دسترسی به محتوای اصلی
بررسی هفته‌نامه‌های فرانسه

هفته‌نامه‌های فرانسه: برای شهروندان الجزایر، نامزدی بوتفلیقه توهین به آنان است

هفته‌ نامه‌های چاپ پاریس در آخرین شمارۀ خود توجه ویژه‌ای به رویدادهای الجزایر نشان داده‌اند. تظاهرات جاری در این کشور برای اعتراض به نامزدی عبدالعزیز بوتفلیقه که برای پنجمین بار نامزد مقام ریاست جمهوری شده است، بنوشتۀ هفتگی‌های پایتخت فرانسه، بوی بهار عربی را با ٨ سال تاخیر در زمستان امسال به مشام می‌رساند.

هفته نامه‌ها
هفته نامه‌ها rfi
تبلیغ بازرگانی

«پییر اَسکی» در «لوپز»، هفته نامۀ چپ میانه، می‌نویسد «مخالفت با نامزدی رئیس جمهوری ٨١ سالۀ الجزایر برای جوانان این کشور دفاع از شان و حیثیت آنانست» و یادآوری می‌کند که عبدالعزیز بوتفلیقه «از شش سال پیش به اینسو در پی یک سکتۀ مغزی در بستر افتاده و در این مدت حتی نتوانسته با شهروندان این کشور سخن بگوید». سرمقاله نویس «لوپز» این پنجمین نامزدی بوتفلیقه را «دیوانگی رژیم الجزایر می‌داند که جامعۀ این کشور را یکبار دیگر بیدار کرده است». او می‌نویسد «شهروندان الجزایر از خطرات پیش رو بخوبی آگاهی دارند، اهریمنان کشور خود را می‌شناسند، با منطق جوهری «بهارها» که یا بسیار کوتاهند و یا با شتاب به زمستان می‌انجامند، آشنایند و دقیقاً از همین روست که به برپائی خود می‌بالند» و همسایگان «با ستایش، امید و نگرانی» بدانها می‌نگرند.

هفته‌نامۀ «لوپز» در مطلب دیگری در همین باره، پس از یادآوری وضعیت جسمانی رئیس جمهوریِ «در تخت افتاده» در بارۀ کسانی که در پس پرده به نام او قدرت را در دست دارند پرسش کرده و می‌نویسد آنان «مشتی متشکل از طایفۀ خانوادگی، محافل تجاری و البته نظامیان پُرنفوذ در راس امورند که برای پاسداری از قدرت خود تلاش می‌کنند». بنوشتۀ هفته نامۀ «لوپز» این «حلقۀ کوچک که به نظر می‌رسد اینک در بارۀ چگونگی تضمین دوام خود دچار تردید شده، بیش از همیشه نگران است و از آنجا که به سازشی در بارۀ آنکه بتواند از این پس منافع آن را تامین کند، دست نیافته، ناگزیر یکبار دیگر پشت سر بوتفلیقه پنهان شده است. بنوشتۀ این هفته نامه «شخصیت مرکزی این جمع سعید بوتفلیقه، برادر کوچک رئیس جمهوری است که هر چند رسماً تنها مشاور ویژۀ اوست، اما در سال‌های اخیر اخذ همۀ تصمیات سیاسی و اقتصادی را به او نسبت می‌دهند. در این جمع، نظامیان بلند پایه و در راس آنها سپهبد احمد قاید صالح، فرماندۀ کل ستاد ارتش، نیز جای ویژه‌ای دارند». «لوپز» با یادآوری کنار نهادن و دور کردن همۀ کسانی که می‌توانستند داعیۀ ریاست جمهوری داشته باشند، می‌نویسد «نبردها تازه آغاز شده است و انتخابات پیش رو تنها گام نخست یک مبارزۀ شدید است که تنها با پایان دوران بوتفلیقه آرام می‌گیرد».

هفته نامۀ لوپوئن نیز با یادآوری تظاهرات جاری در الجزایر، به وضعیت رئیس جمهوری و حکومت در این کشور پرداخته و عبدالعزیز بوتفلیه را «شبح زرالدا» نامیده است. زرالدا شهری است در سی کیلومتری الجزیره که رئیس جمهوری بیمار در شش سال‌ اخیر بدانجا منتقل شده و در کاخی که سکوت بر آن حکمفرماست، اسکان یافته و یا بستری شده است. این هفته نامه می‌نویسد در چنین فضائی آنچه گسترش یافته «بدگمانی و انزوا و فرو رفتن در خویش است».  لوپوآن نیز با یادآوری مقاماتی که در این سال‌های اخیر از کار کنار گذاشته شده و حتی گاه به بند افتاده‌اند، می‌نویسد «چگونه مردی بیمار، که از تکلم بازمانده و از گردش و وقایع جهان دور افتاده، می‌تواند به حکومت خود ادامه دهد و حتی نامزد یک دورۀ تازۀ ریاست جمهوری نیز باشد؟» شاید از آن رو که بگفتۀ یک روزنامه نگار الجزایری ساکن پاریس، رئیس جمهوری دو سر دارد، یکی از آنها عبدالعزیز نام دارد و دیگری سعید، برادر کوچکتر او. لوپوآن یادآوری می‌کند که دستگاه‌های نظامی و اطلاعاتی در الجزایر ستون فقرات ساختار دولت را تشکیل می‌دهند و این دو نیز شریک و حافظ حکومتی هستند که به رغم همه شکنندگی‌ها، تا کنون دوام آورده است. چنین حکومتی، با این حال، بنوشتۀ این نشریه «محدودیت‌های خود را نیز دارد» و ضعف آنکه بر آن حکومت می‌کند، به ساختار قدرت نیز تسری می‌یابد و آن را در تهدید فروافتادن قرار می‌دهد.

هفته نامۀ دیگر چاپ پاریس، اکسپرس، به سبب دیدار میان دونالد ترامپ و کیم جونگ اون، به گفتگو با «تائه یونگ ـ هو»، دیپلمات بلند پایۀ پیشین کره شمالی که سه سال پیش به حکومت این کشور پشت کرد، پرداخته است تا روحیۀ حاکم و چگونگی کارکرد قدرت در پیونگیانگ را دریابد.

«تائه یونگ ـ هو» که اینک در لندن و سئول زندگی می‌کند، بنوشتۀ اکسپرس، با دو محافظ در محل قرار حاضر شده و می‌گوید «کیم جونگ اون، رهبر کرۀ شمالی، برای از میان بردن آنکه از نظر او دشمن تلقی شود، دست به هر کاری می‌زند».

«تائه یونگ ـ هو» که پیش از این در لندن در مقام شخص شمارۀ دو سفارت کرۀ شمالی مسئولیت تماس با «دوستان این کشور، تشکیل شبکه‌های پشتیبانی از آن و سازمان دادن گردهمائی‌ها و دیگر اقدامات از این دست را داشته است، می‌گوید «در انگلستان با حزب کمونیست این کشور و دیگر گروه‌های مارکسیست در تماس دائم بوده، برخی از آنان را به کرۀ شمالی برده، و بهنگام ضرورت آنها را برای برگزاری تظاهراتی از جمله در برابر پارلمان بریتانیا، هنگامی که لایحه و یا طرحی در مخالفت با کرۀ شمالی در دست بررسی بوده، بسیج کرده» است. وی می‌پذیرد که این افراد در واقع «ابلهان مفیدی» بیش نیستند و می‌گوید «کرۀ شمالی در سراسر اروپا شبکۀ گسترده‌ای از هواخواهان ایجاد کرده که برای پشتیبانی از این کشور بسیار مفید است».

«تائه یونگ ـ هو» در بارۀ امتیازات اشراف سرخ و کارگزاران رژیم کرۀ شمالی می‌گوید «آنان از مسکن، تغذیه و بهداشت بهتر برخوردار می‌گردند. فرزندان آنان به مدارس و دانشگاه‌های ویژه می‌روند و سپس به مشاغل

بلندپایه گمارده می‌شوند. مقامات کشور، نسلی پس از نسل دیگر از یک گروه محدود وفادار برمی‌آیند».

او می‌گوید که رژیم کرۀ شمالی نمی‌تواند به سلاح اتمی پشت کند، زیرا کارکرد این سلاح تنها حفاظت از کشور نیست، بلکه مایۀ غرور ملّی محسوب می‌شود». رهبران کرۀ شمالی آگاهند که کرۀ جنوبی از نظر اقتصادی بسیار پیشرفته تر، از نظر فرهنگی، بسیار شکوفاتر و در هر زمینۀ دیگری برتر از همسایۀ جنوبی خویش است و این برای آنان تهدید محسوب می‌شود». پس برای جبران می‌گویند «آری ما فقیرتر از جنوب هستیم، اما ما سلاح اتمی داریم».

«تائه یونگ ـ هو» می‌گوید «هدف کیم جونگ اون از دیدار و گفتگو با رئیس جمهوری آمریکا اینست که کرۀ شمالی به جرگۀ محدود کشورهای اتمی وارد شود، همانگونه که هند و پاکستان بدان راه یافته‌اند. در نظر او، نشست ویتنام به تحکیم جایگاه کرۀ شمالی به عنوان قدرت اتمی کمک کرده است».

«اِم»، هفته نامۀ لوموند، در آخرین شمارۀ خود زیر عنوان «نسل جوان قطر، دیوانۀ صحرا» به سنت صحراروی در این کشور پرداخته و در گزارشی که در این زمینه تهیه کرده، نشان می‌دهد چگونه نسل جوان در این کشور که با داشتن زندگی شهری در میان آخرین دستاوردهای فناوری‌های پیشرفته و پدیده‌های مُد روز بزرگ شده و این همه محیط عادی زندگی او را تشکیل می‌دهد، از صحراروی و چادرنشینی در صحرا بازنمانده و آن را وسیلۀ تفریح و گذران اوقات فراغت خود کرده است. این خیمه زنی‌ البته با چادرنشینی نسل پیش از آن تفاوت فاحش دارد. چادرهای این نسل به دستگاه‌های خنک کننده و یخچال و پرده‌های تلویزیون هوشمندِ متصل به اینترنت و دیگر اسباب و ابزار آسایش مجهز شده تا نوجوانان و جوانان در ناز و نعمت بارآمده از آنچه سنّت قبیله‌ایست دلزده نشوند و بازنمانند. آنان در واقع برای هر کوچ چند روزه، بخشی از شهر مدرن خویش را به صحرا می‌برند و دیگر نه بر پشت شتر که با گران ترین خودروهای مناسب به گشت و تاختن در صحرا می‌پردازند. ساخت و سازهای گاه بی رویه و تاخت و تازهای تفریحی این گونه نگرانی‌هائی را در زمینۀ حفظ محیط زیست برانگیخته است. خالد الخاطر، استاد دانشگاه کمبریج در انگلستان، به این هفته نامه می‌گوید «بسیاری کسان در این کشور، از آنرو که ثروت دارند، خود را در تخریب طبیعت مُجاز می‌شمارند».

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

همرسانی :
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.