ظهور "جشنواره کن"، جشنوارهای سینمایی در برابر تهدید فاشیسم
نتشر شده در:
گوش کنید - ۱۰:۲۸
"جشنواره کن" که امروز بزرگترین واقعه سینمایی دنیاست، فقط چند دهه قبل یک جشنواره کوچک و محدود بود که برای مقابله با "جشنواره ونیز" و برای فعالیت علیه موسلینی و هیتلر شکل گرفت که در آن زمان حضور و تأثیرشان در دنیای سیاست پررنگ شده بود.
فکر برگزاری جشنواره کن، همانقدر که اهمیت هنری دارد دارای اهمیت سیاسی هم هست. شاید اگر آن ژوئیه سال ۱۹۳۸ در ششمین دوره از جشنواره فیلم ونیز نبود و فرانسه با مجموعهای از فیلمهایش در آن حضور نداشت، شاید اگر در میان هیئت داوران آن جشنواره "فیلیپ ارلانگر" دیپلمات و "رنه ژان" روزنامهنگار نبودند، امروز ما شاهد گردهم آمدن اهالی سینما از سراسر دنیا در شهر "کن Cannes" نبودیم.
اما ماجرا از چه قرار بود؟
"جشنواره فیلم ونیز" که در سال ۱۹۳۲ پایهگذاری شد، فرصتی بود برای حضور سینمای کشورهای مختلف، تا با رقابت با یکدیگر هنر خود را به نمایش بگذارند. در دورانی و در واقع در سالهای قبل از جنگ جهانی دوم، این جشنواره به واقع جشن بزرگ سینماگران بود؛ اما پس از روی کار آمدن دولت فاشیست ایتالیا، فضای این جشنواره هم تغییر کرد و حتی بر انتخاب برندگان آن هم تأثیر گذاشت.
در سال ۱۹۳۷ هیتلر متوجه شد که هیچ کدام از فیلمهای آلمانی تا آن زمان جایزه مهمی دریافت نکرده بودند و در "جشنواره ونیز" آن سال هم فیلمی از "ژان رنوار" که در واقع فیلمی در ستایش صلح بود، از سوی هیئت داوران برای دریافت جایزه اصلی انتخاب شد. همین امر سبب شد که رهبر نازی آلمان تصمیم بگیرد که از طریق موسلینی که آن زمان بر ایتالیا حکومت میکرد، در جشنواره سال بعد از آن و انتخاب هیئت داوران نفوذ کند.
سپتامبر سال ۱۹۳۸، درهای "موسترا" یا همان جشنواره سینمایی ونیز، به روی علاقمندان و سینمادوستان و هنرمندان گشوده شد. در روز اختتامیه وقتی قرار میشود هیئت داوران برای انتخاب بهترین فیلم تصمیمگیری کند در حالی که نظر جمع بر یک فیلم آمریکایی بود، اما پیام تهدید هیتلر برای آنها اوضاع را تغییر میدهد.
هیتلراز طریق دولت فاشیست ایتالیا از آنها میخواهد که یک فیلم مستند به نام "خدای ورزشگاه" از "رنی ریفنستال" را که در واقع فیلمی تبلیغاتی برای حزب نازی بود؛ یا فیلم "لوچیانو، سرا، پیلوتا" از "گوفردو الساندرینی" کارگران ایتالیایی را به عنوان بهترین فیلم اعلام کنند.
این پیام اعضای هیئت داوران را به شدت دلخور میکند. آنچنان که برخی از آنها پیش از اعلام جوایز، استعفای خود از حضور در این هیئت را اعلام میکنند. نمایندگان فرانسه، آمریکا و بریتانیا هم جلسه را ترک میکنند و اعلام میکنند که دیگر به آنجا بازنمیگردند و پس از آن هم اعلام میشود که سوئیس و بلژیک میخواهند از این پس یک بیینال جداگانه ترتیب دهند.
در قطاری که "فیلیپ ارلانگر" را به فرانسه بازمیگرداند، او که هنوز تحت تأثیر شوک ناشی از این تهدید و دستور رهبر آلمان بود، همچنین به برگزاری یک برنامه جایگزین برای "موسترا" میاندیشید. به فستیوالی آزاد، بدون فشار، بدون درگیریهای سیاسی.
بلافاصله پس از بازگشت، او با مقامات فرهنگی فرانسه تماس میگیرد و طرح خود را با آنها مطرح میکند. او از آنها میخواهد که این جشنواره سال بعد از آن در فرانسه برگزار شود.
سرانجام با همکاری " ژان زِی" وزیر وقت آموزش ملی فرانسه و همچنین "آلبر سِرو" وزیر کشور آن زمان، به طور رسمی و جدی این طرح بررسی شد.
بحرانهای سیاسی، کند کننده جریان شکلگیری فستیوال
اواخر دهه سی میلادی، اروپا گرفتار بحران سیاسیای شد که سراسر این قاره را تحت تأثیر قرار داد؛ بحرانی که سرانجام به یک جنگ بزرگ جهانی ختم شد.
برای جلوگیری از برخورد با این بحران، رهبران فرانسه هرگونه فعالیتهای ضد دولت موسلینی را ممنوع کردند. این وضعیت جدید که به نظر میرسید پایانی ندارد، خودبخود جریان شکلگیری و راهاندازی جشنوارهای که قرار بود جایگزین "فستیوال سینمایی ونیز" شود را کُند کرد.
از سوی دیگر "ژان زِی" وزیر آموزش ملی فرانسه که در آن زمان مسئول فعالیتهای هنری بود، از «پروژه مهم» برگزاری یک جشنواره سینمایی در فرانسه، حمایت میکرد. او پیش از آن نیز یک رقابت کوچک سینمایی را راهاندازی کرده بود که هر ساله، ۵ اثر برتر در این زمینه را انتخاب میکرد. وی تأکید میکرد که اروپا باید جشنوارهای سینمایی و هنری داشته باشد که به هیچ گروه و جریان سیاسی تعلق نداشته باشد.
اما " ژرژ بونه" وزیر وقت امور خارجه فرانسه همچنان درباره طرح برگزاری جشنواره در فرانسه تردید داشت. نگرانی او از ایجاد بحران میان روابط فرانسه و ایتالیا بود.
به هرحال از سپتامبر ١٩٣٨ تا ماه مه ١٩٣٩، موضوع برگزاری جشنواره سینمایی در فرانسه بیش از آنکه از نظر هنری بررسی شود، به مثابه امری سیاسی در دولت مطرح بود. پس از بحثهای فراوان، بالاخره دولت در بهار ١٩٣٩ با برگزاری این جشنواره موافقت کرد.
از ابتدای همان سال، سفارت فرانسه در ایتالیا به دنبال برنامه جشنواره ونیز برای آن سال بود و پس از اینکه مشخص شد که قرار است این جشنواره با حضور " گوبلز" وزیر تبلیغات آلمان نازی برگزار شود، دولت فرانسه برای برگزاری جشنوارهای ویژه که به رقابت با جشنواره ونیز برخیزد، مصممتر شد.
به پیشنهاد "ژرژ پبراد" مشاور شهری پاریس، قرار شد این جشنواره در جنوب فرانسه در سواحل "کوُت دازور" برگزار شود.و اینچنین شد که در ژوئن ١٩٣٩ رسانهها از افتتاح رسمی "جشنواره سینمایی کن" خبر دادند که از اول سپتامبر همان سال برگزار میشد؛ دقیقاً همزمان با جشنواره ونیز.
فرانسویها یک تابستان بیشتر وقت نداشتند تا خود را برای برگزاری بزرگترین رویداد سینمایی این کشور آماده کنند؛ و البته سیاست ایجاب میکرد که برای جلوگیری از ایجاد هرگونه بحران، فرانسویها اعلام کنند که این جشنواره به معنی اعلام جنگ به ایتالیا نیست و به طور کامل با جشنواره ونیز متفاوت است.
قرار شد هر کشور فیلمهایی را برای فرستادن به این جشنواره انتخاب کند؛ هیئت داوران شامل نمایندگانی از چند کشور باشد و فرانسه تا زمانی که کشور برگزارکننده این جشنواره است، جایزهای ویژهای را دریافت نکند.
یک ماه بعد نخستین پاسخهای دیپلماتیک دریافت شد. دو دولت فاشیست یعنی ایتالیا و آلمان، دعوت فرانسه برای شرکت در این جشنواره را نپذیرفتند. سوئیس به دلیل برگزاری جشنوارهای در زوریخ به طور همزمان قادر به شرکت نبود؛ و کشورهای دیگر مثل افغانستان، کاندا، مصر، مجارستان، لیتوانی، نروژ، تایلند و حتی آفریقای جنوبی هم نتوانستند در آن شرکت کنند. دلیل آنها عدم وجود یک سازمان رسمی برای انتخاب فیلم و فرستادن به "جشنواره کن" بود. ژاپن هم به دلایل دیگر نیامد و فقط آمریکا به دلیل قدرت صنعت سینما در این کشور، توانست با این جشنواره همراه شود.
برگزاری سالانه جشنواره
بالاخره با دشواریهای فراوان، "جشنواره سینمایی کن" افتتاح شد؛ اما پس از آن تا پایان جنگ جهانی دوم، برگزاری مجدد این جشنواره متوقف ماند.
"جشنواره فیلم کن" در سال ۱۹۴۶ با حمایت وزارت خارجه فرانسه بار دیگر راهاندازی شد و با وجود آن که ماهیت اصلی شکلگیری آن رقابت با جشنواره ونیز بود، اما مقامات این دو فستیوال در توافقی پنهانی پذیرفتند تا برگزاری هر دو فستیوال در سالهای متمادی را جشن گرفته و گرامی بدارند.
این رویداد سینمایی معتبر، در سالهای ۱۹۴۸ و ۱۹۵۰ به علت مشکل بودجه برگزار نشد و در سال ۱۹۵۱ بود که به لطف روابط حسنه میان فرانسه و ایتالیا، زمان برگزاری جشنواره کن به بهار منتقل شد و جشنواره ونیز در همان مدت پاییز باقی ماند.
در دهه ۱۹۵۰ میلادی زمان برگزاری جشنواره سینمایی کن از ماه سپتامبر به آوریل تغییر یافت و از سال ۱۹۵۵ میلادی، "نخل طلا" به عنوان جایزه اصلی جشنواره معرفی شد.
موقعیت جشنواره کن در سالهای ۱۹۶۰ در جهان فرهنگ و هنر تثبیت شد و از آن زمان به عنوان معتبرترین جشنواره فیلم در دنیا شناخته میشود.
در سال ۱۹۷۲ جشنواره کن که توسط هیئت مدیره اداره میشد، به عنوان یک سازمان غیرانتفاعی ثبت گردید. از سال ۱۹۷۲ مسوولین جشنواره تصمیم به تشکیل هیئت انتخاب جهت گزینش نهایی فیلمها گرفتند و پیش از آن فیلمها توسط نمایندگان جشنواره در کشورهای مختلف انتخاب میشدند.
برنامههای "جشنواره بینالمللی فیلم کن" از ٧ بخش اصلی تشکیل شدهاست که شامل بخشهای "مسابقه"، "خارج از مسابقه"، "نوعی نگاه"، "سینه فونداسیون" (مسابقه فیلمهای کوتاه)، "هفته منتقدان"، "دو هفته کارگردانان" و "بازار فیلم"، میشود.
در جشنواره بینالمللی فیلم کن، فیلمها در دو بخش اصلی و فرعی از سراسرنقاط جهان با یکدیگر رقابت میکنند. مهمترین و پر افتخارترین جایزه در جشنواره بینالمللی فیلم کن، جایزه "نخل طلایی" است.
از دیگر ویژگیهای جشنواره فیلم کن خصوصی بودن آن است که در آن بزرگترین ستارگان سینما و مطرحترین تهیهکنندگان عرصه سینما حضور به هم میرسانند. قابل ذکر است که فقط اهالی سینما حق شرکت در جشنواره را آنهم با کارت دعوت ویژه دارند. جشنواره بینالمللی فیلم کن محل بسیار مناسبی برای تهیهکنندگان سینما از تمام نقاط جهان است و ایران چندین بار حضور فعال داشته و دارد و از مدعیان اصلی جشنواره میباشد که در آن فرصت مییابند تا فیلمهای خود را به شرکتهای عظیم فیلمسازی عرضه کنند.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید