دسترسی به محتوای اصلی
راهِ ابریشم

«رقص پائیزی» در زمستان از زمستان دیگری حکایت می کند

نتشر شده در:

"شبنم طلوعی"، هنرپیشه تآتر وسینما و کارگردان، در نمایشی تک نفره به نام «رقص پائیزی» ساخته وبا بازی خود وی در مرکز فرهنگی پویا، از زمستان زنهائی سخن گفت که در چنگال زندان، شکنجه و فحشای ناخواسته گرفتار ند.

تبلیغ بازرگانی

 این نمایش بسیار متأثر کننده که توانائی این هنرمند را به دلایل گوناگون نشان می داد، به تدریج تماشاگر را، علیرغم نبود دکور تآتر ویا مکانی ویژه نمایش، در درون اضطراب ها، سرخوردگی ها و راز های ناگفتنی سه شخصیت فرو می برد.

از توانائی "شبنم طلوعی" صحبت کردم. این توانائی از یک سو از ورای یک بازی روان و رفتن بدون سکته از شخصیتی به شخصیت دیگر، از سوی دیگر گزینش دیالوگ مناسب و سرانجام در خطر قرار دادن خود با بازی در میان جمعی که همچون در معرکه ها و یا در تآتر تجربی "یرژی گروتوفسکی" یکی از مهمترین کارگردانان و تئوریسین های تآترو یکی از بنیان گذاران «تآتر لابراتوآر»، گرد بازیگران جمع می شوند و از نزدیک پوست و درون او را احساس می کنند، خود را نمایاند.
"شبنم طلوعی" همچنین ازورای داستان سه شخصیتی که بگونه ای به یکدیگر ربط دارند و هر کدام در گوشه ای از دنیا بار سرنوشت خود را به دوش می کشند، به ژانری پرداخت که چندان رایج نیست.
بدین معنا که در آنچه «وان من شو» ویا «شوی تک نفره» نامیده می شود، هنرمند بیشتربه طنز رو می آورد. در حالی که

09:43

شبنم طلوعی

در «رقص پائیزی» ما شاهد تراژدی زندگی های در هم شکسته هستیم. البته این بدین معنا نیست که این تراژدی کاملأ فاقد طنزاست بلکه در لحظاتی با طنز همراه می شود. اما طنزی بسیار تلخ.
از "شبنم طلوعی" پرسیدم این شخصیت ها بر پایه چه تجربه ای به وجود آمده اند ؟ تجربه شخصی، ماجرای کسانی که نزدیک به او بوده اند  یا مجموعه ای از تجربیات؟

 

 
«فراخوان لندن» از ورای بیش از ١٠٠ فیلم
«فروم دز ایماژ» پاریس از روز٧ دسامبر برنامه ای را زیر عنوان «فراخوان لندن» سازمان داده که طی آن و تا روز ٢٩ فوریه ٢٠١٢، بیش از١٠٠ فیلم انگلیسی را نشان می دهد

که در آن شهر لندن جای خاصی دارد. در این فیلم ها که کهن ترین آنها به سال ١٩٢٠ باز می گردد، شهری را می بینیم که مهد هنر، معیادگاه مهاجران سراسر دنیا، چند ملیتی و یکی ازمراکز بانکی و پولی جهان به شمار می آید.
از این رو وبه دلایل توریستی و این که همه گونه افراط وتفریط ها در آن دیده می شود و از پاره ای جهات، یعنی تصویر تخیلی شهری که در آن قاتلانی چون "جک آدمکش" در اعماق آن سرگرم کشتن روسپیان در مه ای غلیظ بودند ، لندن همواره توانسته نظر سینماگران را به خود جلب کند.
در برنامه خود، «فوروم دژ ایماژ» بخشی را به فیلم های پلیسی اختصاص داده که در داستان آنها درلندن می گذرد و سالهای ٥٠ تا امروز را در بر می گیرند. درمیان سینماگران این گونه فیلم ها، نام "آلفرد هیچگاک" دیده می شود.
سینماگرانی چون "مایک لی" که به زندگی روزمره افراد عادی پرداخته اند هم فراموش نشده اند و از جمله از روز ٩ تا ١١ دسامبر بخشی از فیلم های وی نشان داده خواهد شد و این سینماگر «ماستر کلاسی» را تشکیل خواهد داد.
نباید فراموش کرد که لندن چهار راه موسیقی مدرن جهان نیز بوده و هست. طبیعتأ گروههائی چون "بیتل ها"، " رولینگ استون ها"، "کلاش"، "لد زپلین"، "دیوید بووی" و شماری دیگر موضوع فیلم هائی را تشکیل داده اند که در این شهر ساخته شده است. از جمله آنها مستندی است به نام «بی حیائی و خشم» که در مورد «سکس پیستولز» تهیه شده است.

 

تاریخچه بازی های ویدئوئی در "گران پاله"
از روز ١٠ نوامبر ٢٠١١ تا ٩ ژانویه ٢٠١٢ ، در بخش جنوبی "گران پاله" و زیر سقف بلند شیشه ای جنوب شرقی آن، این موزه با همکاری موزه هنرهای آسیائی "گیمه" و انجمن "ام او فایو. کام" ، ٨٠ بازی ویدئویی، میز فرمان و کامپیوتر در اختیار بازدید کنندگان قرار می دهد تا آنها بتوانند این بازی ها را آزمایش کنند.

چرا که این نمایشگاه، بازیهای ویدئویی گوناگون را از آغاز به وجود آمدنشان در سالهای ١٩٧٠ تا به امروز به نمایش می گذارد و بدین ترتیب تحول آنها را از ورای سریال ها، ژانر ها و سبک ها و گرافیک های گونه گون می شناساند.
دلیل دادن چنین جائی به این بازی ها این است که طی این سال ها بازی های ویدئویی تبدیل به یکی از اجزای فرهنگ جوانان شده و به تنهائی یک گویش تازه واقعی را به وجود آورده است.
سازمان دادن چنین نمایشگاهی در آستانه عید های سال نوی میلادی که هدیه دادن و هدیه گرفتن یکی از ویژگی های آن است، چندان بدون مناسبت به نظر نمی رسد.
بهای بلیط ورودی به این نمایشگاه به نسبت سن و شمار اعضای خانواده تغییر می کند. یعنی ورودی برای یک نفر٦ یورو، برای زیر پنج  سال رایگان و برای یک خانواده متشکل از دو بزرگسال یا دو نوجوان و دو کودک، ٢٢ یوروست.



جواهرات "الیزابت تایلور" رکورد دار بیننده
در روز ١٦ نوامبر حراجی "کریستیز" در پاریس،  ٨٠ قطعه زیور آلات "الیزابت تایلور" هنرپیشه زیبا و بنام هالیوود را، که ٢٣ ماه مارس امسال در ٧٩ سالگی درگذشت، پیش از حراج از طریق اینترنت و همچنین در روزهای ١٣ و ١٤ دسامبر، در دیدرس همگان گذاشت.

این زیور آلات که در میان آنها "لا پره گرینا"- مروارید افسانه ای ، "الماس ٣٣٫٩  قیراطی" الیزابت تایلور ونیز گردنبند-گوشواره الماس و زمردی که "ریچارد برتن" به او هدیه کرده بود، دیده می شد، ١٦٠٠ نفر را طی هشت ساعت به "کریستیز" کشاند.
بر آورد زده می شود که از فروش این زیور آلات ٣٠ میلیون دلار بدست خواهد آمد.
همچنین از روز٣ تا ١٧ دسامبر، ٩٥٠ پیراهن، زینت آلات، کفش، شیشه عطر و اشیاء تزئینی دیگر این هنرپیشه به قیمت ١٠٠ تا ١٥ هرار دلار به فروش گذاشته خواهد شد.
گرانترین پیراهن او، پیراهن اولین عروسی اش است که بین ٤٠ تا  ٦٠ هزاردلار قیمت گذاری شده است.

 

 

 

 
چه بر سر "ناتالی وود" آمد؟
بیشتر جوانان سابق، سینما رادیو سیتی و فیلم هایش را به یاد دارند. یکی از آنها فیلم "شکوه علفزار"، ساخته "الیا کازان" و دیگری "داستان وست ساید "، ساخته "جروم رابینز" و "رابرت وایز" بود که در هردوی آنها چهره ای دوست داشتنی با چشمانی درشت و نمناک دیده می شد که متعلق به "ناتالی وود" بود.

او که روس تبار بود و در سان فرانسیسکو، در سال ١٩٣٨ ، از مادری رقصنده و پدری رئیس سینما به دنیا آمد ، نامش را از "ناتالیا نیکولایونا زاخارنکا" به "ناتالی وود" تغییر دادند. چرا که مادرش می خواست او را وارد حرفه بازیگری کند. "ناتالی وود" بسیار زود وارد سینما شد و از همان آغاز موفقیت های چشمگیری به دست آورد.
ناتالی وود در اوج شهرت با "رابرت واگنر"، هنرپیشه خوش چهره سینما ازدواج کرد و در سال ١٩٦١ از او جدا شد. اما با دیگر پس از ده سال این دو دوباره با یکدیگر ازدواج کردند.
اما در روز ٢٩ نوامبر سال ١٩٨١، رسانه ها خبر مرگ ناتالی وود را در٤٣ سالگی به دلیل پرت شدن از کشتی تفریحی شان در آب دادند. پیرامون مرگ او نکات مبهمی وجود داشت از جمله این که او در آب فریاد زده و کمک خواسته است. اما شوهر و "کریستفر واکر"، هنرپیشه دیگر که در کشتی با آنها بود این ادعا را رد کردند.
ناگهان در روز١٧ نوامبر خبر رسید که مرکز پلیس "لس آنجلس" پرونده مرگ "ناتالی وود" را دوباره پس از سی سال که از آن می گذرد به جریان انداخته است.
علت این است که "دنیس داورن"، کاپیتان کشتی در گفتگوئی یا شبکه "ان. بی. سی." فاش کرد که به خاطر حمایت از "رابرت واگنر" شهادت دروغین داده است. به گفته وی "رابرت واگنر" چندان شتابی از خود برای یافتن همسرش نشان نمی داده است.
او همچنین می گوید که پس از شنیدن یک مشاجره بسیار شدید، ناگهان سکوت محض برقرار شده است. مآموران پلیس می گویند به "رابرت واگنر " ٨١ ساله مظنون نیستند. اما ماجرا ادامه دارد...

 
"کشتار" تنها در صحنه جنگ صورت نمی گیرد، یک آپارتمان هم برای آن کافی است
پس از نمایش فیلم "کشتار" آخرین ساخته "رومن پلانسکی"، کارگردان فرانسوی لهستانی تبار، دربخش مسابقه ای فستیوال فیلم ونیز، این فیلم به روی پرده سینماها آمد.

فیلم "کشتار" که بر پایه نمایشنامه "یاسمینا رضا"، نویسنده، نمایشنامه نویس و کارگردان تآتر ساخته شده ، همچون یک نمایش تآتر در سالن یک آپارتمان می گذرد و طی ٨٠ دقیقه دو زوج را در برابر یکدیگر و همسرانشان قرار می دهد.
آنچه این درام طنز دار خشونت بار را جذاب می کند نشان دادن افت تدریجی ماسک تمدن و هرز رفتن شخصیت هائی است که در نگاه و لحظات اول متمدن به نظر می آیند. و این جاست که بازی خارق العاده هنرپیشگان ضامن کشش و جذبه فیلم می شود.
ماجرا بدین گونه است که دو زوج برای آشتی و حل مشکل دعوای دو فرزندشان که در آن فرزند زوج میزبان آسیب جسمانی دیده، دیدار می کنند. زوج میزبان، "جودی فاستر" و "جان سی ریلی" در آغاز تلاش می کنند با آرامش و متانت با زوج دیگر ، "کیت وینسلت" و "کریستف والتس" برخورد کنند، اما کم کم به دنبال جر و بحث زوج میهمان و زنگ مداوم تلفن همراه مرد میهمان، خویشتن داری را از دست می دهند و ماجرا بالا می گیرد و به انفجار می رسد.
در پایان از دور دو بچه را می بینیم که در پارک پائین خانه با یکدیگر دوستانه صحبت می کنند و خوکچه هندی مورد دعوا هم در کنارشان به آرامی به این سو و آن سو می دود..
گفتنی است که نمایش که نام اصلی اش "خداوندان کشتار" است و در آن شماری از هنرپیشه های بنام فرانسوی بازی می کردند، یکی از نمایشنا مه های بسیار موفق بود که ماه ها بر صحنه تآتر باقی ماند.
"یاسمینا رضا"، که آثارش از موفقیت بسیاری در خارج از فرانسه هم برخوردار شده، نیمه ایرانی و نیمه مجار است اما هیچگاه از پدر و ریشه ایرانی اش صحبت نمی کند.
او تنها در جائی در پیوند با آثارش که دست کم به ٣٥ زبان ترجمه شده در بسیاری از کشورها به نمایش در آمده اند، در مورد سبکش که این گونه مورد پسند واقع شده می گوید: شاید بدین دلیل که او مانند یک فرانسوی اصیل نمی نویسد.
بیشتر از میان بر ها و جملات مقطع استفاده می کند که سرچشمه آن را باید در کاربرد زبانی دانست که پیرامون وی به کار گرفته می شده است. زبانی که واقعیت ها را به شکل غیر مستقیم می گوید و پر از طنز است.
یک عامل دیگر می تواند همین محیط خانوادگی باشد که در آن موسیقی خاصی جریان داشته اما به سکوت ها هم اهمیتی خاص داده می شده است. محیطی که سرشار بوده از ناگفته ها و ایما و اشاره ها . از این روست که در نمایش ها نیز این ضرب آهنگ خاص و خویشتن داریها احساس می گردد....

 

«سیرک خورشید» یکی از جادوئی ترین سیر ک ها به پاریس باز می گردد
«سیرک خورشید» که با نوآوری های خود دنیای سیرک را دگرگون کرد و چهره دیگری به این هنر بخشید، با آخرین نمایش خود "کورتئو" ، برای چهارمین بار به پاریس باز می گردد و تا روز سی و یکم دسامبر در جزیره "سوگن" در "بولونی" این کار خود را ارائه می دارد.

نمایش "کورتئو" که از سبک عظیم آمریکائی پسند دور شده بیشتر با ذائقه فرانسویان جور در می آید، «سیرک خورشید» را بیشتر به دنیای رویائی سیرک نزدیک کرده است.
در این نمایش بخش های رمانتیک اپرا را می شنویم و اسب هائی را می بینیم که کفش های پاشنه بلند برپا کرده اند و به آنچه سبک اسپانیولی نامیده می شود می خرامند.
کارگردان این نمایش تازه، "دانیله فینزی پاسکا" در واقع  میخواسته با این میز آنسن از یک دلقک در گذشته  بزرگداشت به جا بیآورد.
او از این رو آسمان را صحنه خود قرار داده که در آن فرشته ها سرگرم تدارکات برای تبدیل دلقک به فرشته هستند. طراح صحنه برای به سر انجام رساندن این نمایش، که چشم را خیره می کند، از٦٠ هنرمند یاری گرفته است. 
«سیرک خورشید» که توسط "فرانکو دراگون" در سال ١٩٨٤ در کانادا به وجود آمد و به شکلی خاص هنرمندان خود را بر می گزیند و آنها را در همه زندگی سیرک سهیم می کند، از این نظر جذاب است که نه تنها هنرمندانی بسیار ماهر دارد بلکه از صحنه آرائی فوق العاده ای نیز برخوردار است.
موسیقی آفریده شده برای همراهی کردن هنرمندان هم به ویژگی و جذابیت این سیرک خارق العاده می افزاید. گفتنی است که از زمان خلق «سیرک خورشید» بیش از٢٠٠ طراح با این سیرک همکاری کرده اند و باز هم بیش از ١٠٠ میلیون نفر در ٢٥٠ شهر جهان به دیدن برنامه های آن رفته اند.
همه این مجموعه نه تنها به کودکان، شاید بگویم در واقع به بزرگسالان امکان می دهد دست خود را در دست این هنرمندان قرار داده با آنها به دنیای تخیل سفر کنند. 



"ایزابل بوله" کانادئی توانست قلب فرانسویان را تسخیر کند

isabelle-boulay
isabelle-boulay


"ایزابل بوله"، خواننده اهل "کبک" کانادا، که به تازگی آلبومی به نام "فضای گسترده" به کمک "بنژامن بیوله" یکی از خوانندگان و ترانه سرایان مطرح فرانسوی، تولید و راهی بازار کرده، از آن خوانندگانی است که برخلاف دیگر خوانندگان کانادائی که صدای قوی خود را به سبک آمریکائی رها می کنند، توانسته نه تنها صدایش را مهار کند بلکه با آمیختن موسیقی "کانتری" آمریکائی با موسیقی رمانتیک و شاعرانه مورد توجه فرانسویان قرار بگیرد.
او در چند روز گذشته شماری کنسرت در سالن کازینوی پاریس اجرا کرد و صدایش به کرات از شماری از رسانه ها شنیده می شد.

 

 

 
 

 

 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
  • 08:45
  • 08:53
  • 09:56
  • 15:40
  • 09:08
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.