شارل آزناوور تا نفس داشت از خواندن و آفریدن باز نایستاد. در پاریس، تا روز مرگ او (اول اکتبر ٢٠١٨)، آگهیهای کنسرت آیندهاش به در و دیوار دیده میشد. قرار بود که شارل آزناوور در ماه نوامبر آینده روی صحنۀ تازه تأسیس "سِن موزیکال" ظاهر شود اما مرگ به او مهلت نداد.
شارل آزناوور آخرین کنسرت بزرگ خود را در پاریس کمتر از یکسال پیش، در ٩٣ سالگی برگزار کرد. او قصد داشت که در تابستان اخیر نیز در همین شهر به صحنه بازگردد اما زمین خوردن و شکستن استخوان ساعد او را از این کار بازداشت. با اینهمه، او که به شوخی میگفت "من پیر نیستم، فقط سالمندم"، کنسرتهای دیگری را برای پاییز و زمستان برنامهریزی کرده بود.
آزناوور در آخرین مصاحبههای تلویزیونی که چند ماه قبل از مرگش ضبط شد، همچنان سرزنده و حاضرجواب بود. با اینکه به طنز، به "سنگینی گوش" اعتراف میکرد، اما به لطف حافظهای بسیار قوی - که حتماً با کار مداوم بازیگری قویتر هم شده بود – اجازه نمیداد که رسانهها او را به عنوان "خوانندۀ قدیمی" یا احیاناً "سالخورده" معرفی کنند.
این غرور هنرمندانۀ آزناوور و اشتهای سیریناپذیر به کار، آفرینش و البته شهرت، شاید همان عناصری بود که وی را تا آخر سرپا نگاه داشت. شارل آزناوور در آثار خود نیز معمولاً از عشق و جوانی و شور زندگی سخن گفته و بر خلاف بسیاری از ترانهسرایان بزرگ قرن، چندان اشتیاقی به درونمایههای سیاه نشان نداده است. در میان بیش از هزار ترانهای که آزناوور سروده، صحبت از مرگ همیشه گذرا و حاشیهای بوده است.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید