دسترسی به محتوای اصلی
راهِ ابریشم

مجسمه سازی از سایه؛ نگاهی به آثار "آلبرتو جاکومِتی" هنرمند نامدار سوئیسی در موزۀ "مَیُول" پاریس

نتشر شده در:

" آلبرتو جاکومِتی" در سال ١٩۵١
" آلبرتو جاکومِتی" در سال ١٩۵١ Crédits : Gordon Parks/Life Magazine/The LIFE Picture Collectio
تبلیغ بازرگانی

این روزها پاریس میزبان نمایشگاه‌ها و رویدادهای فرهنگی هنری زیادی است که از میان آنها می‌توان به نمایشگاهی از مجسمه‌های "آلبرتو جاکومِتی" هنرمند برجستۀ سوئیسی اشاره کرد که تا تاریخ ٣ فوریه در موزۀ "مَیُول" برپاست.
هنرمندی که در جایگاه یکی از مهمترین مجسمه سازان قرن بیستم، با خلق آثاری تحت تأثیر جنبش‌ها و سبک‌های هنری سورئالیسم و کوبیسم، به طرح پرسش‌هایی پدیدارشناختی و اگزیستانسیالیستی در مورد شرایط انسان می‌پرداخت.

این نمایشگاه که "جاکومِتی، میان سنت و مدرنیته" نام دارد، با همکاری "بنیاد جاکومِتی" در پاریس، برگزار شده است و با به نمایش گذاشتن بیش از ۵٠ مجسمه از این هنرمند بزرگ، به خوانِشی دوباره از آثار او می‌پردازد.

Alberto Giacometti
Alberto Giacometti DR

" آلبرتو جاکومِتی" فرزند "جوانی جاکومتی" از نقاشان شناخته شدۀ امپرسیونیست بود که در سال ١٩٠١ در شهر "بورگونُوُ" در سوئیس و در نزدیکی مرزهای ایتالیا به دنیا آمد. او پس از اتمام تحصیلات خود در مدرسۀ هنرهای زیبای ژنو، در سال ١٩٢٢ به پاریس رفت و در آنجا با سبک مدرن و آوانگارد آشنا شد. سپس در آکادمی "گراند شومیِر"، زیر نظر "آنتوان بوردِل" که سبکی مدرن-کلاسیک داشت و از دستیاران "رودَن" بود، مجسمه‌سازی را فراگرفت و به خلق فیگورهایی انسانی پرداخت.

"جاکومتی" از سال ١٩٣٠ در کنار هنرمندانی چون "خوان میرو" و "ژان آرپ" در گالری های پاریس به نمایش آثارش پرداخت و با مشاهیری چون "لویی آراگون"، "آندره برتون"، "سالوادور دالی" و "تریستان تزارا" آشنا شد و در سال ١٩٣١ به عضویت رسمی گروه سورئالیست‌های پاریس درآمد. او حتی برای کتاب‌های "آندره برتون" و "تریستان تزارا" به تصویرگری پرداخت اما جایگاه نقاشی در کارنامۀ هنری وی از مجسمه سازی کمرنگ‌تر است.

مجسمه "گاری" اثر "آلبرتو جاکومِتی" از چوب و برنز - ١٩۵٠
مجسمه "گاری" اثر "آلبرتو جاکومِتی" از چوب و برنز - ١٩۵٠ DR

در خلال سال‌های ١٩٣٨ تا ١٩٤٤، ارتفاع مجسمه‌های گچی و برنزی "جاکومتی" حداکثر به ٧ سانتی متر می رسید. تِم محوری پیکره‌های تنها و خیالی او در این دوره، نگرانی، شک و خشونت بود.

موزۀ "مَیوُل" در این نمایشگاه، با چیدمانی بر اساس توالی زمانی و موضوعی، از مراحل تکامل یافتن سبک ویژۀ "آلبرتو جاکومِتی" پرده برمی دارد؛ چنانکه بخشی از نمایشگاه در برگیرندۀ مجسمه‌هایی است که متعلق به دوران جوانی او پیش از جنگ جهانی دوم هستند و در آنها ردپایی از مدرنیتۀ کلاسیک به چشم می خورد و در بخش دیگری از نمایشگاه، مهمترین آثار "جاکومتی" را می بینیم که تحت تأثیر ملاقات با هنرمندان نوگرا و آوانگارد پاریس پس از سال ١٩٢٥ خلق شده اند و در آنها شاهد گرایش خاص او به ساخت پیکره‌هایی انتزاعی با رگه‌هایی سورئالیستی هستیم؛ شیوۀ منحصر به فردی که پس از سال ١٩٣٥ تکامل یافته و به بلوغ رسید.

شاخص ترین آثار "آلبرتو جاکومِتی"، پس از جنگ جهانی دوم خلق شده‌اند؛ آثاری که جایی میان واقعیت و خیال، فضایی ملموس و در عین حال غیرقابل دسترس را ترسیم می‌کنند که از میان آنها می توان به مجموعه‌ای از فیگورهای او و مجسمه‌هایی چون "زنِ ایستاده"، "جنگل"، "مردی که راه می رود"، "قفس" و "زنی از ونیز" اشاره کرد.

"مردی که راه می‌رود" اثر "آلبرتو جاکومِتی" - ۱۹۶۱
"مردی که راه می‌رود" اثر "آلبرتو جاکومِتی" - ۱۹۶۱ Fondation Beyeler, Riehen/Basel, Beyeler Collection

"آلبرتو جاکومِتی" در آتلیه شخصی خود در محله "مونپارناس" پاریس.
"آلبرتو جاکومِتی" در آتلیه شخصی خود در محله "مونپارناس" پاریس. DR

با مقایسۀ آثار "جاکومِتی" با هنرمندان مرجع دیگر، به ویژه "رودَن" و برخی مجسمه‌سازان هم‌دوره‌اش همچون "ژِرمِن ریشیه"، می‌توان به تحلیلی نوآورانه و خوانِشی دقیق تر از آثار او دست یافت.

موزۀ "مَیُول" برای هر چه غنی‌تر برگزار نمودن این نمایشگاه، مجموعه‌ای از تصویرگری‌ها و آثار "جاکومِتی" در زمینۀ گرافیک را نیز گردآوری کرده و مقابل چشمان تماشاگران مشتاق قرار داده است که یادآور آتلیۀ هنری "آریستید مَیُول" مجسمه‌ساز و نقاش فرانسوی می‌باشد که در قلب این موزه بازسازی شده است؛ چنانکه آتلیۀ "جاکومِتی" نیز در منطقۀ "مونپارناس" پاریس، همواره مملو از مجموعه آثار او در زمینۀ لیتوگرافی و همچنین عکس‌هایی بود که توسط عکاسان بزرگ قرن بیستم مانند "براسایی"، "سابین وایس" و "هِربِرت مَتِر" گرفته شده بود.

مجسمه‌ای "جاکومتی" شبیه به درختانی هستند که تمام برگ‌های خود را در زمستان از دست داده‌اند.

"جنگل" اثر "آلبرتو جاکومِتی" - ١٩۵٠
"جنگل" اثر "آلبرتو جاکومِتی" - ١٩۵٠ DR

او با ساخت پیکره‌هایی که دست و پا و بدنی درازتر از حد معمول دارند، گویی از "سایۀ" انسان‌ها مجسمه ساخته است و بدون دنبال کردن اهداف زیبایی‌شناسانه، بر مفاهیمی چون تنهایی، نوستالژی، خلأ، خاموشی، اسارت، انفعال، اندوه و سرگشتگی انسان در دنیای خالی مدرن، تأکید می کند.

"زن ایستاده" اثر "آلبرتو جاکومِتی" - ۱۹۶۱
"زن ایستاده" اثر "آلبرتو جاکومِتی" - ۱۹۶۱ DR

تمامی تلاش‌های "جاکومتی" در خلق فیگورهای انسانی را می‌توان به مبارزه‌ای اگزیستانسیالیستی در جستجوی معنا و هویت تعبیرکرد.

"کاترین گرُنیه" دبیر هنری این نمایشگاه و مدیر بنیاد "جاکومتی"، دربارۀ ویژگی آثار این هنرمند به رادیو بین‌المللی فرانسه می گوید: «"جاکومتی" در ساخت مجسمه‌های خود، گرایش ویژه‌ای به خلق نوعی حرکتِ منجمد داشت. در پیکره‌های او به طور توأمان، هم شاهد حرکت هستیم و هم نوعی ایستایی و سکونِ قدرتمند را مشاهده می‌کنیم؛ زیرا وی قصد داشت که در آثار خود به نوعی بازنمایی ویژه و صریح از انسان و بدن او دست یابد. این حرکت‌ها هیچ شباهتی به آنچه که در آثار هنرمندان اکسپرسیونیست به چشم می خورد نداشت و حتی از جریان درونی زندگی این هنرمند نیز سرچشمه نمی گرفت؛ بلکه او می‌خواست زن و مرد را در حرکتی کش‌دار میان مرگ و زندگی با القای حسی از جاودانگی خلق کند».

"قفس" اثر "آلبرتو جاکومِتی" -  ١٩۵٠
"قفس" اثر "آلبرتو جاکومِتی" - ١٩۵٠ DR

"جاکومتی" در سال ١٩٦٢ موفق به دریافت جایزِۀ دوسالانۀ ونیز شد که برای او شهرتی جهانی به همراه آورد. در سال ١٩٦٤ جایزۀ گوگنهایم را به دست آورد و یک سال بعد جایزۀ بزرگ بین المللی هنر را از فرانسه دریافت کرد.

وی در اواخر عمر بر روی کتابی به نام "پاریس بی انتها" کار می کرد که مجموعه ای متشکل از ١۵٠ لیتوگرافی از تمامی مکان‌هایی است که برای او در پاریس خاطره انگیز بود و عده‌ای آن را وصیت‌نامۀ "جاکومتی" تلقی می کنند.

مجسمه‌های "جاکومتی" در موزه‌های معتبر جهان نگهداری می‌شوند؛ در موزۀ هنرهای معاصر تهران نیز آثاری از این هنرمند به چشم می‌خورد.

نیم‌تنه "آنت" همسر "آلبرتو جاکومِتی" - ۱۹۶٢
نیم‌تنه "آنت" همسر "آلبرتو جاکومِتی" - ۱۹۶٢ DR

"جاکومتی" اعتقاد داشت که «انسان موجود بسیار شکننده‌ای است و به انرژی خارق‌العاده‌ای نیاز دارد تا بتواند سر پا بماند، زیرا همواره در معرض فروریختن است».

"ساندریوُ" خوانندۀ فرانسوی، درمورد "جاکومتی" آهنگی خوانده است که ترانۀ آن از مجسمۀ "مردی که راه می رود" الهام گرفته است و با این مضمون که انسان در میان انسان‌ها بیگانه است.  

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
  • 08:45
  • 08:53
  • 09:56
  • 15:40
  • 09:08
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.