مورخان معتقدند که مسیح پنج یا هفت سال پیش از میلاد در اول پاییز زاده شده است و نه در زمستان. هنگامی که مسیحیت در امپراتوری روم پا گرفت، کلیسا با استفاده از سکوتِ کتاب مقدس در بارۀ زادروزِ مسیح و پنهانی بودن مناسکِ آیین میترا، روز اصلیِ پرستش میترا را روز تولد مسیح اعلام کرد تا از پیشرویِ آن آیین در امپراتوری جلوگیری کند. البته امروز برای بیشتر مسیحیانی که کریسمَس را در ۲۵ دسامبر جشن میگیرند، اهمیتی ندارد که مسیح در چه روزی زاده شده است. این جشن نیز مانند بسیاری از جشنهای کهن از خاستگاه دینیاش جدا شده و به صورت یک جشن سکولار درآمده است.
دو شنبۀ آینده ۲۵ دسامبر مسیحیانِ جهان کریسمَس، زادروز عیسیٰ مسیح، را جشن خواهند گرفت. این جشن از شب ۲۴ دسامبر آغاز میشود و در سراسر روز ۲۵ دسامبر ادامه مییابد. کریسمَس یا نوئل در اصل جشنی رومی است. پیش از رواج مسیحیت در غرب و رسمیت یافتن آن در امپراتوری روم در قرن چهارم میلادی به آن «زادروزِ خورشیدِ شکستناپذیر» میگفتند. «خورشید شکست ناپذیر»، درواقع، خدای خورشید بود که پرستش آن در قرن سوم میلادی در امپراتوری روم معمول شد. این خدا جنبههایی از آپولون، خدای یونانی، و جنبههایی از میترا، خدای هند و ایرانی، را در خود جمع کرده بود. پرستش میترا در قرنهای دوم و سوم میلادی در امپراتوری روم به ویژه در میان نظامیان رونق گرفت. آپولون خدای شعر، آواز، موسیقی، هنر و زیباییِ مردانه بود و میترا خدای پیمان، سوگند و خورشید. در روم باستان جشن «خورشید شکستناپذیر» را به افتخار زایش مجدد «خدای خورشید» در فردایِ شب «انقلاب زمستانی» برگزار میکردند که در آن زمان با ۲۵ دسامبر مصادف میشد.
البته در تقویم کنونی، انقلاب زمستانی با ۲۱ دسامبر برابر با ۳۰ آذر مصادف میشود. شب ۲۱ ماه دسامبر برابر با شب ۳۰ آذرماه، آخرین شب پاییز و بلندترین شب سال است. در ایران این شب را شب یلدا مینامند و آن را جشن میگیرند. پیش از کریسمَس یا نوئل، انقلاب زمستانی را در چهارگوشۀ جهان به عنوانِ رویداد بزرگِ نجومی با برگزاری مراسمی گرامی میداشتند. در آن شب مردمانِ ژرمنی به افتخار خورشید آتش میافروختند. در امپراتوریِ روم جشن «خورشید شکست ناپذیر» با گسترش آیین میترا به ویژه در شهرها اهمیتی روزافزون یافت. ۲۵ دسامبر، درواقع، روز اصلیِ پرستش میترا بود. اما مناسک آن آیین، پنهانی و در پرستشگاههای زیرزمینی برگزار میشد. هنگامی که مسیحیت در امپراتوری روم پا گرفت، کلیسا با استفاده از سکوتِ کتاب مقدس در بارۀ زادروزِ مسیح از سویی و پنهانی بودن مناسکِ آیین میترا از سوی دیگر، روز اصلیِ پرستش این خدا را روز تولد مسیح اعلام کرد تا از پیشرویِ آن آیین در امپراتوری جلوگیری کند.
مسیحیت بخشی از مناسک و باورهای آیین میترا را نیز گرفت و از آن خود کرد. دین شناسانی معتقدند که باورهایی مانند شام آخر مسیح، عُروج او به آسمان و رستاخیز او را مسیحیان از آیین میترا گرفته اند. از آغاز قرن پنجم میلادی، کلیسا آزارِ پیروان میترا را وظیفۀ دینی شمرد و مسیحیان را به یافتن و ویران کردنِ پرستشگاههای زیرزمینی میترا واداشت.
در انجیلها به روز تولد مسیح اشاره ای نشده است. هیچ سندی در دست نیست که نشان دهد مسیح در چه تاریخی چشم به جهان گشوده است. اما در انجیلِ لوقا دو نکته دربارۀ زمانۀ زاده شدنِ مسیح آمده است که مورخانِ ادیان را به این نتیجه رسانده که او در ۲۵ دسامبر به دنیا نیامده است. همین قدر میتوان گفت که در زمستان زاده نشده است. در آن انجیل میخوانیم که کمی پیش از تولد مسیح، آگوستوسِ قیصر فرمان داد مردمان رُبع مسکون را سرشماری کنند. برای این کار همه میبایست در شهر خود باشند. به عقیدۀ بسیاری از مورخان، هدف اصلی قیصر از این کار به احتمال زیاد تنظیم نظام مالیاتی و سربازگیری بود که هیچیک مردم را خوش نمیآمد. بنابراین، قیصر آن اندازه دوراندیش بود که در سرمای زمستان بر نارضایتی مردم نیفزاید. زیرا بسیاری از آنان که از شهر خود دور بودند میبایست یک هفته یا بیشتر راه بپیمایند تا به شهر خود برسند.
در انجیل لوقا همچنین میخوانیم که کمی پیش از زاده شدنِ مسیح، شبانانی در صحرا در هوای آزاد میزیستند و شباهنگام از گلههای خود نگهبانی میکردند. در حالی که در زمستانِ فلسطین، گلهها را در آن روزگار در سُتورخانه نگه میداشتند. بنابراین، به عقیدۀ بسیاری از مورخان، مسیح در فصلی از سال چشم به جهان گشوده است که شبانان با گلههاشان میتوانستند شب را در هوای آزاد سپری کنند.
بعضی از مورخان برای تعیینِ تقریبیِ زادروز مسیح به بررسیِ اطلاعاتی که در دو انجیل یوحنّا و لوقا دربارۀ تاریخِ مصلوب شدن او آمده است، پرداخته اند. در انجیل یوحنا آمده است: آن روز، روز تهیۀ عید فِصح بود. یعنی چهاردهم ماه رومیِ نِیسان. به این ترتیب، مسیح را در بهار به صلیب کشیده اند. در انجیل لوقا میخوانیم که او دعوتش را در حدود سی سالگی آغاز کرد و میدانیم که سه سال و نیم مردم را به مرام خویش فراخواند. در نتیجه، مورخان با در نظر گرفتن گاهشماری رایج آن زمان و برپایۀ یک رشته محاسباتِ تطبیقی، به این نتیجه رسیده اند که مسیح پنج یا هفت سال پیش از میلاد در اول پاییز زاده شده است. البته همه میپذیرند که مسیح شخصیتی تاریخی است و تاکنون دینشناس یا مورخی نتوانسته است با دلیل و برهان در واقعیتِ تاریخی او تردید کند.
برای بیشتر مسیحیانی که کریسمَس را در ۲۵ دسامبر جشن میگیرند، اهمیتی ندارد که مسیح در چه روزی زاده شده است. برای مثال، امروز تنها ۱۲ درصد از فرانسویهای کاتولیک آن را جشن دینی می انگارند و هنگام برگزاریِ مراسم آن به مسیح میاندیشند. اما بیشتر کسانی که کریسمَس را در چهار گوشۀ جهان برگزار میکنند، به خاستگاه دینی آن کاری ندارند. درواقع، کریسمَس یا نوئل نیز مانند بسیاری از جشنهای کهن از خاستگاه دینیاش جدا شده و به صورت یک جشن سکولار درآمده است. برای بیشتر مردم کریسمَس جشنی خانوادگی است، زیرا فرصتی فراهم میآورد تا اعضای پراکندۀ خانوادهها شبی دور هم جمع شوند.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید