شارل آزناوور در ٩٣ سالگی به صحنه آمد و در یکی از بزرگترین سالنهای پاریس، در مقابل ٢٠هزار تماشاگر، یک ساعت و نیم بدون استراحت آواز خواند. او قصد دارد از اول سال ٢٠١٨ چندین کنسرت در شهرهای مختلف فرانسه اجرا کند. اگرچه در نظر اول تواناییهای جسمی این "پیرمرد" تحسین مردم را برمیانگیزد، اما آنچه حقیقتاً در او استثنایی است، آفرینش پیگیر شاهکارهایی است که حدود هفتاد سال ادامه یافته است.
نباید تصور کرد که شارل آزناوور از آسیب زمان مصون مانده است. او به طنز میگوید: "چشمهایم خوب نمیبیند، گوشم خوب نمیشنود، حافظه ندارم، صدایم هم به طور مادرزاد گرفته بود". شارل آزناوور روی صحنه به دشواری لرزش دست را پنهان میکند و شاید اگر تجربۀ هشتاد سال حضور بر صحنه را نداشت، ضعف پیری بیشتر از این خود را نمایان میکرد. اما آزناوور که از کودکی شگردهای نمایش و بازیگری را آموخته، کنسرت جدید خود را چنان با دقت تنظیم کرده که حتی یک قدم بدون تمرین و پیشبینی برداشته نمیشود.
آزناوور در نوجوانی و جوانی، ستارگانی چون موریس شوالیه و ادیت پیاف را سرمشق قرار داده بود: مهمترین اصل، سرگرم کردن و جذب تماشاگر است. هیچ چیز حتی برای چند ثانیه نباید حوصلۀ تماشگر را سر ببرد. هنرمند باید نه تنها خواننده باشد که از همۀ هنرهای نمایشی چیزی در چنته داشته باشد. رقص، تردستی، آکروبات، نوازندگی... هر لحظه باید تماشاگر را غافلگیر کرد.
آزناوور هم بیشتر به خیال سرگرم کردن مردم کار خود را شروع کرد. اما منتقدان زمانه چنان تحقیرش کردند که داغ آن را هنوز بر دل دارد. مطابق معیارهای مرسوم زمانه، آزناوور نه "خوشتیپ" به حساب میآمد و نه خوشصدا. قد کوتاه، دماغ بزرگ، صدای خشدار و گرفته... هیچیک از خصوصیات آزناوور در دهۀ ١٩۴٠ موردپسند نبود. میگوید سالها بعد، خشم و غیظ ناشی از تحقیرها و انتقادها، به عنوان انگیزهای قوی وی را یاری داد.
اما شاید همین انتقادهای بیرحمانه در عین حال به او فهماند که نمیتواند فقط به عنوان یک "آرتیست سرگرمکننده" به موفقیت برسد. سخت به مطالعه و آموختن پرداخت تا "بیسوادی و درس نخواندن" را جبران کند. میگوید: "در زندگی هر چه آموختهام، به لطف کتاب بوده است". چنین شد که آزناوور تشخص و تفاوت خود را نسبت به سایر هنرمندان به لطف شعر و کلام بازیافت. او بعد از هفتاد سال ترانهسازی همچنان معتقد است که "شعر تقدم دارد. موسیقی در مرحلۀ بعد اضافه میشود".
آزناوور سرانجام بعد از سالها زحمت و تنگدستی، در سال ١٩۶٠ به محبوبیت و موفقیتی نسبی دست یافت. از آن زمان تاکنون، ستارۀ آزناوور افول نکرده است. چند سال قبل مجلۀ آمریکایی تایم و شبکۀ سی.ان.ان. او را به عنوان مهمترین هنرمند "واریته"ی سدۀ بیستم برگزیدند. فرانسویها هم انگار پذیرفتهاند که او برای همیشه ماندنی است.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید