دسترسی به محتوای اصلی
تاریخ تازه‌ها

تاریخچۀ روابط ایران و ژاپن

نتشر شده در:

ناصرالدین شاه که می‌خواست از نفوذ امپراتوری‌های روس و انگلیس در ایران بکاهد به دنبال گسترشِ روابط سیاسی و تجاری با قدرت‌هایِ نوظهور بود. او در ۱۸۷۸ در بازگشت از دومین سفرش به اروپا در سن‌ پترزبورگ با وزیر مختار ژاپن در روسیه و دبیر اول سفارتِ آن کشور دیدار کرد. در پی آن دیدار یک هیئت ژاپنی برای ایجاد روابط تجاری به ایران آمد. اما روابط دیپلماتیک ایران با ژاپن در سال ۱۹۲۹ در زمان پادشاهیِ رضاشاه و در دورۀ نخست وزیریِ مهدی‌قلی هدایت معروف به مخبرالسلطنه آغاز شد. در سال ۱۹۳۹ دو کشور قرارداد دوستی نیز امضا کردند. در فوریۀ ۱۹۴۵ دولت ایران زیر فشار متفقین به ژاپن اعلان جنگ کرد. روابط دیپلماتیک دو کشور در ۱۹۵۳ دوباره برقرار شد و در سال ۱۹۵۵ قرارداد دوستی دو کشور که  در ۱۹۳۹ امضا شده بود، رسماً به اجرا درآمد.

علی خامنه‌ای رهبر حکومت اسلامی ایران و شینزو آبه نخست وزیر ژاپن
علی خامنه‌ای رهبر حکومت اسلامی ایران و شینزو آبه نخست وزیر ژاپن Reuters
تبلیغ بازرگانی

چهارشنبۀ گذشته ۱۲ ژوئن برابر با ۲۲ خرداد شینزوُ آبه، نخست وزیر ژاپن، در رأس هیئتی عالی‌رتبه برای یک دیدار رسمیِ دو روزه وارد تهران شد. او در این سفر نخست با حسن روحانی و سپس با علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، دیدار و گفت و گو کرد. بسیاری از رسانه‌ها و محافل دیپلماتیک سفر نخست وزیر ژاپن را «میانجی‌گری» میان ایران و آمریکا اعلام کردند. او پیش از سفر با رئیس جمهوریِ آمریکا تلفنی گفت و گو کرده بود. خود نخست وزیرِ ژاپن در جمع خبرنگاران در فرودگاه توکیو هدفِ سفرِ رسمی‌اش را به ایران «کوشش در جهتِ کاهشِ کشاکش‌هایِ خاورِ میانه» اعلام کرد. امسال نودمین سالگرد برقراریِ روابط دیپلماتیک میان ژاپن و ایران نیز هست. روابط دو کشور همیشه دوستانه بوده است. آخرین نخست وزیر ژاپن که پیش از شینزوُ آبه به ایران سفر کرد، تاکِئوُ فوکودا در ۱۹۷۸، یک سال پیش از انقلاب، بود.

ایرانی‌ها در نیمۀ دوم قرنِ نوزدهم به فکر برقراریِ روابط دیپلماتیک با ژاپن افتادند. در آن زمان ژاپنی‌ها به ایجاد رابطه با کشورهای اسلامی چندان علاقمند نبودند. زیرا آن کشور‌ها ارمغانی برای پیشرفت ژاپن نداشتند. امپراتور میجی با اراده‌ای سستی‌ناپذیر در حال ساختنِ ارتشی مدرن و نیرومند بود و می‌خواست مردم ژاپن را هرچه زودتر با علم و تکنیک غربی آشنا کند. به همین سبب، نمایندگانی به آمریکا و اروپا فرستاده بود تا پیشرفت‌های علمی، صنعتی و سیاسی کشورهای غربی را مطالعه کنند. اما ناصرالدین شاه که می‌خواست از نفوذ امپراتوری‌های روس و انگلیس در ایران بکاهد در پی گسترشِ روابط سیاسی و تجاری با قدرت‌هایِ نوظهور بود. از همین رو، هنگامی که در سال ۱۸۷۸ در بازگشت از دومین سفرش به اروپا چند روزی در سن‌ پترزبورگ ماند، فرصتی یافت تا با وزیر مختار ژاپن در روسیه و دبیر اول سفارتِ آن کشور دیدار کند. در آن دیدار سخن از ایجاد رابطه میان ایران و ژاپن به میان آمد وشاه اظهار امیدواری کرد.

در پی آن دیدار، دولت ژاپن در سال ۱۸۸۰ هیئتی را به سرگردگیِ یک دیپلمات جوان به نام یوشیدا ماساهاروُ سوار بر ناو «هی یِی» روانۀ خلیج فارس کرد. آن ناو مأموریت داشت که برای تمرینِ جنگی اقیانوس هند را بپیماید. اما چون قرار بود یک هندی به عنوان مترجم و راهنما به هیئت ژاپنی در بوشهر بپیوندد، هنگامی که ناو « هی یِی» به هنگ کُنگ رسید، ماساهاروُ، چنان که در سفرنامه‌اش روایت می‌کند، از دولت ژاپن خواست که اجازه بدهد هیئت ژاپنی سفرش را با کشتیِ دیگری دنبال کند. آن سفرنامه را هاشم رجب زاده به فارسیِ روان ترجمه کرده است.

شرح باریابیِ ماساهاروُ به حضور ناصرالدین شاه و گفت و گوی آن دو یکی از فصل‌های دلنشین آن سفرنامه است. ناصرالدین شاه می‌خواست روابط دیپلماتیک با ژاپن برقرار کند و وقتی متوجه شد که هیئتِ ژاپنی تنها برای ایجاد روابط تجاری به ایران آمده است، شگفت زده شد. با این حال، پرسش‌هایی که از یوشیدا ماساهاروُ کرده، نشان می‌دهد که چقدر نسبت به تحولاتِ ژاپن کنجکاو بوده است. ماساهاروُ پس از امضایِ یک قرارداد تجاری با دربار ایران رهسپار استانبول شد. او در سفرنامه‌اش از ویرانی و خرابیِ کشور و فسادِ حاکم برجامعه و دستگاهِ حکومتیِ ایران به تفصیل سخن گفته و شاید یکی از علت‌هایِ خودداری دولتِ ژاپن از ایجاد روابط سیاسی با ایران دیدنِ همین ویرانی و فساد بوده است.

البته پس از رفتنِ ماساهاروُ پای ژاپنی‌ها به ویژه جاسوسان ژاپنی به ایران باز شد. در اواخر قرن نوزدهم چند سالی پیش از جنگ ژاپن با روسیه سرهنگ یاسوماسا فوکوشیما برای شناسایی سرزمین‌های غربِ آسیا به ایران و عثمانی سفر کرد. او در بهار و تابستان ۱۸۹۶ از ایران دیدار کرد که شرح آن را در سفرنامه‌اش زیر عنوانِ «سفرنامۀ ایران و قفقاز و ترکستان» آورده است. این سفرنامه را نیز هاشم رجب زاده به فارسی ترجمه کرده است. با توجه به دشواری نثرِ کهن این سفرنامه‌ها مترجم در هر ترجمه از فرهیخته‌ای ژاپنی یاری جُسته است.

باری، روابط دیپلماتیک ایران با ژاپن سرانجام در سال ۱۹۲۹ در زمان پادشاهیِ رضاشاه و در دورۀ نخست وزیریِ مهدی‌قلی هدایت معروف به مخبرالسلطنه برقرار شد. سفارتِ ژاپن در اوت آن سال در تهران تأسیس شد و یک سال بعد در ۱۹۳۰ سفارت ایران در توکیو گشایش یافت. در سال ۱۹۳۹ دو کشور قرارداد دوستی نیز امضا کردند.

پس از آنکه نیروهای شوروی و بریتانیا ایران را در فاصلۀ میان ۲۵ اوت و ۱۷ سپتامبر ۱۹۴۱ اشغال کردند و رضاشاه کشور را ترک کرد، ایران عملاً در جبهۀ متفقین قرار گرفت و در ۱۹۴۲ روابطش با ژاپن قطع شد. در فوریۀ ۱۹۴۵ دولت ایران زیر فشار متفقین به ژاپن اعلان جنگ کرد. پس از تسلیم ژاپن در جنگ، ایران نیز در کنفرانس صلح سانفرانسیسکو در سپتامبر ۱۹۵۱ حضور یافت و عهدنامۀ صلح با ژاپن را امضا کرد. در پی آن، روابط دیپلماتیک دو کشور در ۱۹۵۳ دوباره برقرار شد و سفارتخانه‌های دو کشور در تهران و توکیو گشایش یافت. در سال ۱۹۵۵ قرارداد دوستی دو کشور که  در ۱۹۳۹ امضا شده بود، رسماً به اجرا درآمد.

پس از انقلاب ۱۹۷۹ ژاپن با فرستادن نماینده‌ای ویژه به ایران علاقه‌اش را به گسترشِ روابط دوستانه با نظام جدید اعلام کرد. با انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۳ و کوشش‌های او در جهتِ عادی سازیِ روابطِ ایران با جامعۀ جهانی، نخست وزیر ژاپن معاونِ حزبی‌اش، ماساهیکو کومورا، را با پیامی کتبی به ایران فرستاد و خود در حاشیۀ مجمع عمومی سازمان ملل با حسن روحانی دیدار کرد. از آن پس، دیدار مقامات عالی‌رتبۀ دو کشور بیشتر شد و با امضای توافق‌نامۀ هسته‌ای  در ژوئیۀ ۲۰۱۵ هرچه بیشتر گسترش یافت. پس از انتخاب مجدد حسن روحانی به ریاست جمهوری، شینزوُ آبه ماساهیکو کومورا را دوباره با پیامی کتبی به ایران فرستاد.

با خروج آمریکا از برجام در ۸ می ۲۰۱۸ ژاپن نیز مانند ۵ کشور امضاکنندۀ توافق هسته‌ای رسماً اظهار تأسف کرد و بی‌درنگ هیئتی را برای بررسی نحوۀ همکاری‌های دو کشور در شرایط جدید به ایران فرستاد.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.