برقراری رکوردی جهانی برای شنای ایران در آبهای خلیج فارس و ثبت جهانی آن بنام خلیج فارس
نتشر شده در:
گوش کنید - ۲۳:۱۷
چندی پیش نخستین رکورد جهانی شنای ایران در آبهای خلیج فارس به ثبت رسید. رویدادی بسیار مهم و پراهمیت که متأسفانه انعکاس رسانهای لازمه را نداشته است. محمد کُبادی، شناگر ۳۵ سالهی ایرانی، موفق شد با انگیزهی ثبت رکوردی جهانی به نام "خلیج فارس"، نام خود و خلیج فارس را در کتاب و سایت گینس رکوردهای جهانی ثبت کند.
آقای دکتر شروان شعاعی، شما مدیر پروژهی شنای طول خلیج فارس هستید. در وهلهی اول، چگونه این طرح زاده شد؟ چگونه شکل گرفت و خصوصاً ایدهی اولیهی آن از کجا آمد؟
آغاز این پروژه برمیگردد به حدود چهار سال پیش، زمانی که شناگر ما آقای کبادی که جزو بچههای امداد- نجات هستند، در عملیاتی در کوهستان، خودشان اسیر وضعیت بد آب و هوا شده بودند و پناه گرفته بودند. در آن شب، اعضای گروه تصمیم میگیرند به خاطر اینکه به هم روحیه بدهند، هرکدام یکی از بزرگترین آرزوهایشان بگویند و محمد عنوان میکند که بزرگترین آرزویش این است که طول خلیج فارس را شنا کند تا به نام خلیج فارس در کتاب رکوردهای گینس ثبت جهانی بشود. آن عملیات خوشبختانه با پیروزی به پایان میرسد و بچهها برمیگردند. از آن روز دوستان ما فکر میکنند که بیایند این آرزو را از یک رؤیا به یک واقعیت برسانند و شروع میکنند به یک مطالعهی کلی در مورد این مسئله. از حدود سه سال و نیم پیش من هم به این تیم اضافه شدم. اول سرپرست تیم پزشکی بودم، بحث آمادهسازی و بدنسازی محمد و تستهای پزشکی را داشتیم. ما واقعاً با دست خالی این کار را شروع کردیم. یعنی بدون هیچ گونه پشتوانهای.
دو سال پیش بود که محمد یک دورهی آمادهسازی را گذارند و قرار بود پروژه استارت بخورد. ولی به دلایل نامعلومی که ما هیچوقت نفهمیدیم، کسی که در آن زمان مسئول این کارها بود، گفت نمیشود و الان وضعیت مناسب نیست و درست در وضعیتی که شناگر ما کاملاً آماده بود، یعنی در شرایطی که یک ورزشکار در اوج آمادگی بود، باید به او میگفتیم که این کار قرار نیست انجام بشود. در حالیکه مسئله مقداری هم رسانهای شده بود. این مسئله ضربهی روحی خیلی خیلی بزرگی به محمد و بچههای تیم وارد کرد.
بعد از آن مجدداً ما تلاش کردیم تا اینکه فروردین ماه سال گذشته، با رایزنیهایی که با جمعیت هلال احمر (که نمایندگی صلیب سرخ در ایران را بر عهده دارند) انجام شد، سرپرست هلال احمر آقای فقیه پذیرفت که از این کار پشتیبانی کند. با توجه به اینکه هم محمد، هم من و هم اصلیترین بچههای پروژه، همه گروه داوطلبان هلال احمر هستند، گفتیم به این ترتیب، بهترین ارگان برای پشتیبانی از این کار، هلال احمر است.
به این ترتیب بحثهای اولیه صورت گرفت، آمادهسازی محمد شروع شد و حدود چهار ماه و نیم، محمد برنامهی بدنسازی خیلی سنگینی داشت. البته این را هم بگویم که غیر از هلالاحمر، از ابتدای کار تا زمان اجرا تا پایان، هیچکس حاضر به پشتیبانی خاصی نشد، الا تعدادی از دوستان، مانند باشگاه جوان که امکان ورزشی در اختیار ما قرار داد و بعضی از دوستانی که ساپورتهایی در زمینهی دانش خودشان برای ما کردند. هیچگونه کمکی از گروههای مختلف، از صاحبان سرمایه، چه دولتی و چه بخش خصوصی برای ما نشد.
بنابراین ما با همان امکانات و توان اندکی که داشتیم، شروع کردیم و واقعاً در طی این پروژه نتوانستیم یک تغذیهی ورزشی خوبی برای محمد داشته باشیم، به سختی توانستیم از کار منفکش کنیم که بتواند فقط به تمریناتش برسد. تا اینکه محمد مهر تا آبان پارسال، به مدت یک ماه اردوی آبهای آزاد را در کیش داشت. اما متأسفانه در کیش بسیار بسیار برخورد ناشایستی با ما شد و حتی محمد را میخواستند از آب خارج کنند و میگفتند به چه حقی میخواهی در اینجا شنا کنی. کل امکانات را از ما در آنجا گرفتند و ما با حداقلها در کیش آمادهسازی را انجام دادیم و جالب این است قبل از اینکه محمد استارت بزند، در تست پزشکیای که از او در کمیتهی پزشکی و ارزشی گرفتیم، رکورد فوقالعاده عالیای از نظر آمادگی جسمانی و بهخصوص سیستم هوازی محمد ثبت شد که نشان میداد فارغ از همهی امکانات، آن همت و تلاش باعث میشود که آدم به چه نقاطی برسد و در حقیقت بتواند راه را برای پیروزی خودش باز کند.
این پروژه در روز ۲۸ آذر سال گذشته از جزیرهی هرمز استارت خورد و بعد از ۸۵ روز و طی ۱۰۵۰ کیلومتر شنا، در بیست و دوم اسفند ماه در اروندکنار، در جایی که جنگ ایران شروع شد، با شعار "صلح و نوعدوستی ایرانیان"، به پایان رسید.
آقای دکتر شعاعی، کمی از محمد کبادی برایمان بگویید. از سوابق ورزشی ایشان، از فعالیتهای کنونیاش و اینکه این قهرمان الان چه میکند.
شناگر ما از مربیان و غواصان بهنام است. در امداد- نجات دریایی در خوزستان فعالیت میکند. در حال حاضر، خود وی از گروههای رنجر است که در ایران به آن گروه"واکنش سریع" یا گروه "ایثار" میگویند که در هنگام حوادث، سریعاً خودشان را به محل میرسانند. ایشان مسئولیتی هم در بخش امداد- نجات دریایی در سازمان امداد- نجات کشور دارد.
آقای دکتر شعاعی، آیا هنگام ثبت این رکورد جهانی، نمایندهای، ناظری از سوی سازمان گینس، در کنار تیم شما حضور داشت یا خیر؟
خیر؛ متأسفانه ما زمانی که آغاز به این کار کردیم، متوجه شدیم مثل همهی تحریمهایی که برای ما در نظر گرفته میشود، محروم هستیم از اینکه حتی بخواهیم یک رکورد را ثبت کنیم. یکی از نکات بزرگ این پروژه همین است که ما چگونه توانستیم در این فضا، این رکورد را ثبت جهانی کنیم.
ما مکاتباتمان را از مدتها پیش با گینس شروع کرده بودیم، ولی پاسخ شفافی نمیگرفتیم و پاسخهای دوگانهای دریافت میکردیم و متوجه نمیشدیم چرا به این شکل دارند با ما برخورد میکنند. منتها حدس میزدیم که احتمالاً مسئله، مسئلهی غیرورزشی است. دوستی در لندن داشتیم و از او خواهش کردیم به نمایندگی از ما پیگیر موضوع بشود. در آنجا متوجه شدیم که تقریباً به شکل غیررسمی اینگونه اعلام میشود که امکان همکاری با ایران و فرستادن یک ناظر وجود ندارد.
میدانید دو سبک ثبت رکورد در گینس وجود دارد: یکی با حضور ناظر است و دیگری بر اساس اسناد. ما بعد از صحبت با این دوستان و وقتی متوجه شدیم امکان فرستادن ناظر وجود ندارد، دیدیم سیستم اسناد، سیستمی است که امکان انجامش برای ما وجود ندارد. چون روندی را دارد که ما در حاشیهی جنوب خلیج، به علت اینکه خیلی جاها هیچ چیزی وجود ندارد، امکان اینگونه ارتباط و تعامل را نداریم. در همین حین، وقتی به آنها اعتراض کردیم که چرا از ما میخواهید رکورد چهارهزار کیلومتری بزنیم، مگر کجا رکورد چهارهزار کیلومتری داریم؟ به ما گفتند که رکورد آبهای آزاد برای ما فرقی نمیکند. آب آزاد از نظر ما دریا، دریاچه، رودخانه و اقیانوس یکی است و بالاترین رکورد آبهای آزاد در رودخانه است که ۴۳۰۰ کیلومتر شده است. ما اعتراض کردیم و گفتیم منطقی نیست، رودخانه جریان آب مثبت دارد و شما آن را با جریان خلیج فارس که منفی است، مقایسه میکنید. آن زمان آمدند سایت "آبهای آزاد جهان" را به ما معرفی کردند که مرجع رکورد شنای آبهای آزاد جهان است و از ما خواستند که کارمان را با این گروه چک کنیم و گفتند اگر آنها کار شما را بپذیرند و سایتت کنند، ما هم کار شما را ثبت میکنیم.
مکاتبات ما با دوستان این سایت شروع شد و بر خلاف تصور، این دوستان خیلی ما را جدی گرفتند. گفتند که کار ما را میپذیرند و ما میتوانیم ثبت رکوردمان را شروع کنیم. اما باید به شکل روزانه به ما گزارش بدهید. یک فرم بسیار مفصل چندین صفحهای بود که ما به شکل روزانه باید این اطلاعات را پر میکردیم و از طریق ایمیل برای دوستان میفرستادیم. یعنی در حقیقت یک سیستم نظارت از راه دور بود که در فواصلش، باید با فرستادن عکس و فیلم، نقاطی را که بودیم، لوکشینی که هستیم را تأیید میکردند و باید نشان میدادیم شناگرمان در چه وضعیتی دارد شنا میکند. شما در نظر بگیرید، این کار با کمبود امکاناتی که ما داریم، از جمله مشکلات شبکه و مشکلات ارتباطی، چقدر سخت است. گاهی اوقات دوستمان که مسئول پشتیبانی بود، ساعت دو نیمهشب از حاشیهی خلیج، جایی که حتی آنتندهی موبایل خیلی خوب نیست، این گزارش را برای مسئول روابط بینالملل ما در تهران میخواند، آنها آن را مینوشتند، ترجمه میکردند و در این فرم وارد میکردند و به سایت "آبهای آزاد جهان" ایمیل میکردند.
زمانی که کار ما تمام شد، این سایت در ششم فروردین کار ما را سایتت کرد، گواهینامهی رسمیاش را برای ما فرستاد و شروع کرد به مکاتبه کردن با گینس که تو که ما را به عنوان حکم گرفته بودی، ما کار را پذیرفتهایم.
از آن طرف، ما با کمیتهی المپیک هم تماس گرفتیم. چون این کار به نوعی یک شاهکار است. تنها رکورد ورزشیای کشور است که من فکر میکنم اصلاً سازمان ورزش در جریان آن نبود. یعنی ما هیچگونه کمکی از سازمان ورزش کشور برای این پروژه نداشتیم تا پایان کار که کمیتهی ملی المپیک وارد شد، به ما تبریک گفت و نامهای برای گینس فرستاد. تا آن زمان، هیچ واکنشی نداشتیم. این نامه هم که رفت، نهایتاً گینس ما را پذیرفت و گواهینامه را برای ما فرستاد و نسخهی جدیدش را که این رکود را ثبت کرده است.
آقای دکتر شعاعی، محمد کبادی در طول مسیرش برای ثبت این رکورد در آبهای خلیج فارس، با چه مشکلاتی روبرو بود؟
مشکلات بسیار زیاد بود. به علت اینکه ما این پروژه را خیلی بزرگ و با امکانات خیلی گسترده در شأن یک رکورد ملی و جهانی دیده بودیم. اما ما و هلال احمر تنها ماندیم و هیچ کس حاضر نشد در این زمینه اسپانسر ما بشود و هزینه را بر عهده بگیرد. ولی ما سوگند خورده بودیم که به عنوان بچههای ایرانی که میخواهیم نشان بدهیم بچههای ما چه همتی دارند و اصلاً اسیر تحریم و اسیر عدم پشتیبانی نمیشوند، این کار را در کنار هم آغاز کنیم. در نتیجه مجبور بودیم این کار را با حداقل امکانات انجام بدهیم.
خُب شما در نظر بگیرید که انجام چنین کاری به شکل پیوسته با حداقل امکانات، انواع و اقسام مشکلات را در پی دارد. مثلاً بعضی وقتها در سه روز میدیدیم به خاطر یک عدم هماهنگی بنزین قایقمان نیست یا مسائلی از این دست. که البته خوشبختانه با همکاری دوستان هلال احمر سه استان جنوبیمان (خوزستان، هرمزگان و بوشهر) مشکلات یکی پس از دیگری از بین رفت. البته هرازچندگاهی تنشهای روانی و مشکلات کاری پیش میآمد، اما در کنار هم، با آن همت و تلاش و ایمان و اتحادی که بچهها داشتند، توانستند همهی این مشکلات را پشت سر بگذارند.
آقای دکتر شعاعی، بپردازیم به چگونگی ثبت رکورد. محمد کبادی روزانه چقدر شنا کرد؟ چقدر و چگونه استراحت کرد؟ و چگونه با مسئلهی تغذیهی او برخورد کردید؟
برای ثبت رکورد در آبهای آزاد دو روش کلی وجود دارد: یک روش اینکه شما هر روز یک مقدار شنا کنید و فردا دوباره از جای دیگری شنا را ادامه بدهید و امکانات هم با خودتان نداشته باشید، یا اینکه شنای شما هر روز ادامهی روز قبل باشد، حال هرجا بوده است. شنای ما از نوع دوم بود .
به این شکل که محمد به خاطر اینکه پوستش، بینی، چشم، دستگاه تنفسی و... آسیب نبیند، لباس شبهغواضی تنش بود، با دستگاه جیپیاس. هر نقطهای که شنایش تمام میشد، فردا از همان نقطه ادامه میداد. ما باید هر روز شنا میکردیم، حتی اگر یک دقیقه هم میبود. بنابراین زمانهای متفاوتی بسته به اینکه وضعیت آب، امکانات و وضعیت جسمی محمد چگونه بود، بعضی وقتها روزی تا شش ساعت شنا میشد و بعضی روزها ساعتهای کمتری شنا انجام میگرفت.
ضمن اینکه این پروژه باعث شد که همزمان با آغاز پروژه، اولین آمبولانس دریایی هلال احمر هم به جزیرهی هرمز بیاید و این آمبولانس در طول این ۸۵ روز با ما بود. با توجه به اینکه این آمبولانس جمعوجور بود، تخت داشت و سریع به حرکت درمیآمد، برای پروژهی ما بسیار مناسب بود. در ضمن، محمد در فواصل کار و بعد از یک مدت شنا، میآمد در داخل آمبولانس مقداری استراحت میکرد، تغذیه میکرد و بعد دوباره بخش دوم شنایش را انجام میداد.
بهطور معمول، برنامهها در طول روز به این شکل بود و بعد دوستان هرشب شنا که تمام میشد، نقطهی جیپیاسش را ثبت میکردند و به کناره میآمدند. حال اگر امکاناتی بود، بود و اگر نبود بعضی وقتها در چادر، گاهی در اسکله یا یک اطاق ماهیگران و یا در ماشین استراحت میکردند. بعضی وقتها هم اگر امکاناتی بود، در داخل خانه، مهمانسرا و یا هتل گروه همراه اسکان میکرد و بعد فردا با شناور مجدداً به نقطهی دیروز میرفتند و شنا را ادامه میدادند که این داستان حدود ۸۵ روز طول کشید.
آقای دکتر شعاعی، مسیر شنای محمد کبادی از کجا آغاز شد؟ به کجا ختم شد؟ و خصوصاً از چه نقاطی عبور کرد؟
اگر روی نقشه نگاه کنید، در مرزی که دریای عمان و خلیج فارس به هم میرسند، نقطهی آغاز خلیج فارس را میتوانید جزیرهی هرمز در تنگهی هرمز در نظر بگیرید. بنابراین ما از آنجا به عنوان نقطهی آغازین، در استان هرمزگان، حرکت را شروع کردیم. از آنجا مسیر به سمت قشم، به سمت کنارهی استان هرمزگان ادامه پیدا کرد تا رفتیم به سمت عسلویه. عسلویه تقریباً مرز بین بوشهر و هرمزگان است. از عسلویه مسیر در کنارهی استان بوشهر ادامه پیدا کرد تا خود شهر بوشهر. آنجا ما طی مسیری رسیدیم به بندر دیلم که تقریباً در ناحیهی پایانی استان بوشهر قرار دارد و وارد منطقهی استان خوزستان شدیم. در مسیر استان خوزستان، چون باید از کناره برویم، بهخاطر اینکه سریعتر بتوانیم حرکت کنیم، حرکت مستقیم را انجام دادیم تا اینکه رسیدیم به منطقهی اروندکنار و آنجا روز پایان پروژهی ما در اروندکنار بود.
این نکته را هم در ارتباط با سئوالی که همه در زمینهی حفاظت از شناگر داشتند، توضیح بدهم؛ شناگر ما عمدهی مسیرش را در داخل یک محفظه شنا میکرد. محفظهای که به دست خود بچهها طراحی شده بود، حدود هفت در سه در دو (7x3x2) و با توری. به علت اینکه هم خطر حملهی کوسه هست و از کوسه مهمتر "ژلهفیش" که از گروه عروسهای دریایی است، خطر آسیب رساندن به شناگرها را دارد. به همین دلیل محمد داخل این قفسه شنا میکرد. قفسه هم با دولایه طناب ۳۰متری توسط خود شناگر کشیده میشد و داخل آن شنایش را انجام میداد.
آقای دکتر شعاعی، گویا غیر از ثبت رکورد و ثبت آن به نام "خلیج فارس"، طرح شما اهداف دیگری را هم دنبال میکرد: مثلاً حفاظت از محیط زیست...
پروژهی ما چند گروه هدف داشت. اصلاً ما به دنبال آن نبودیم که فقط یک رکورد ثبت کنیم و تمام شود. یعنی ورزش یکی از اهداف ما بود. ما اهداف اجتماعی داشتیم، اهداف فرهنگی داشتیم و اهداف محیط زیستی. در حقیقت، توجه به حاشیهی خلیج فارس، توجه به توانمندیهای مردم، فرهنگ غنیای که دارد، در عین حال فقری که آنجا هست، افرادی که دارند در کنار یک منبع بیپایان ثروت فقیرانه زندگی میکنند و محیط زیست. به علت اینکه آبهای خلیج فارس که گروه زیادی از مردم ما روزیشان را از آنجا میگیرند، به دلیل آلایندههای صنعتی، مسائل نفتی و مشکلات زمان جنگ، دچار آلودگی شده است و برای ما بسیار مهم بود که این توجه را بدهیم که این سفرهی بزرگ و پرنعمتی که آنجا پهن است، به دست ما انسانها آلوده میشود.
بنابراین توجه به محیط زیست خیلی برای ما مهم بوده، هست و خواهد بود. در حقیقت، پایان پروژه، آغاز اهداف درازمدت ماست. ما در حال طراحی یک همایش هستیم به اسم "همایش دریایی پروژهی خلیج فارس" که امیدواریم با همکاری سازمان محیط زیست، بتوانیم آن را برگزار کنیم و توجه مردم، گروههای بومی و بقیهی مردم کشور را به مسئلهی محیط زیست خلیج فارس بیشتر جلب کنیم.
آقای دکتر شعاعی، جنبهی نمادین ثبت رکورد به نام "خلیج فارس" چقدر اهمیت داشت؟
واقعیت این است که خلیج فارس، خلیج فارس بوده، هست و خواهد بود. اینکه مثلاً جماعتی یکباره تصمیم بگیرند، من را به نام دیگری صدا کنند که نام من را عوض نمیکند. تمام مستندات هم از قدیم، چه مستندات خود اعراب، چه مستندات لاتین و چه مستنداتی که ما داریم، از ایران گذشته در تاریخمان، همه بر این قضیه صحه میگذارند. به همین دلیل ما میخواستیم با انجام این حرکت و یک ثبت رکورد نمادین، نشان بدهیم که این نام هست. حالا اگر یک هجمهی تبلیغاتی دارد بر علیه آن صورت میگیرد، این باعث نخواهد شد که این نام عوض شود و مجدداً این نام متعلق به گروهی است که در آن افتخارآفرینی میکنند.
ما خواستیم این نام، با یک افتخار اسمش دوباره برده شود و ثبت جهانی بشود. بنابراین تاکید داشتیم بر اینکه لوکیشن باید در رکورد ما باشد. یعنی نوشته شود که این حرکت در "پرشین گلف" انجام شده که خوشبختانه در هر دو رکورد جهانی ما -چون در سایت آبهای آزاد به عنوان طولانیترین رکورد و در گینس به عنوان سریعترین رکورد شنای آبهای آزاد ثبت شده است- نام پرشین گلف هست.
آقای دکتر شعاعی، گذشته از جنبههای اجتماعی، زیستمحیطی و غیره، ثبت این رکورد با نام خلیج فارس، دو جنبهی مهم داشته است. یکی ثبت یک رکورد جهانی ورزشی برای شنای ایران است و دیگری مسئلهی نام خلیج فارس است. ولی متأسفانه از سوی مقامات ورزشی ایران به شما کمک نشد، از سوی فعالان و نهادهایی هم که برای حفاظت از نام خلیج فارس تلاش میکنند، به شما کمکی نشد و بازتاب رسانهای خوبی هم نداشت. چرا به نظر شما؟
این سئوال ما هم هست. البته کمیتهی المپیک بعد از پایان پروژه، در جریان که قرار گرفت، تشکر کرد و در حال حاضر هم دارند زحمت این کار را میکشند که جشنی را برای رونمایی از ثبت رکورد جهانی ما برپا کنند. به هرحال حداقل این همراهی را با ما داشتند. ولی کل نظام اصلی ورزشی کشور، فدراسیون شنا و... هیچگونه همکاریای در این زمینه با ما نداشتند. این سئوال خود ما هم هست. زمانی هست که شما در زمینهای در جهان خیلی شهرهاید. اما ما در شنا هیچگونه رکوردی نداریم، حتی در سطح آسیا هم خیلی حرفی برای زدن نداریم. هرچند شنای ما در این سالها، شکر خدا، رشده کرده، ولی هنوز ما با رکوردهای جهان خیلی فاصله داریم. بنابراین این رکورد از خیلی از جهتها اولین بود.
شاید به خاطر اینکه ما یک گروه خودجوش بودیم، شاید به خاطر اینکه از هرگونه وابستگی، غیر از وابستگی به این خاک، بری بودیم، شاید به خاطر اینکه شعارمان صلح و نوعدوستی بود، شاید به خاطر اینکه دوست نداشتیم برای گروه خاصی این کار را انجام بدهیم، خیلی هم کسی علاقه نشان نداد. به هرحال این پروژه از نظر بیزنسی هم میتوانست پروژهی خوبی باشد برای اسپانسری که میتوانست بیاید تبلیغ کند. حتی این هم نبود. حتی به شکلی به ما میفهماندند که افراد منع میشوند از اینکه بیایند با شما همکاری کنند. من بارها اعلام کردهام که بعضی وقتها خود ما به خلیج فارس ضربه میزنیم و فکر میکنیم از بیرون به آن ضربه میخورد.
سازمان هلال احمر از ما میپرسید که شما قرار بود اسپانسر برای این کار بیاورید و ما قرار بود متولی آن بشویم و امکانات در اختیارتان بگذاریم، چی شد؟! من خیلی صادقانه گفتم که ما ناتوان بودیم در گرفتن اسپانسر. من فکر میکردم دوستانی که اینقدر برای نام خلیخ فارس خودشان را میکشند، وقتی برای نامش اینکار را میکنند، حتماً برای خودش، برای آدمهایی که به خاطرش دارند تلاش میکنند، مایهی زیادی میگذارند.
ولی اصلا اینگونه نبود و نه تنها مایه نمیگذاشتند که گروه بسیار زیادی کارشکنی کردند، حتی جایی زیر پای ما را خالی کردند و من باز هم در اینجا از جمعیت هلال احمر و به خصوص دوستان عزیزمان در این سه استان ممنون هستم که صادقانه و عاشقانه با ما بودند. این پروژه واقعاً بر اساس عشق انجام شد، بر پایهی اینکه نشان بدهد جوان ایرانی هنوز اینقدر توانا هست که هرچقدر شما محدودش کنید، تحریمش کنید، امکانات به او ندهید، باز هم به دنبال افتخارآفرینی است و اینکار را میکند. واقعاً اگر بروید ببینید ما با چه امکاناتی این کار را انجام دادیم، آن وقت دهها برابر ارزش این رکورد بالا میرود.
ما در سودای انجام این پروژه به شکل بینالمللی هستیم؛ حال یا در آبهای بینالمللی و یا توسط شناگران بینالمللی مجدداً در آبهای خلیج فارس. امیدوار هستیم که یک حرکت نمادین دیگری را همچنان با شعار "صلح و نوعدوستی ایرانیان و جهانیان" بتوانیم طراحی و اجرا کنیم.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید