همانند بسیاری از کشورهای دیگر، فرانسه کشوری است چند زبانه و به دلایل مختلف از جمله به دلیل جغرافیایی همواره چنین نیز بوده است. بخش مهمی از کودکان این کشور قادرند به زبان های دیگر به غیر از زبان رسمی کشور، یعنی زبان فرانسوی، صحبت کنند یا بنویسند. اما، این واقعیت اجتماعی دائماً در نزاع با تلقی از دولت-ملت است که طی سده ها تک زبانی را در انگارهٔ عمومی و ساختارها، به ویژه نظام آموزشی کشور، نهادینه کرده است.
همزمان با آغاز سال تحصیلی جدید در فرانسه جمع قابل توجهای از انجمن ها و خانواده های مناطق مختلف این کشور از جمله منطقۀ بروتانی خواستار گشایش کلاس های دو زبانه (یعنی زبانهای فرانسوی و محلی) در کودکستان ها و مدارس ابتدایی شدند. آموزش و پرورش فرانسه نیز در سال تحصیلی جدید با گشایش این کلاس ها از جمله در شهر "ون" در منطقۀ بروتانی موافقت کرد.
از مجموع دوازده میلیون و چهارصد هزار دانش آموز فرانسوی بیش از ۶۱۱ هزار دانش آموز از اهالی بروتانی هستند که از حیث موفقیت در مقطع دیپلم متوسطه مقام نخست را در کل کشور دارند. برای نمونه، در سال تحصیلی ۲۰۱۹ بیش از ۹۲ درصد دانش آموزان بروتانی موفق به اخذ دیپلم متوسطه شدند، در حالی که این میانگین در کل فرانسه به ۸۸ درصد میرسد.
همانند بسیاری از کشورهای دیگر، فرانسه کشوری است چند زبانه و به دلایل مختلف از جمله به دلیل جغرافیایی همواره چنین نیز بوده است. بخش مهمی از کودکان این کشور قادرند به زبان های دیگر به غیر از زبان رسمی کشور، یعنی زبان فرانسوی، صحبت کنند یا بنویسند. اما، این واقعیت اجتماعی دائماً در نزاع با تلقی از دولت-ملت است که طی سده ها تک زبانی را در انگارهٔ عمومی و ساختارها، به ویژه نظام آموزشی کشور، نهادینه کرده است.
البته آموزش زبانهای خارجی در نظام آموزش عمومی فرانسه از دیر باز رایج بوده است، هر چند آموزش بسیاری از زبان هایی که کودکان فرانسوی بعضا با آنها آشنایی داشته یا به آنها گفتگو می کنند در این نظام آموزشی غالباً نادیده گرفته شده است.
در فرانسه دانشآموزان به زبان رسمی این کشور حرف میزنند و یاد می گیرند. اما در این میان شمار قابل توجه ای از زبان های شفاهی یا کتبی فرانسویان و فرانسهزبانان و بالاخص بخش قابل توجه ای از زبان های گفتاری کودکان در خانواده هایشان هنوز جایگاه شایسته خود را به دست نیاوردهاند. برای مثال، در کودکستانها و مهدکودکهای فرانسه می توان ترانه ای انگلیسی به کودکان آموخت، اما آموختن ترانه ای به زبان «اینگالا» (زبان محلی مردم کُنگو) عجیب و غیر رایج به نظر می رسد.
در فرانسه همانند بسیاری از کشورهای دیگر زبان های غیرملی به دو دستهٔ زبان های محلی و زبان های مهاجران تقسیم می شوند.
طی دهه ها، نظام آموزشی فرانسه رویۀ خصمانه ای در قبال زبان های غیرملی اعم از زبان های محلی و زبان مهاجران داشته و این رویه با قوانین معروف به «ژول فری» در سال ۱۸۸۰ پیوند دارد که به موجب آنها زبان فرانسوی به تنها زبان قابل استفاده در مدارس کشور تبدیل شد.
در آن دوره در فرانسه همانند غالب کشورهای اروپایی که سرگرم ساختن و تحکیم دولت- ملت ها بودند چنین انگاشته می شد که استفاده از زبان دیگری به غیر از زبان فرانسه حس تعلق ملی را از بین می برد. بر پایه همین فرض مدرسه به مهمترین ابزار پیشبرد سیاست تک زبانی در فرانسه به ویژه بعد از جنگ جهانی اول تبدیل شد. در این دوره یادگیری و انتقال زبان های محلی تدریجاً متوقف گشت به ویژه اینکه بسیاری از خانواده ها می پنداشتند که یادگیری زبان محلی مانع پیشرفت اجتماعی فرزندان شان می شود. با این حال، غالب مطالعات امروز نشان می دهند که کودکان دو زبانه یا چند زبانه نتایج تحصیلی درخشان تری به ویژه در زمینۀ یادگیری زبان ملی و زبان های خارجی و ریاضیات دارند.
در واقع، بسیاری از زبان ها چه در جامعه چه در مدرسه از حقوق برابر برخوردار نیستند و در عوض برخی زبان ها به ویژه زبان های اروپایی نظیر انگلیسی و آلمانی به عنوان زبان های دوم یا سوم از منزلت بالایی بهره مند هستند.
یک چهارم کودکان فرانسوی با دو یا چند زبان در خانوادههای خود آشنا می شوند و به همین خاطر کنکاش در بارهٔ سرانجام، موقعیت و تاثیر این زبانها در مدارس امری ضروری و اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. نکته عجیب این است که مدرسه بسیاری از کودکان چندزبانه را به دانش آموزان تک زبانه تبدیل می کند و نهایتاً به مانع بزرگی برای رشد فکری و قابلیت های زبانی آنان بدل میشود.
با این حال، اکنون دهه هاست که تحقیقات علمی به وضوح نشان می دهند که آشنایی با زبان های گوناگون و آموزش آنها از محرکهای مهم یادگیری از جمله یادگیری زبان های دیگر، ژرف اندیشی و مدارا و تسهیل کنندهٔ فهم دیگر فرهنگها و ارتباط با آنهاست. همین پژوهش ها میگویند که زبان خانوادگی نقشی مهم در یادگیری زبان ملی و آموزش به طور عمومی دارد.
با این همه، معلوم نیست که چرا چندزبانه بودن این همه موجب ترس و نگرانی و غالباً همسان با قومگرایی تلقی میشود؟ چرا از تلاش خانوادهها برای انتقال زبان و تاریخ و فرهنگ خود به کودکان حمایت لازم صورت نمیگیرد؟ بسیاری از تحقیقات نشان می دهند که بدون حمایت مدرسه خانواده ها قادر نیستند به تنهایی از صلاحیت ها و تواناییهای زبانی کودکان خود صیانت به عمل آورند. در واقع، تنوع زبانی عمیقاً به مسايل بسیار پیچیدهٔ سیاسی گره خورده است و بر پایه نتایج برخی تحقیقات اسلامهراسی و یهودستیزی جزء لاینفکی از نژادپرستی و راسیسم زبانی هستند که از آن نیز بعضا تحت عنوان «زبان هراسی» یاد میشود. یعنی : هراس از کسانی که به زبانی بیگانه با هنجارها و زبان استاندارد سخن میگویند.
چگونه می توان با این انگارۀ منفی در قبال تنوع زبانی مقابله کرد به طوری که کودکان چند زبانه بتوانند زبان فرانسوی را یاد بگیرند بی آنکه زبان خانوادگی خود را به فراموشی سپرده و قربانی کنند. راه حل این مسئله شاید آموزش فراگیر یعنی آموزش چندزبانه و میان فرهنگی باشد.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید