دسترسی به محتوای اصلی
راهِ ابریشم

از رؤیا تا شعر، نگاهی به زندگی و آثار "خوان میرو" نقاش و مجسمه ساز اسپانیایی

نتشر شده در:

خوان میرو، نقاش و مجسمه‌ساز اسپانیایی- کاتالانی، در آتلیه خود در شهر "پالما دِ مایورکا" در اسپانیا.
خوان میرو، نقاش و مجسمه‌ساز اسپانیایی- کاتالانی، در آتلیه خود در شهر "پالما دِ مایورکا" در اسپانیا. DR
تبلیغ بازرگانی

"گراند پالۀ"* پاریس، تا تاریخ ٤ فوریه ٢٠۱۹ میزبان یکی از بزرگترین نمایشگاه‌های خود در سال‌های اخیر است که به آثار "خوان میروُ"* نقاش و مجسمه‌ساز برجستۀ اسپانیایی- کاتالانی، اختصاص دارد.
در این نمایشگاه، ١٥٠ اثر از این هنرمند که حاصل ٧٠ سال فعالیت هنری اوست، در برابر چشمان تماشاگران مشتاق قرار گرفته است. آثاری که بیش از هرچیز نمایانگر دوره‌های مختلف خلق هنری وی هستند که به طور مستقیم با زندگی پرفراز و نشیب این هنرمند بزرگ در ارتباط است.

"خوان میروُ" در ٢٠ آوریل ١٨٩٣ در بارسلون به دنیا آمد. زندگی او با گریز و تبعید همراه بود و در سایۀ جنگ و دیکتاتوری سپری شد. او تباری کاتالونیایی داشت، از سنین نوجوانی با هنر آشنا شد و تا سال ١٩١٠ در مدرسۀ هنرهای زیبای بارسلون درس خواند.
"میروُ"، در سال ١٩١١ به بیماری حصبه مبتلا شد و پس از آن تصمیم گرفت که زندگی خود را وقف هنر کند؛ به همین منظور تحصیلاتش را در رشتۀ نقاشی در مدارس هنری بارسلون ادامه داد و در سال ١٩١٨ اولین نمایشگاه انفرادی خود را برگزار کرد.

"دهکده Mont-roig "، اثر " Joan Miró" - ١٩١٩
"دهکده Mont-roig "، اثر " Joan Miró" - ١٩١٩ DR

آثار "میرو" تا پیش از سال ١٩٢٠، از جریان های مختلفی چون مکتب "فوویسم" و ساختارشکنی و اغراق در استفاده از رنگ، حجم‌گرایی سبک کوبیسم، نقاشی‌های دیواری کلیسایی و هنر کاتالان، تأثیر گرفته بود.
هنگامی که "میرو" در سال ١٩٢٠ در پاریس اقامت گزید، به واسطۀ آشنایی با هنرمندان سورئالیست و نویسندگان و شاعرانی چون "پل الوار"، "لویی آراگون"، "ژاک پره وِر"، "گی‌یُوم آپوُلینِر"، "آنتونن آرتو" و "آندره برتون"، دریافت که باید مانند شاعری که با کلمات تا فراسوی احساسات خود سفر می‌کند، از نقاشی و آنچه که می‌دید و احاطه‌اش می‌کرد، فراتر رود. بدین ترتیب، رفته‌رفته الفبای نوینی در زبان آثار او شکل گرفت که گهوارۀ آن را آبی آسمان، طبیعت مدیترانه، فیگورهای روستایی و نشانه های کیهانی، تشکیل می‌داد؛ او با کنار هم قراردادنِ رؤیا و واقعیت و به حداقل رساندن جزئیات در "شعر- نقاشی"های خود، به نوعی سورئالیسم انتزاعی و زبانی سرشار از شاعرانگی، سادگی و رهایی از قید و بندهای زیبایی شناسی، دست یافت؛ به طوری که "آندره برتون" بعدها گفت که "میروُ" از همۀ ما سورئالیست‌تر است.

"میرو" نخستین نمایشگاه خود را در پاریس، در سال ١٩٢١ برگزار کرد. پاریس در تحول و دگرگونی سبک آثار او، نقش بزرگی داشت و زندگی او از آن پس، در رفت‌وآمد میان پاریس وسرزمین مادری‌اش اسپانیا، سپری شد.
و حالا ٩٧ سال پس از اولین نمایشگاهی که "میروُ" در این شهر برپا کرد؛ "گراند پالۀ" پاریس، درهای جهان شاعرانه و سرشار از رؤیاهای مصور او را به روی ما گشوده است.

"ژان لویی پرا"، برگزارکنندۀ این نمایشگاه که از دوستان "میروُ" هم بوده است، در خصوص آثار او به رادیو بین‌المللی فرانسه می‌گوید: «در نقاشی‌های "میروُ"، رنگ اهمیتی بسیار دارد و به هرآنچه که او به تصویر می‌کشید، قدرتی جدید می‌بخشید؛ "میرو" از جمله هنرمندان نادری است که با ادغام، تضاد، ملاقات و همجواری رنگ‌ها، در آثارش به زبانی به غایت ویژه و منحصر به فرد دست یافته است».

یکی از شاخص‌ترین شاهکارهای "خوان میروُ"، نقاشی "مزرعه" (١٩٢١) است که کلید ورود به آثار او شناخته می‌شود و برای کشیدن آن ٩ ماه زمان صرف کرده بود. او در این اثر، مزرعۀ پدری خود در نزدیکی "بارسلون" و به عبارتی جهان کودکی و روح زادگاهش را با ظرافت و دقت به جزئیات، مانند یک مینیاتوریست به تصویر کشیده است.

" The Farmمزرعه"، اثر "Joan Miro " . متعلق به   National Art Gallery Washington
" The Farmمزرعه"، اثر "Joan Miro " . متعلق به National Art Gallery Washington DR

او در این اثر، مرز میان حیوانات و زندگی انسانی را با خطوطی غریب از بین می‌برد و تصویری سورئال را از واقعیت ارائه می‌کند. این نقاشی، شامل عناصر انتزاعی متعددی است؛ برای مثال دایرۀ مشکی و پایۀ سفید درخت اُکالیپتوس در میانۀ نقاشی و مربع قرمز در سمت راست آن، کاشی‌های قرمز و مشکی پایین تصویر و ماه کامل (یا به تعبیری خورشید رنگ پریده) در آسمان، پرسپکتیو خاص کار "میروُ" را به خوبی نمایان می‌سازد. او در این اثر، تمامی ابزار ملموس زندگی روزمرۀ خود را به تصویر کشیده است که در نهایت ظرافت، با پس زمینه همسو شده‌اند.
تابلوی "مزرعه" توسط "ارنست همینگوی" نویسندۀ آمریکایی، خریداری شد که این اثر را با رمان "اولیس" نوشتۀ "جیمز جویس"، مقایسه کرده بود و اعتقاد داشت تمامی تصورات و احساسات خود را از اسپانیا، در این نقاشی می‌تواند ببیند.

"میرو" در خلال سال های ١٩٢٩ و ١٩٣٠، توجه خود را در قالب کُولاژ به اشیاء معطوف نمود که مقدمه‌ای شد برای تجربۀ ساخت مجسمه‌هایی سورئالیستی؛ مجسمه‌هایی که گویی او از درون پردۀ نقاشی‌هایش بیرون می‌کشید تا آرامش و سکوت پیرامون خود را بشکنند که از آن میان می‌توان به مجسمه‌های برنزی مشهور، "پرندۀ خورشیدی" و "پرندۀ ماه" اشاره کرد.

مجسمه‌های "پرنده ماه و پرنده خورشیدی L’Oiseau Lunaire et l’Oiseau Solaire " اثر Joan Miró
مجسمه‌های "پرنده ماه و پرنده خورشیدی L’Oiseau Lunaire et l’Oiseau Solaire " اثر Joan Miró DR / Montage: RFI persan

او با بازگشت به زادگاهش در دهۀ ١٩٤٠، با استفاده از نشانه‌ها و اشکال هندسی ساده به ترکیبی از پیچیدگی رسید و بعدها در خلال دهه‌های ٦٠ و ٧٠، ایجاز و سادگی محض را در خلق آثاری در ابعاد بزرگ به کار گرفت تا به چشم‌ها فرصتی دهد برای غرق شدن در زمینه‌های خالی؛ مانند تابلوی سه لَت "آبی" (١٩٦١) که خلاصه ای از جهان اوست؛ با یک رنگ ساده و نمادها و نشانه هایی که در فضایی مبهم و کم‌عمق، توسط لکه‌ها معلقند.

"سه لَت آبی" مجموعه‌ای است از سه تابلو : Blue I, II, III  اثر  Joan Miró.
"سه لَت آبی" مجموعه‌ای است از سه تابلو : Blue I, II, III اثر Joan Miró. © France3/Culturebox

"میرو" با زبان نوشتارِ تصویری آثار خود، ابزاری برای رؤیا دیدن در اختیار ما می‌گذارد. او با نقاشی‌هایش شعر می‌سرود و برخی از عناوین نقاشی‌های او مانند هایکوهای ژاپنی، به مثابۀ شعر هستند؛ این در حالیست که امروزه در دنیای هنر معاصر، نقاشی‌ها و آثار هنری زیادی را می‌بینیم که فاقد عنوان هستند؛ اما نقاشی‌های "میرو" به غیر از دیده شدن، باید خوانده شوند.
او نقاشِ شاعری است که جهان نقاشی‌اش را از هرگونه قید و بند می‌رهاند و خود را بر روی این رهایی و آزادی متمرکز می‌کند. وی خالق "شعر-نقاشی"های بسیار مشهوری است که از آن میان می‌توان به تابلوی "این، رنگِ رؤیاهای من است" اشاره کرد.

"این، رنگِ رؤیاهای من است" اثر "Joan Miro " -  ١٩٢۵
"این، رنگِ رؤیاهای من است" اثر "Joan Miro " - ١٩٢۵ DR

"خوان میرو" را باید استاد خلاصه کردن جهان نامید که با توسل به رؤیا و تأکیدات شاعرانه، برداشت شخصی خود از خشونت زندگی مدرن و به تعبیری، جهان درونی هنرمندی به شدت پیچیده را به تصویر می‌کشید.
او همانطور که خود به خوبی گفته است، به جای اینکه به هنگام شب رؤیا ببیند، وقتی بیدار می‌شد و نقاشی می کشید رؤیا می‌دید و رؤیاهایش را با نقاشی به تصویر می‌کشید.

"میرو" در حقیقت، تنها به نقطۀ آغازی نیاز داشت تا او را به درون رؤیا پرتاب کند؛ این نقطۀ آغاز، می توانست یک دانۀ شن باشد و یا درخشش کوچکی از نور.
آثار او سرشار از نشانه‌های کیهانی است. زبان نشانه‌ای "میرو"، در نگاه نخست دشوار به نظر می‌رسد و تنها هنگامی قابل فهم می‌گردد که با آثار او ارتباط برقرار کرده و دغدغه‌های انسانی او را درک کنیم.

تابلو"El Carnaval del Arlequín"  اثر  "Joan Miró"
تابلو"El Carnaval del Arlequín" اثر "Joan Miró" Art Gallery, Buffalo, Estado de Nueva York, Estados Unidos

"خوان میرو" اعتقاد داشت که «یک تابلوی نقاشی باید مثل جرقه باشد؛ باید بتواند مانند زیبایی یک زن یا یک شعر، خیره‌کننده باشد».

او در دورۀ پایانی کار خود، در حوالی ٩٠ سالگی به جنگ خویش رفت، بخشی از نقاشی‌ها و جهان خلاصه شدۀ خود را به دست خود به آتش کشید و مجموعه‌ای از نقاشی‌هایی را که سوزانده و با چاقو پاره کرده بود به نمایش گذاشت تا به این وسیله با سرکوب، ابتذال، فاشیسم و هرآنچه که مانع آزادی می‌شد، مبارزه کرده باشد.

Joan Miró  بخشی از تابلوهای نقاشی خود را در سال‌های پایانی عمر سوزاند و با چاقو پاره کرد.
Joan Miró بخشی از تابلوهای نقاشی خود را در سال‌های پایانی عمر سوزاند و با چاقو پاره کرد. DR

"خوان میرو" در ٢۵ دسامبر ١٩٨٣، در شهر "پالما دِ مایورکا"، به علت نارسایی قلبی، با جهان سوخته‌اش بدرود گفت.

Grand Palais *

Joan Miró *

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
  • 08:45
  • 08:53
  • 09:56
  • 15:40
  • 09:08
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.