دسترسی به محتوای اصلی
راهِ ابریشم

صدسال موسیقی کلاسیک ایرانی برای پیانو

نتشر شده در:

پبانیست جوان ایرانی، لیلا رمضان، در یک کنسرت و راهی کردن یک سی دی به بازار، به معرفی آهنگسازان ایرانی درون و برو مرزی و قطعات آنها برای پیانو می پردازد.

تبلیغ بازرگانی

لیلا رمضان، که پیش تر در برنامه ای که دو بار در مرکز فرهنگی زرتشتیان در پاریس اجرا کرد، به معرفی موسیقی ای پرداخت که توسط آهنگسازان ایرانی برای پیانو ساخته شده است، این بار، در روز 23 ژانویه، در "کولژ دِ برناردن"، در پاریس، در چارچوب برنامه ای به نام "صد سال موسیقی کلاسیک ایرانی برای پیانو"، به معرفی آهنگسازان ایرانی و قطعات آنها برای پیانو خواهد پرداخت. آهنگسازانی که در ایران ویا برون از ایران زندگی می کنند.

این کنسرت به مناسبت انتشار نخستین آلبوم از مجموعه 4 سی دی از پروژه "صد سال موسیقی ایران برای پیانو" برگزار می شود. این صفحه را شرکت "هارمونیا موندی" راهی بازار کرده است.

لیلا رمضان که با ارکسترهای موسیقی معاصر در اروپا همکاری دارد، با این ابتکار، در تلاش به شناساندن و نیز پاسداری از رپرتواری برآمده که تصورش نمی رفت. چون پیانو، گرچه سازی است که ایرانیان آن را به خوبی می شناسند و شماری هم آن را می نوازند، اما چندان با موسیقی ایرانی همخوانی ندارد. او همچنین قطعاتی را مرور می کند که ما تاکنون نشنیده بودیم و یا به آنها توجهی نکرده بودیم. لیلا رمضان همچنین فهرست بزرگی از آهنگسازانی می دهد که آثاری برای پیانو ساخته اند.

12:49

Route de la soie 20 et 21-01-17

در گفتگو با لیلا رمضان از او پرسیدم چگونه این پروژه در ذهن وی جان گرفته است ؟

گفتنی است که لیلا رمضان ، نواﺯندگى پیانو ﺭا ﺩر تهرﺍن با استادانی چون مصطفى کمال پوﺭترﺍﺏ، ﺭافائل می‌ناسکانیان ﻭ "ﺩلبر حکیم اوآ" غاﺯ کرﺩ. او سپس ﺩر سال 2000 برای ادامه دانش اندوزی به پاریس رفت ودر آنجا بورﺭس تحصیلى ﺁلبرﺕ ﺭﻭسل را دریافت نمود.

این تحصیلات دیپلم های نوﺍﺯندگى پیانو ﻭ موسیقی مجلسى را از مدرسه عالی "آلفرد کُرتو" برای وی به ارمغان آورد . پس ازتجربه اندوزی ﺩر کنسروﺍتوﺍر "سنت موﺭ" و کسب ﺩیپلم موسیقى ﺩر نوﺍﺯندگى پیانو، "لیلا رمضان" به شهر لوﺯان که هم اکنون ساکن ﺁن ﺍست ﺭفت ﻭ دو کاﺭشناسى ﺍﺭشد در ﺭشته‌های نوازندگى پیانو ﻭ همنوﺍﺯى (ﺍکومپانیومان) را از کنسرﻭاتوﺍﺭعالى لوزﺍن ﺩﺭیافت نمود.

"لیلا رمضان" در سال 2014 برای دادن کنفرانس هائی پیرامون نت نگاری در موسقی معاصر به دانشکده هنرهای تهران دعوت شد ودر کنار آن دو رستیال در تهران اجرا نمود که "صد سال موسیقی ایرانی برای پیانو" نام گرفت . او در این راه آثار 20 آهنگساز ایرانی را در نسل های و سبک های گوناگون اجرا کرد. آهنگسازانی که در همه جای دنیا پخش شده اند.

Collège des Bernardins, 20 rue de Poissy, 75005 Paris.

"تیری فرمو" و خاطراتش از فستیوال کن

برای نخستین بار در تاریخ فستیوالی که در ماه مه برای 70 امین بار برگزار می شود، مدیر هنری آن ، "تییری فرمو"، از آن چه که پشت صحنه می گذرد، در کتاب خاطرات خود، زیر عنوان "بخش اصلی" سخن می گوید.

"تییری فرمو"، در این کتاب که توسط انتشاراتی "گراسه" به چاپ رسیده، خاطرات روز به روز فستیوال سال 2015 را تا پایان برگزاری سال 2016 بر می شمرد و از سفرهای خود بین دفتر کن در پاریس به جنوب فرانسه، زندگی خانوادگی و مسئولیت های کاری دیگرش در شهر"لیون" سخن می گوید. نوشته هائی که هم آن چه را که نمایش داده می شود و هم رخدادهای پنهانی را در بر می گیرد.

"تییری فرمو" می گوید : از ماه ژوئن تا اوایل سپتامبر، اکیپ 15 نفره فستیوال با ریتمی کند پیش می رود. همه در انتظار فستیوال هائی چون ونیز، تورنتو و سان سباستین به سر می برند تا ببینند آیا فیلم هائی که آنها رد کرده اند در آن فستیوال ها پیروز نمی شوند.

در ماه اکتبر، سفر به کشورهای خارجی آغاز می گردد و می دانیم که فیلمسازان جهان تنها یک فکر در سر دارند و آن شرکت در فستیوال کن است.

در ماه نوامبر، جنگ سالانه موضع گیری و دیده بانی در برابر رقیبانی آغاز می شود که در کمین همان طعمه ها نشسته اند.

در آن ماه همچنین گزینش رئیس هیات داوران مطرح می شود که از شماری شرط پیروی کند. که البته در مورد هیات داوران هم چنین است و کاری است بسیار دشوار.

در ماه دسامبر 2015، "ژروم سه دو" به او پیشنهاد می دهد که ریاست شرکت "پاته" را بپذیرد. این پیشنهاد او را به مدت چند هفته بسیار متزلزل می کند اما سرانجام آن رانمی پذیرد.

ماه ژانویه، کار واقعی آغاز می شود و فوریه در فرودگاهها و بین فستیوال "ساندنس"، برلن، گولدن گلوبز، جوایز بافت در لندن، جوایز "سزار" و "اسکار" می گذرد.

در این هنگام، سینماگران بزرگ چون "اسکورسیزه"، "ایست وود"، "دامین شازل"، "جیمز گری"، "الیور استون" و "کوستوریچا" خود داری خود را از شرکت در فستیوال به دلیل آماده نبودن کارشان اعلام می کنند.

در ماه مارس، نمایش فیلم ها پی در پی انجام می گیرد و اعضای سه کمیته گزینش شب وروز به دیدن آنها می پردازند و با بی خوابی دست و پنجه نرم می کنند.

سازمان دادن به بازار فیلم ، بخش "کلاسیک"، جستجوی رئیس داوران نوعی نگاه و "دوربین طلائی" هم از کارهای هم زمان است.

"تتیری فرمو" از سازمان دهی و چگونگی کار کرد این چرخ بزرگ می گوید که به هنگام جریان آن 1000 نفر را به کار می گیرد. او همچنین از ضوابط گزینش و شکل دادن خبر به کسانی سخن می گوید که فیلمشان پذیرفته ویا نشده است. که تعداد رد شدگان 1800 نفر در سال 2015 بوده است. او همچنین به واکنش های گوناگون و فشار سینماگرانی چون "کوستوریچا" اشاره می کند که ترسناک است.

پس از آن زمان رودرروئی با روزنامه نگاران فرا می رسد و با آغاز فستیوال، دشواری های ناشی از هیجان، نظارت، پروتکل، حضور غیاب و مسائل اداری چهره می نمایند.

مراسم بالا رفتن از پله های کاخ فستیوال، پنهان نگه داشتن همه بحث های هیات داوران، نگرانی سینماگران، واکنش همواره پر از انتقاد منتقدان، برخوردن به غرور شماری و دلمشغولی های مردمی که دور فستیوال می چرخند، از نکات تشریح شده در این دفتر خاطرات است .

"تییری فرمو" از روابط بسیار هم سو با رئیس تازه فستیوال "پییر لسکور" و روابط دوگانه تر با "ژیل ژاکوب"، رئیس پیشین فستیوال می گوید.

در این خاطرات ما با شخصی آشنا می شویم که واقعآ به کارش علاقمند است و هرگز از جنب و جوش باز نمی ایستد. در همه جا حضور دارد و می خواهد آنچه را که دوست می دارد با دیگران سهیم شود.

"تییری فرمو" و هیات داوران 70 امین برگزاری

"تییری فرمو" مدیر فستیوال کن، گفت همیشه آرزو داشته که "بروس اسپرینگستون"، خواننده موسیقی راک جزو هیات داوران باشد.

او گفت در گذشته، این بزرگترین فستیوال جهان، شماری نویسنده را به عنوان رئیس هیات داوران برگزیده است. اما از اواسط سالهای 80 بدین سو، این نقش همواره به شخصیت های دنیای سینما سپرده شده است.

امروزهم این کار چندان آسان نیست چون تنها ستاره بودن کافی نیست و طبیعتأ همه انتظار دارند که رئیس هیات داوران از مشروعیت برخوردار باشد.

حتا بروس اسپرینگستون" را نمی توان به چنین سمتی گمارد. اما می توان از او به عنوان عضو هیات داوران دعوت کرد. همین در مورد "میک جاگر"، خواننده "رولینگ استونز" ها صدق می کند که بسیار سینما دوست است و همواره برای دیدن فیلم به فستیوال کن می آید.

تییری فرمو" همچنین گفت که کماکان تعادل میان "زرق وبرق و سینمای متعهد" رعایت خواهد شد تا کن بتواند جائی برای رقابت بهترین های سینمای جهان بماند. او می افزاید . منتقدین خواستار "گلچینی" هستند، اما او تعادل را باور دارد.
"تییری فرمو" می گوید هر کس که در جهان فیلمی ساخت می تواند آن را برای ما بفرستد. ما فیلم او را می بینیم. اما این خالی از مشکل نیست چون امروزه همه می توانند یک فیلم حتا با تلفن همراهشان بسازند. بنابراین من نمی توانم بگویم از 1800 فیلمی که می بینیم چند تای آنها بد هستند !! از این روست که ما یک کمیته سوم را برگزیده ایم تا آن فیلم های غیر قابل دیدن را از دیگران جدا سازد.

دو فیلم انیمیشن دیدنی برای همه خانواده

در سالهای اخیر سینمای انیمیشن فرانسه از سلامتی بسیار خوبی برخوردار شده وبا آثار سینمای آنگلوساکسون در این زمینه به خوبی رقابت می کند.

از جمله آنها "زندگی من ، کدو"، ساخته "کلود باراس" است که به عنوان بهترین فیلم انیمیشن سال در 29 امین برگزاری جوایز سینمای اروپا در "روکلاو" در لهستان ، شناخته شد و نامزد جایزه اسکار است.

دو فیلمی هم اکنون بر پرده سینما ها آمده اندکه هر کدام دو شخصیت زن کاملأ گونه گون را نشان می دهند . یکی "دختر جوان بدون دست"، ساخته "سباستین لودن باک" و دیگری "بالرینا"، ساخته "اریک وارن" و "اریک سومر" است.

در فیلم "دختر بدون دست"، که از داستانهای برادران "گریم" برگرفته شده، تصاویر خطی (با مرکب چین وقلم و به سبک انیمیشن با تصاویر کلیدی) و بنابراین بسیار مینی مالیست چیزی از موضوع نمی کاهد. در این داستان، دختر یک آسیابان فقیر ناچار است با شیطان رودر رو شود. او با پیمودن راهی دشوار، سرانجام به کمک عشق پیروز می شود. البته باز هم داستان پرنس و پرنسس است اما این اصل موضوع نیست بلکه روایتی است از پیمودن راه آزادی ورسالت.

فیلم "بالرینا" ، گرچه از نظر تکنینک انیمیشن بسیار پیش رفته است و با دنیای رقص و گروه باله اپرا سرو کار دارد، آن هم از مبارزه دختری فقیر و یتیمی برای رسیدن به آرمان و رویایش سخن می گوید. شخصیت اصلی، "فلیسی"، به شکل شخصیت های فیلم های والت دیسنی درست شده یعنی چشمان درشتی دارد و سرش بزرگتر از بدنش است. از همه مهم تر این که مبارزه اش برای رسیدن به هدفی که دارد حتا در بزرگتر ها هم انگیزه ایستادگی و تلاش به وجود می آورد.

دیالوگ های فیلم هم بسیار خوب برگزیده شده اند و از دو دنیائی حکایت می کنند که از یکدیگر بسیار دور هستند اما به کمک افراد ارمان گرا به هم پیوند می خورند. نقد اختلاف طبقاتی هم چندان دور نیست. فیلمی که بسیار مورد پسند کودکان 7 سال به بالا قرار گرفته است.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
  • 08:45
  • 08:53
  • 09:56
  • 15:40
  • 09:08
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.