دسترسی به محتوای اصلی
سیمای فرانسه

فرانسه در آئینۀ جنگ استقلال الجزایر

نتشر شده در:

۵٧ سال پیش در چنین روزهایی الجزایر، از قدیمی ترین و مهمترین مستعمرات فرانسه، پس از هشت سال جنگ های خونین داخلی به استقلال دست یافت و منشاء تحولات بزرگ بین المللی و بحران های بی سابقه در خود جامعه فرانسه شد. با جنگ استقلال الجزایر دوگُل از نو به قدرت بازگشت، جمهوری چهارم فرانسه سقوط کرد و جای خود را به جمهوری پنجم داد.

الن مُختفی نویسندۀ آمریکایی و از چهره های مهم نهضت های ضداستعماری نیمه دوم قرن بیستم
الن مُختفی نویسندۀ آمریکایی و از چهره های مهم نهضت های ضداستعماری نیمه دوم قرن بیستم EM
تبلیغ بازرگانی

خشونت های این جنگ نیز بی سابقه بودند. بیش از ۲۵۰ هزار نفر از مردم الجزایر در جریان جنگ استقلال کشته و دو میلیون نفر دیگر (از مجموع ده میلیون نفر جمعیت آن زمان الجزایر) در اردوگاه‌های ویژه اسکان داده شدند.

در این جنگ همچنین قریب ۲۶ هزار نظامی فرانسوی کشته و ۶۵ هزار نفر دیگر زخمی شدند. شمار قربانیان اروپایی جنگ استقلال الجزایر بین ١۰هزار تا ۴۲ هزار نفر تخمین زده می شود. این جنگ به مهاجرت و آوارگی ساکنان یهودی و اروپایی الجزایر، معروف به «پا سیاه ها» Les pieds noirs و همچنین کشتار ۵۰ هزار نفر از شبه نظامیان الجزایری، معروف به «حرکی»ها، منجر شد : کسانی که در کنار ارتش وقت فرانسه علیه استقلال طلبان می جنگیدند.

قریب ۶۵ سال پس از زایش آن، جنگ استقلال الجزایر هنوز زخم های کهنۀ التیام نیافته‌ای از خود بر جای گذاشته است و حافظه تاریخی فرانسویان را عمیقا تحت تاثیر خود قرار داده است. هنوز گوشه های ناشناخته ای از این جنگ مکتوم مانده و اغراق نیست اگر بگوییم که کتاب خاطرات «الن مُختفی» (Elaine Mokhtofi)، روزنامه نگار آمریکایی، تحت عنوان الجزیره پایتخت انقلاب‌، از جمله نادر اسنادی است که بر برخی زوایای تیرۀ این رویداد بزرگ تاریخی پرتو می افکند. کتاب الجزیره پایتخت انقلاب که به تازگی توسط خود نویسنده از انگلیسی به فرانسوی برگردانده شده توسط انتشارات «لافابریک» به چاپ رسیده است.*

«اِلن مُختفی» که خود از چهره های بنام نبردهای ضداستعماری نیمۀ دوم قرن گذشته است از اوایل سال های ۱۹۵۰ در پاریس و سپس در الجزیره مستقر شد و از نزدیک شاهد تولد جنگ استقلال الجزایر و رویدادهای مرتبط به آن بود. در این کتاب، «اِلن مخُتفی» سرگذشت خود را از خلال تاریخ تکوین انقلاب الجزایر روایت کرده است.

«اِلن مُختفی» در یک خانوادهٔ یهودی کارگری در آمریکا زاده شده و از نخستین سال های نوجوانی در دفاع از مبارزات سیاه پوستان آمریکا برای دستیابی به حقوق مدنی و همچنین علیه نژادگرایی و یهودستیزی پا به عرصۀ نبردهای سیاسی نهاده است. او برای فرار از دورهٔ ارعاب "مک‌کارتیسم" در اوایل سال‌های ۱۹۵۰ به فرانسه مهاجرت کرد و به عنوان مترجم در سازمان‌های بشردوست و جنبش‌های انقلابی آن زمان مشغول به کار شد. مُختفی در سال ۱۹۶۰ نمایندگی استقلال طلبان الجزایر را در سازمان ملل برعهده گرفت پیش از آنکه حتا دولت مستقل الجزایر شکل بگیرد. وی در همین ایام با فرانتس فانون آشنا شد. "اِلن مُختفی» در سال ۱۹۶۲ به الجزایر رفت و به مدت دوازده سال در این کشور زندگی کرد. در این دوره نمایندگان مهمترین جنبش های آزادیبخش ملی از "ویتکونگ ها" تا کنگرۀ ملی آفریقای جنوبی به رهبری نلسون ماندلا و همچنین فلسطینی ها در الجزیره حضور داشتند.

خود «مُختفی» می گوید که زمانی او مجبور شد الجزایر را برخلاف میل باطنی اش در ١۹٧۴ ترک کند که سرویس های اطلاعاتی دولت تازه استقلال یافتۀ الجزایر از او خواسته بودند که دربارۀ همسر آمریکایی بن بلا جاسوسی کند.

«الن مُختفی» می گوید که به فاصلهٔ اندکی پس از ورودش به فرانسه در سال ۱۹۵۲ جنگ استقلال الجزایر آغاز شد. در آن سال ها، به گفتۀ مُختفی، حتا کارگران کشورهای شمال آفریقا از جمله الجزایر که همگی از مستعمرات فرانسه به شمار می رفتند حتا اجازۀ حضور در راهپیمایی های سندیکاهای کارگری فرانسه را نداشتند و این وضعیت،  شرایط ننگین تحقیر و نژادگرایی را در ذهن او تداعی می کرد که سیاهان آمریکا متحمل می شدند.

در نتیجهٔ همین تداعی یا همسانی «الن مُختفی» سریعاً جانب استقلال طلبان الجزایر و کارگران مستعمرات فرانسه در شمال آفریقا را گرفت، زیرا، نبردهای آنان را ادامهٔ نبردهای سیاه پوستان جنوب آمریکا برای دستیابی به حقوق و کرامت انسانی می دانست.

«مُختفی» می گوید که در نتیجۀ همین انتخاب سیاسی وی نخست با فرانتس فانون، روانشناس، نظریه پرداز مبارزات ضداستعماری رنگین پوستان و نمایندهٔ حکومت موقت جمهوری الجزایر در آفریقا، و سپس با محمد سهنون، مشاور دیپلماتیک حکومت الجزایر در تبعید، و بالاخره با عبدالقادر شاندرلی از نزدیکان کندی آشنا شد. اولین سفارتخانهٔ الجزایر مستقل پیش از حتا دستیابی این کشور به استقلال توسط «الن مُختفی»، محمد سهنون و عبدالقادر شاندرلی در نیویورک دایر شد زیرا به اعتقاد شاندرلی موفقیت انقلاب الجزایر نه در صحنهٔ نبرد نابرابر نظامی آنهم در مقابل چهارمین ارتش قدرتمند جهان، بلکه در صحنهٔ بین المللی و یا در واقع با بین المللی شدن مسئلهٔ استقلال الجزایر رقم می خورد.

«الن مُختفی» می‌گوید که در سال ۱۹۶۲ الجزیره به شهر رویایی همهٔ انقلابیون تبدیل شده بود. نلسون ماندلا شخصا در نبردهای استقلال الجزایر شرکت کرده بود و سی سال بعد از آزادی از زندان و پایان تبعیض نژادی در آفریقای جنوبی، الجزایر نخستین کشوری بود که ماندلا به آن سفر کرد و در جریان این سفر در الجزیره خود را "یک الجزایری" نامید.

"مُختفی" می گوید که مهمترین مسئلۀ الجزایر پس از استقلال بازسازی این کشور بود. او تصریح می کند که در سال ١۹۶۲ شمار دانشجویان الجزایر از ١۵۰۰ نفر فراتر نمی رفت و تعداد فارغ التحصیلان این کشور به زحمت به ۵٠٠ نفر می رسید. پس از استقلال چیزی از دستگاه اداری الجزایر باقی نمانده بود و دولت و مردم الجزایر برای مدت زمان طولانی به یاری کوبا، چین، کشورهای عرب و شرق اروپا سر پا ماندند. اما، مُختفی تأکید می کند که در همین دوره شمار قابل توجه ای از کادرهای پیشرو فرانسه اعم از پزشکان و مهندسان و اساتید دانشگاه ها داوطلبانه و با اتکا به اعتقادات سیاسی شان به کمک مردم الجزایر شتافتند و در بازسازی این کشور سهمی مهم بر عهده گرفتند. آنان به همۀ امتیازات طبقاتی، رفاه و محیط اجتماعی آسوده خود در فرانسه پشت کردند و سال های متمادی از عمر خود را در شرایطی بعضاً دشوار وقف ساختن الجزایر کردند.  

 

*Elaine Mokhtefi, Alger, capitale de la révolution, La Fabrique, 2019, 288 pp., 15 €.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.