در پنجاه سال اخیر شکلی از موسیقی به وجود آمده که معمولاً به آن موسیقی جهانی میگویند. قواعد و زبان این موسیقی، در تهران، لسآنجلس یا پکن مشابه است. موسیقی راک که یکی از جریانهای اصلی موسیقی در نیم قرن گذشته بوده در این روند جهانی شدن جایگاه مهمی داشته است. اما راک هم مثل هر جریان دیگر، در درون خود پیشتازانی داشته و دنبالهروانی، آفرینشگران و تکرارکنندگانی.
شاید بتوان جریان معروف به راک پیشرو (Progressive rock) را مجموعۀ تلاشهای اصیل برای جستجو، تجربه، آفرینش و ابداع در دنیای گسترده و آشفتۀ راک دانست.
این جریان علاوه بر این که از ریشههای سنتی راک تغذیه میکرد، با کنجکاوی فراوان به سراغ موسیقی کلاسیک و همچنین آخرین تجربیات موسیقیدانان اروپایی رفت. اصلاً راک پیشرو بر خلاف تصوری رایج نه در آمریکا که در بریتانیا متولد شد.
اکثر گروههای مهمی که تأثیر عمیقی بر سرنوشت راک و به طور کلی موسیقی گذاشتند انگلیسی بودند: مودی بلوز، پینک فلوید، جِنِسیس، لِد زپلین، دیپ پرپل، جتروتال... مشخصۀ کار همۀ این گروهها رهایی از قید فرمهای از پیش تعیینشده، جستجو و تجربۀ جدی در زمینۀ تکنولوژیهای نوین صوتی و خلق رنگها و فضاهای تازه بود. بسیاری از اعضای این گروهها موسیقیدانان و نوازندگان قوی و پردانش بودند. همین تمایل شدید به کشف فضاها و اصوات تازه و پرهیز آگاهانه از فرمهای ساده و در دسترس باعث شد که بخش بزرگی از آثار این گروهها هیچگاه چندان پرفروش و "مردمی" نشد. برخی آلبومهای پینک فلوید که بعد از چهل پنجاه سال به فروشهای میلیونی دست یافته سرنوشتی استثنایی داشتهاند. بر خلاف آنچه که دانشنامۀ ویکیپدیا در بارۀ گروه جتروتال مینویسد، آثار این گروه خوب یا بد، در هر صورت "عامهپسند" نبود.
شاید دلیل این موقعیت ویژۀ انگلیسیها از یک سو نزدیکی آنان به فرهنگ آمریکایی باشد و از سوی دیگر آشنایی آنان با تجربیاتی که موسیقیدانان اروپایی در عرصۀ موسیقی الکترونیک و موسیقی انضمامی (کانکریت) و این نوع عوالم داشتند...
مشروح برنامه را در فایل صوتی گوش کنید
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید