقلابی مانند سپاه پاسداران، کمیته‌ها و دادگاه‌های انقلاب تعیین می‌کردند.

در ۲۵ ژانویۀ ۱۹۸۰، ابوالحسن بنی صدر با ۷۶ درصد آرا نخستین رئیس جمهوری ایران شد. او یک ماه پس از انتخاب شدنش به ریاست جمهوری، به فرمان آیت‌الله خمینی به ریاست شورای انقلاب و سپس به فرماندهی کل قوا گمارده شد. کوشش‌های او در جهتِ مهار کردن کانون‌های انقلابیِ قدرت و کاستن از نفوذ روحانیان، مخالفت و دشمنیِ رهبران حزب جمهوری اسلامی را برانگیخت. در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰، نزدیک به هشت ماه از ریاست جمهوری بنی صدر می‌گذشت که جنگ ایران وعراق آغاز شد. این جنگ را طولانی‌ترین جنگ کلاسیک قرن بیستم و دومینِ جنگ طولانیِ آن قرن پس از جنگِ ویتنام می‌دانند. حضور بنی صدر در جبهه های جنگ به افزایش محبوبیت او در میان مردم انجامید و نگرانیِ رهبران حزب جمهوری اسلامی را برانگیخت. آنان کوشیدند رابطۀ خمینی را با او تیره کنند و سپس، زمینۀ برکناری او را از ریاست جمهوری فراهم آوردند. در ژوئن ۱۹۸۱ مجلس شورای اسلامی رأی به عزل او داد.

پس از برکناری بنی صدر، نخست وزیر او، محمدعلی رجایی، در ۲۴ ژوئیۀ همان سال به ریاست جمهوری انتخاب شد. اما اندکی بیش از یک ماه بعد، در ۳۰ اوت در انفجار دفترِ نخست وزیریِ جمهوری اسلامیِ ایران جان سپرد. در آن بمب گذاری محمد جواد باهُنر، نخست وزیرِ رجایی، نیز کشته شد.

پس از کشته شدن محمدعلی رجایی، سید علی خامنه ای، رهبر کنونی انقلاب، در انتخابات سپتامبر ۱۹۸۱ به ریاست جمهوری ایران برگزیده شد. برپایۀ آمارهای رسمی، ۷۵ درصد مردم در آن انتخابات شرکت کردند و ۹۵ درصدِ آنان به خامنه ای رأی دادند. او پس از چهار سال دوباره به مقام ریاست جمهوری انتخاب شد. در دورۀ ریاستِ او جنگ ایران و عراق ادامه یافت، زیرا او نیز مانند خمینی خواهان ادامۀ جنگ بود و چندین بار درخواست آتش بس را رد کرد. کشتار جمعی زندانیان سیاسی در تابستان ۱۹۸۸ در پایان دور دوم ریاست جمهوریِ او روی داد. مسئولان جمهوری اسلامی ایران چندین هزار زندانی سیاسی و عقیدتی را از اوت ۱۹۸۸ تا فوریۀ ۱۹۸۹ در زندان‌ها اعدام کردند. به گفتۀ خامنه ای، فرمان آن کشتار را خمینی داد.

پایان دور دوم ریاستِ جمهوریِ علی خامنه ای با درگذشت آیت الله خمینی همزمان شد. در انتخابات ژوئیۀ ۱۹۸۹ علی اکبر هاشمی رفسنجانی به مقام ریاست جمهوری انتخاب شد و خامنه ای جانشین آیت الله خمینی در مقام «رهبر انقلاب» شد. در انتخابات سال ۱۹۹۳ رفسنجانی با برنامۀ گشایش سیاسی و اصلاحات برای بار دوم به ریاست جمهوری ایران اسلامی انتخاب شد. در ۱۷ سپتامبر ۱۹۹۲ در یک رستوران یونانی در برلن به نام میکونوس، چند تن از رهبران حزب دموکرات کردستان ترور شدند. در دادگاهی که یک سال بعد در برلن آغاز شد و پنج سال طول کشید، رفسنجانی، خامنه ای، علی اکبر ولایتی – وزیر امور خارجۀ وقت – و علی فلاحیان، وزیر اطلاعات آن زمان، متهم به برنامه ریزی آن ترور شدند.

در ۲۳ ماه می ۱۹۹۷، محمد خاتمی با ۷۰ درصد آرا به ریاست جمهوری ایران انتخاب شد. او را نخستین رئیس جمهوری اصلاح ‌طلب ایران می‌دانند که توانست از پشتیبانی زنان و جوانان برخوردار شود. در هشتم ژوئن ۲۰۰۱ مردم او را برای دومین بار به ریاست جمهوری انتخاب کردند. خاتمی با شعارهایی مانند مردم سالاری، جامعۀ مدنی و گفت و گوی تمدن‌ها به میدان آمد. با انتخاب او دور تازه ای در حیات جمهوری اسلامی آغاز شد و جنبشی به نام «جنبش دوم خرداد» به راه افتاد، اما سبب‌سازِ تغییری اساسی در نظام جمهوری اسلامی نشد و روی هم رفته به نتیجۀ درخوری نرسید. خاتمی توانست ایدۀ گفت و گوی تمدن‌ها را که از دیگران گرفته بود، در جهان مطرح کند. در سال ۲۰۰۵ به پیشنهاد دبیر اول سازمان ملل متحد، خاتمی به عضویت شورای عالی «ائتلاف تمدن‌ها» انتخاب شد.

در سوم اوت ۲۰۰۵ محمود احمدی نژاد جانشین محمد خاتمی شد. به عقیدۀ بسیاری از تحلیل‌گران، انتخاب او به ریاست جمهوری بدون پشتیبانیِ «رهبر انقلاب» ممکن نبود. احمدی نژاد از حمایتِ ائتلافی از محافظه کارانِ رژیم برخوردار بود. در زمان او اقتصاد کشور آسیب فراوان دید. او که با شعار دفاع از مستضعفان و مخالفت با ارزش‌های غربی به میدان آمده بود، رابطۀ ایران را با غرب به ویژه آمریکا تیره‌تر از همیشه کرد. در سال ۲۰۰۶ جرج دبلیو بوش، رئیس جمهوری آمریکا، را به مناظرۀ تلویزیونی دربارۀ پروندۀ اتمی ایران فراخواند. در دسامبر ۲۰۰۶ کنفرانسی دربارۀ هولوکاست در تهران تشکیل داد و موجی از بیزاری در جهان برانگیخت. در سال ۲۰۰۹ رسماً برای بار دوم به ریاست جمهوری ایران انتخاب شد. اما بخشی از مردم و چندین کشور غربی از جمله فرانسه به تقلب آشکار در انتخابات اعتراض کردند. رژیم تظاهراتی را که در اعتراض به نتایج انتخابات در تهران و در بعضی از شهرهای ایران روی داد با خشونت تمام خاموش کرد.

در چهارم اوت ۲۰۱۳ حسن روحانی با پشتیبانی اصلاح‌طلبان و میانه روهای رژیم جانشین احمدی نژاد شد و از همان آغاز ریاست جمهوری اش کوشید با قدرت‌های غربی دربارۀ برنامۀ هسته ای ایران به توافق برسد. زیرا تحریم‌ها اقتصاد ایران را فلج کرده بود. توافق جامع و نهایی وین زیر عنوان «برجام» در ۱۴ ژوئیۀ ۲۰۱۵ میان ایران و گروه ۵+۱ به امضا رسید. اما هنوز نشانه ای از بهبود در اقتصاد کشور دیده نمی‌شود.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.