از زمانی که "مشهدی عباد" و "آرشین مالالان" در باکوی آذربایجان آفریده شد، تا وقتی که این اپِرِتها به تماشاخانههای تهران رسید، چندان طول نکشید. حدود سه دهه بعد، این دو اُپِرِت موفق آذربایجانی به سینمای ایران راه یافت و بالاخره در دهۀ چهل خورشیدی، تلویزیون نوپای ایران با نمایش این دو اثر کاری کرد که "مشهدی عباد" و "آرشین مالالان" وارد فرهنگ ایرانی شد.
شخصیت مشهدی عبادی کم کم به قدری در ایران شناخته و محبوب شد که به دنیای آگهیهای بازرگانی هم پا گذاشت. بسیاری از ایرانیان تصور میکردند که شخصیت این "مشدی" سنتی از قصههای قدیمی اقتباس شده است.
به هرحال دنیایی که محل الهام "مشهدی عباد" و "آرشین مالالان" بود، از دنیای سنتی ایران چندان فاصلهای نداشت. عُزیر حاجیبیگف – یا مطابق با تیتراژ فیلمهای فارسی "حاجی بیگلو" – در شهر شوشا (شوشی)، بزرگترین شهر قرهباغ به دنیا آمده و بعدا به باکو و نقاط دیگر رفته بود.
اما تفاوت حاجیبیگف (١٨٨۵ - ١٩۴٨) با اکثر موسیقیدانان ایرانی همعصر خود، شاید سواد موسیقیاش بود. او نه تنها به موسیقی مقام آذربایجانی مسلط بود که تصنیفهای عامیانه و محلی را هم خوب میشناخت. اما تفاوت اینجاست که در شهر شوشا یا باکو (یا تفلیس یا ایروان)، آموزش موسیقی اساساً در مکتب و روش روسی دنبال میشد. نوآموزان قفقازی و همچنین معلمان که در بسیاری موارد ارمنی بودند با همان اصولی پرورش مییافتند که در سن پترزبورگ یا مسکو باب بود. بیهوده نیست که حتی همین اپرتهای سرگرمکننده و عوامپسند حاجی بیگف دارای ساختار و ترکیب نسبتاً محکمی است که بدون شک ارتباطی با موسیقیهای سنتی منطقه ندارد.
حاجیبیگف اپرتهای "مشهدی عباد" و "آرشین مالالان" را در سالهای ١٩١٠ تا ١٩١٣ نوشته است. چند سال بعد، انقلاب اکتبر سرنوشت ملل این منطقه را زیر و رو کرد. حاجیبیگف که کمکم فعالیتهای سیاسی را آغاز کرد حتی بعدها در زمان استالین، به نمایندگی شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی انتخاب شد. تردید نیست که حاجی بیگف هم مثل بقیۀ هنرمندان زمانهاش – شاید به ناچار – از "گرایشهای انقلابی" پیروی کرد. سالها بعد از اپرتهای سرخوش و مفرحی که در ایران نیز آنهمه طرفدار یافته بود، حاجیبیگف در سال ١٩٣٧ اپرای کوراوغلو را در شهر باکو به صحنه برد. در این اثر، ساختار اپرا و ارکستراسیون اروپایی تماماً رعایت شده است. اینجا، رنگها و حال و هوای "شرقی" بر خلاف اپرتهای قبلی نه ملهم از تصنیفهای عامیانه و محلی که به تأثیر از آهنگسازان بزرگ روس ایجاد شده است. در واقع آنچه در آثاری مثل کوراوغلو "شرقی" تلقی میشود، لحن و مایه و رنگهایی است که اروپاییان و برخی هنرمندان روس مثل کورساکوف به اسم "شرقی" (اورینتال) یا با صفت "هزار و یکشبی" باب کرده بودند...
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید