بخشی از رُهینگیاییها بازماندگانِ مسلمانانی هستند که قرنها پیش به همراه یکی از راجههای برکنار شدۀ هندی به ارّکان آمدند و در آنجا ماندگار شدند. بخشی دیگر را پادشاهان اَرّکان برای کار در کشتزارهای آن سرزمین از بنگالِ هند به قلمرو خود کوچانده اند. پاکی و بیآلایشیِ نژادی برای برمه ایها بسیار اهمیت دارد. از زمان استقلال برمه، نژاد و «اخلاق بودایی» را به دو عنصر از عناصر سازندۀ «ملتِ برمه» تبدیل کرده اند. از همین رو، مسلمانان آن کشور خود به خود بیگانه به شمار میآیند.
هفتۀ پیش برنامۀ «تاریخ تازهها» به گذشته و اکنونِ مسلمانانِ میانمار اختصاص داشت. با توجه به اینکه سرکوبیِ سازمانیافتۀ آنان و، به طور کلی، بحران کنونیِ آن کشور که از ۲۵ اوت آغاز شده همچنان ادامه دارد، این هفته نیز به این موضوع، اما از دیدگاهی دیگر به ویژه از نظر زبانشناسی تاریخی، میپردازیم. رُهینگیا یعنی چه؟ از چه زمانی این نام رایج شده؟ در منابع عربی و فارسی نام منطقه ای را که مسلمانان رُهینگیا در آن زندگی میکنند، به چه صورت ضبط کرده اند؟
نام رُهینگیا در منابع غربی نخستین بار در سال ۱۷۹۸ میلادی در نوشته ای به قلم فرانسیس بوشنان- هامیلتون، جغرافیدان و گیاه شناسِ اسکاتلندی، ظاهر شد. در آن نوشته رُهینگیا به صورت «روئینگا» برای نامیدن مردم شمالِ ایالتِ راخین (اَرّکان پیشین) به کار رفته است. در سالهای دهۀ ۱۹۳۰ دانشجویانِ مسلمانِ دانشگاه «رانگون» در گیر و دار مبارزه برای استقلال برمه این اسم را بر سر زبانها انداختند و سپس در دهۀ ۱۹۷۰ مبارزانِ مسلمانِ میانمار خود را به این نام خواندند و آن را برای نامیدن مسلمانان میانمار و بازشناختنِ آنان از بوداییان و دیگر باشندگانِ آن کشور به کار بردند. به ویژه از آن رو که بوداییان میانمار مسلمانان را «بنگالی» مینامند، زیرا معتقدند که از بنگال آمده اند و یکی از دلیلهایی هم که میآورند این است که زبان آنان به گویش مردم چیتاگُنگ، بزرگترین بندر و دومین شهر بزرگ بنگلادش، نزدیک است. در نتیجه، نام رُهینگیا برای مبارزان مسلمان میانمار جدا از جنبۀ هویّتیِ آن، بار سنگین سیاسی نیز دارد.
بعضی از پژوهشگران، رُهینگیا را به معنای «ساکنانِ رُهانگ» معنی میکنند و رُهانگ نامی است که گویا مسلمانانِ ایالت راخین و سرزمینهای مجاور در گذشته به آن ایالت داده بودند. بعضی از لغتشناسان واژۀ رُهانگ را برگرفته از واژۀ «رُوحانی» عربی میدانند. امروز رُهینگیا را در بیشتر زبانها به سه معنا به کار میبرند. نخست آن را به سرزمینی اطلاق میکنند که مسلمانانِ میانمار در آن سکونت دارند. یعنی آن را به عنوان جاینام (توپونیم) به کار میبرند و از همین رو در فارسی ساکنان آن سرزمین را با استفاده از «یای نسبت» رُهینگیایی مینامند؛ و یا از آنان زیر عنوانِ «مسلمانانِ رُهینگیا» یاد میکنند. دوم آن را به عنوان «نام قومی» (اِتنونیم) به کار میبرند به ویژه در زبانهای اروپایی و از مسلمانانِ رُهینگیا زیر عنوانِ «رُهینگیاها» نام میبرند. اما در فارسی با داشتن پسوندِ کارآمدی مانند «یایِ نسبت» لزومی ندارد برای نامیدن آن مردم از زبانهای اروپایی تقلید کنیم. سوم آنکه در زبانهای اروپایی زبان آن مردم را نیز رُهینگیا مینامند. در فارسی بهتر است از زبان آن مردم یا زیر عنوانِ «زبان رُهینگیایی» یاد کنیم و یا زیر عنوانِ «زبان رُهینگیا».
و اما نام کهن ایالت «راخین» را که بعضی از فارسی زبانان به تقلید از زبانهای اروپایی و با حرفنویسی (ترانسلیتراسیون) آراکان مینویسند، در منابع فارسی و عربی از جمله در «ضمیمۀ مُعجَم البُلدانِ» یاقوت حَمَوی «اَرّکان» ضبط کرده اند. در زبان اُردو نیز آن ایالت را اَراکان تلفظ میکنند. بومیان ایالتِ اَرّکان یا راخین را در میانمار اَرّکانی مینامند که همگی پیرو شاخه ای از دین بودایی اند. اقلیتی از آنان در بنگلادش زندگی میکنند و در آنجا آنان را «مارما» مینامند. چندین هزار تن از آنان در ایالتهای همجوارِ هند سکونت دارند و هندیها آنان را «مُغ» مینامند. از همین رو، در منابع عربی و فارسی از بومیان ایالت ارّکان یا راخینِ میانمار زیر عنوان «مُغان» یاد کرده اند.
پادشاهی اَرّکان از قرن پانزدهم میلادی تا ژانویۀ سال ۱۷۸۵ که برمه ایها بر آن دست یافتند، کشور آباد و ثروتمندی بود. قلمرو آن پادشاهی که بخشی از بنگلادش کنونی به ویژه بندر بزرگ چیتاگُنگ را نیز دربرمیگرفت، درواقع، گذرگاهی بود میان هند و آسیای جَنوب شرقی. بعضی از پژوهشگران، بخشی از رُهینگیاییها را بازماندگانِ مسلمانانی میدانند که قرنها پیش به همراه یکی از راجههای برکنار شدۀ هندی به ارّکان آمدند و در آنجا ماندگار شدند. اما بیشتر رُهینگیاییها، چنان که در برنامۀ پیش گفتیم، خود را فرزندانِ تجار عرب، ترک، بنگالی، مغول و پرتغالی میدانند که زمانی از آن سرزمین گذشته اند و با زنان برمه ای ازدواج کرده اند. آنان مدعی اند که در قرن پانزدهم از طریق جادۀ ابریشم به اسلام گرویده اند.
اما اسناد تاریخی نشان میدهند که بیشتر آنان را پیش از فرارسیدن استعمارگران بریتانیایی در نیمۀ اول قرن نوزدهم، پادشاهان اَرّکان برای کار در کشتزارهای آن سرزمین از بنگالِ هند به قلمرو خود کوچانده اند. در یک منبع تاریخی قرن هفدهم از روستاهایی در آن سرزمین سخن رفته است که همۀ ساکنانشان مسلمان بودند. بریتانیاییها در دورۀ استعمار از درآمدنِ ساکنان هند به آن سرزمین جلوگیری کردند. اما چون مرزی میان هند و اَرّکان نبود، گروههای دیگری از مسلمانان همچنان در اَرّکان جایگیر شدند.
و اما نام کشور میانمار در اصل «میانما»ست و آن شکل ادبی «بوما» است. حرف «ر» را اروپاییها در آوانویسیِ نام آن کشور بر «میانما» افزوده اند. بوما نیز شکل گفتاری «میانما»ست که در زبانهای اروپایی به صورت «برمه» یا «بورما» درآمده است. همۀ این نامها دلالت بر قومی دارند که اکثریت مردم برمه یا میانمار را تشکیل میدهند. پاکی و بیآلایشیِ نژادی برای برمه ایها بسیار اهمیت دارد. رهبرانِ میانمار بیشینۀ ۱۳۵ اقلیت قومی را که در آن کشور به رسمیت میشناسند، از نژاد برمه ای میدانند. از زمان استقلال برمه در سال ۱۹۴۸ میلادی، نژاد و «اخلاق بودایی» به دو عنصر از عناصر سازندۀ «ملتِ برمه» تبدیل شده اند. از همین رو، مسلمانان آن کشور، که افزون بر مسلمان بودنشان به زبانی غیر برمه ای سخن میگویند، خود به خود بیگانه به شمار میآیند.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید