دسترسی به محتوای اصلی
تاریخ تازه‌ها

سرچشمه‌های تاریخی ناسیونالیسم کاتالان

نتشر شده در:

در حال حاضر، یک پنجم اقتصاد اسپانیا را اقتصاد کاتالونیا تشکیل می‌دهد. در حالی که مساحت آن نزدیک به یک شانزدهم مساحت اسپانیاست. این سرزمین سهم بزرگی در گذار اسپانیا به دموکراسی داشته است. با این حال، ناسیونالیسمی خودپسند در میان کاتالان ها شکل گرفته است که می‌تواند در صورت جدا شدن کاتالونیا از اسپانیا، آن سرزمین را از پیشرفت و هماهنگی با اتحادیۀ اروپا باز دارد.

موقعیت جغرافیایی کمونته کاتالونیا بروی نقشه اسپانیا
موقعیت جغرافیایی کمونته کاتالونیا بروی نقشه اسپانیا DR
تبلیغ بازرگانی

یکشنبۀ آینده اول اکتبر همه پرسی برای جداییِ سرزمینِ تاریخی کاتالونیا از اسپانیا برگزار خواهد شد. این سرزمین در شمال شرقیِ اسپانیا قرار دارد و یکی از کمونته‌های خودمختار آن کشور است. «کمونته‌های خودمختار» در قانون اساسیِ اسپانیا به «جامعه‌های محلی با حکومت خودگردان» گفته می‌شود. سرزمین کاتالونیا از شمال هم‌مرز فرانسه، از شمال غربی هم‌مرز کشور کوچک آنْدوُرا، از جَنوب هم‌مرز کمونتۀ خودمختار «والِنسیا»، از غرب هم‌مرز کمونتۀ خودمختار «آراگون» و از شرق هم‌مرز دریای مدیترانه است. از ۱۹ ژوئن ۲۰۰۶ بر پایۀ قانونی که به تصویب مجلس اسپانیا رسیده است، از این سرزمین در عُرفِ سیاسیِ اسپانیا زیر عنوان «واقعیتِ ملی» یاد می‌‌کنند. در مقدمۀ آن قانون نیز از کاتالونیا زیر عنوان «ملت» یاد شده است. اما آن مقدمه ارزش حقوقی ندارد. خودمختاری این سرزمین در سال ۱۹۷۹ به رسمیت شناخته شد.

زبان کاتالونیایی یا «کاتالان» از خانوادۀ زبان‌های رومی یا رومی‌تبار است و مانند همۀ آن زبان‌ها از زبانِ لاتینیِ عامیانه جدا شده است. نزدیک به ده میلیون نفر در جهان به این زبان سخن می‌گویند. از سال ۱۹۹۳ زبان کاتالان تنها زبانِ رسمیِ کشور پادشاهیِ «آنْدوُرا» ست. در اسپانیا پس از مرگ فرانکو در سال ۱۹۷۵ و دورۀ انتقال از دیکتاتوری به دموکراسی، زبان کاتالان در کنار زبان کاستیلی یا اسپانیایی به زبان رسمی تبدیل شد. کاتالونیا به صورت سرزمینی با ویژگی‌هایی انکارناپذیر در فاصلۀ میان قرن نهم و قرن دوازدهم میلادی شکل گرفت و زبان کاتالان از همان قرن دوازدهم میلادی در مقام زبانِ کارآمدِ اداری، حقوقی و ادبی خودنمایی کرد.

در نیمۀ اول قرن دوازدهم میلادی چندین قلمرو پادشاهی‌ در حوزۀ مدیترانه در اتحادیه ای زیر عنوان «تاج آراگون» گرد هم آمدند. کاتالونیا یکی از آن پادشاهی‌ها بود. تاج آراگون به مدت دو قرن با «تاج کاستیل» که آن نیز اتحادیه ای از پادشاهی‌هایِ شبه جزیرۀ ایبِری بود، متحد شد. در قرن پانزدهم هر دو اتحادیه یعنی «تاج آراگون» و «تاج کاستیل» واحد سیاسی تازه ای به نام «کشور پادشاهی اسپانیا» را تشکیل دادند. در این واحد سیاسیِ تازه، کاتالونیا مانند دیگر قلمروهای پادشاهیِ دو اتحادیۀ پیشین توانست تا سال ۱۷۱۶ میلادی با حفظ ویژگی‌هایِ فرهنگی، حقوقی و زبانی‌اش به حیات خود ادامه دهد. از سال ۱۷۰۷ تا سال ۱۷۱۶ فیلیپ پنجم، پادشاه اسپانیا، با سرمشق قرار دادنِ مُدل «دولتِ متمرکز» فرانسه اصل خودگردانیِ حقوقی ایالت‌های اسپانیا را از میان برد. در نتیجه، کاتالونیا استقلال خود را از دست داد.

در ژانویۀ ۱۸۱۲ ناپُلِئونِ اول کاتالونیا را به امپراتوری فرانسه پیوست، اما در مارس ۱۸۱۴ ناگزیر از آن چشم پوشید. در قرن نوزدهم کاتالونیا با شتابی بیش از مناطق دیگر اسپانیا گام در راه صنعتی شدن گذاشت و آن راه را در قرن بیستم نیز پیمود. رشد اقتصادی آن سرزمین با توسعۀ شهری‌گری و گسترشِ برنامه ریزی شدۀ شهرهای اصلیِ آن مانند بارسِلون همراه بود. در این میان، حس ملی کاتالان‌ها نیز بیدار شد و سرآمدانشان به مطرح کردن خواسته‌‌های ملی و زبانی پرداختند. در حال حاضر، یک پنجم اقتصاد اسپانیا را اقتصاد کاتالونیا تشکیل می‌دهد. در حالی که مساحت آن نزدیک به یک شانزدهم مساحت اسپانیاست.

کاتالونیا نخستین مقصد گردشگری در اسپانیاست. در پایان قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم کاتالونیا یکی از مراکز اصلیِ «هنر نو» بود. شکوفایی فرهنگی آن با برگزاری نمایشگاه جهانی در بارسِلون در سال ۱۸۸۸ و سپس در سال‌های ۱۹۲۹ و ۱۹۳۰ به اوج خود رسید. در قرن بیستم، هنرمندانِ سرشناس جهانی مانند «سالوادور دالی»، «آنتونی تاپی‌یس» و «خووان میرو» که در کاتالونیا چشم به جهان گشودند، نام آن سرزمین را در جهان پُرآوازه کردند. بسیاری از کارشناسان هنر، سفر‌های پی در پی پیکاسو را به بارسلون و ساکن شدنش را در روستاهای کاتالونیا در آفرینش هنری او بسیار اثرگذار می‌دانند.

در سال ۱۹۱۴ احزاب کاتالانیست توانستند لایحه ای را به تصویب کنگرۀ اسپانیا برسانند که به آنان اجازۀ تشکیل نهادی را می‌داد که با آن می‌توانستند گام‌هایی در جهت یکپارچگی و مدرنیزاسیون کاتالونیا بردارند. دولت اسپانیا آن نهاد را در سال ۱۹۲۵ از میان بُرد. در سال‌های پیش از جنگ جهانی دوم کاتالانیست‌ها به نوعی حکومت خودگردان دست یافتند. اما با روی کار آمدن ژنرال فرانکو آن حکومت از میان رفت. در اکتبر سال ۱۹۴۰ رژیم فرانکو لوئیس کومپانیس، رئیس آن حکومت را که نازی‌ها در فرانسه دستگیر کرده بودند، در بارسلون به جوخۀ اعدام سپرد.

از ۱۹۷۹ که اسپانیا خودمختاری کاتالونیا را به رسمیت شناخته است، کاتالانیست‌ها گام به گام در جهت دست‌یابی به استقلال پیش رفته اند. حقیقت این است که این سرزمین سهم بزرگی در گذار اسپانیا به دموکراسی داشته است. از نیمۀ دوم قرن نوزدهم، کاتالونیا به کانونِ اصلی مدرنیتۀ سیاسی، صنعتی، اجتماعی و فرهنگی در اسپانیا تبدیل شده است. جایگاه برتر آن در قیاس با مناطق دیگر اسپانیا بر آگاهیِ ملی کاتان‌ها افزوده است.

کارشناسانی معتقدند که این آگاهیِ ملی به این معنا نیست که همۀ کاتالان‌ها جدایی‌طلب اند. با این حال، ناسیونالیسمی خودپسند در میان کاتالانیست‌ها شکل گرفته است که می‌تواند در صورت جدا شدن کاتالونیا از اسپانیا، آن سرزمین را از پیشرفت و هماهنگی با اتحادیۀ اروپا باز دارد. این ناسیونالیسم خودپسند تاریخی «پرافتخار» برای کاتالان‌ها آفریده و هویتی منفی برای آنان ساخته و پرداخته است که می‌تواند در آینده به عاملی بازدارنده و دست و پاگیر تبدیل شود.

پرسشی که در همه پرسیِ اول اکتبر ۲۰۱۷ از کاتالان‌ها خواهد شد این است: آیا می‌خواهید که کاتالونیا با نظام جمهوری به یک کشور مستقل تبدیل شود؟ پاسخ به این پرسش شاید ساده باشد، اما تبدیل شدن کاتالونیا به یک کشور مستقل کار ساده ای نیست.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.