چهل سال پیش هنگاهی که دیدار همافران با خمینی به منظور اطمینان بخشیدن به روحانیون انجام گرفت + [صدا]
چهل سال پیش در چنین روزی نزدیک به ٣۵٠ تن از همافران و دیگر نفرات نیروی هوائی در مدرسۀ علوی با آیتالله خمینی دیدار و چنانکه گفته میشود با وی «بیعت» کردند.
نتشر شده در:
دیدار میان همافران و آیت الله خمینی با انتشار عکسی که حسین پرتوی، عکاس کیهان، از این دیدار گرفته و در شمارۀ همان روز روزنامه چاپ شد، اهمیت فراوان گرفت. هر چند پس از پیروزی انقلاب در بارۀ اهداف و چگونگی تدارک این دیدار گزافه گوئیهای فراوان شده است، اما چنانکه از سخنان برخی دست اندرکاران این رویداد کاملاً آشکار است، این کار نیز در ابتدا باید همانند دیدار اطرافیان آیتالله خمینی با رئیس ستاد ارتش و رئیس ساواک پنهان میماند.
Iran: 40ème anniversaire de la Révolution
حسن پرتوی میگوید که در آن روز هنگامی که به مدرسۀ علوی رسید، آنجا را خلوت یافت و همۀ عکاسان را نیز بیرون راندند. به علاوۀ همافران شرکت کننده در این دیدار با لباس شخصی به محل آمده و در آنجا لباس نظامی بر تن کردند. حسین پرتوی، بگفتۀ خود پافشاری میکند که بی آنکه چهرۀ حاضران دیده شود از پشت از این دیدار عکس بگیرد و میگوید «اگر چنین سندی نباشد، چگونه میخواهید ثابت کنید اینجا چه گذشته است؟»
این دیدار بگفتۀ دریادار احمد مدنی که خود در آن ایام دستی در کار داشت به این سبب تدارک دیده شد که به روحانیون اطمینان داده شود که ارتش کودتا نخواهد کرد. وی میگوید «این از پیش فراهم شده بود بوسیلۀ افسرانی که متعلق به نیروهای معتقد ملی بودند، چبهۀ ملی و امثال این. من هم با بعضیهاشون آشنائی داشتم، دوست بودم و ملاقات میکردم. اینا آمادگی هاشون بود که بیایند اطمینان بدهند و روحانیت بدونه که بابت ارتش، اون گمانی را که میبرن ارتش کودتا میکنه، گمانی را که میبرن ارتش مقابلشون هست، منهای معدودی، باقی ماندهها نیستند، این ملاقات به آن مناسبت انجام گرفت».
چنانکه میدانیم نه تنها شاه پیش از خروج از کشور به نظامیان سپرده بود «دیوانگی» نکنند، بلکه پیش از آن آیتالله خمینی در پاریس و طرفداران او در تهران از سوی آمریکا اطمینان یافته بودند که ارتش دست به چنین اقدامی نخواهد زد. آنان نیز به آمریکا که نگران فروپاشی ارتش و افتادن کشور بدست کمونیستهای متحد شوروی بود، اطمینان داده بودند که ارتش را تضعیف نکنند.
از آن هنگام برخی شعارها و از جمله «ارتش برادر ماست، خمینی رهبر ماست» به همین منظور به تظاهرکنندگان دیکته شد.
خمینی خود نیز از پیش از آن برای تحبیب و اطمینان دادن به نظامیان کوشش میکرد. او در بهشت زهرا گفت «میخواهیم که ارتش ما مستقل باشد، آقای ارتشبد، شما نمی خواهی، آقای سرلشکر شما نمی خواهی مستقل باشی؟ ما میخواهیم که تو آقا باشی... خیال نکنید که اگر رها کردیده ما میایم شما را ره دار میزنیم، این چیزهائی است که شما یا کسان دیگر درست کردند».
طرح تدارک دیده شده این بود که ارتش به حمایت از بختیار واداشته شود و بختیار با کوشش اطرافیان آیتالله خمینی، به او بپیوندد و یا خود تغییر نظام و برقراری جمهوری را اعلام نماید. هنگامی که شاپور بختیار در برابر چنین خواسته ای مقاومت کرد، نگرانی از بروز یک کودتا نزد انقلابیون شدت گرفت بویژه آنکه دیگر ژنرال هایزر نیز دیگر در ایران نبود تا ارتش را از چنین اقدامی بازدارد.
این نگرانیها سبب شد که رهبران ملی و مذهبی برای جلوگیری از چنین رخدادی به میدان بیایند. کریم سنجابی نگرانی خود را پنهان نمیکند: «اگر غرض از کودتا اعمال یک سیاست سرکوب ناگهانی است، به نظر من امکان آن همیشه وجود داشته و هنوز وجود داره. امیدوارم که در افسران ارتش ایران آنقدر حس وطن پرستی و مسئولیت و آینده نگری باشد که هرگز حاضر نشوند دست به چنین اقدامی بزنند».
و آیتالله محمد کاظم شریعتمداری ارتش را به آرام ماندن میخواند: «انتطار ما ار آرتش اینست که خودشان را بردران ملت و از خود ملت بدونند و قهراً به طرف ملت جبهه نگیرند، تیراندازی نکنند، اذیت و آزار نکنند».
می دانیم که فردای روز دیدار همافران با آیتالله خمینی چرخ تاریخ شتاب گرفت و سرنوشت کشور رقم خورد.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید