آیا قاسم سلیمانی "چهگوارای ایرانی" است؟
روزنامه لوموند امروز در کنار موضوعات مربوط به رئیس جمهوری جدید فرانسه به ایران هم پرداخته است. این روزنامه در صفحه نخست خود مطلبی با عنوان "قاسم سلیمانی، چه گوارای ایرانی" منتشر کرده و به دنبال آن ۳ صفحه را به ایران اختصاص داده است.
نتشر شده در: : روزآمد شده در
روزنامه لوموند عکس بزرگی از قاسم سلیمانی در حال نمازخواندن منتشر کرده و در گزارشی از ایران درباره قاسم سلیمانی با اشاره به فعالیتهای نظامی او نوشته که هفده ماه پیش منابعی از امریکا و خاورمیانه از سفر قاسم سلیمانی به مسکو خبر دادند. این سفر به روسیه اما درباره سوریه بود. قاسم سلیمانی از سال ۲۰۱۲ نیروهای سپاه پاسداران را در سوریه رهبری میکند. نخست برای سرکوب انقلاب مردمی در این کشور و بعد برای مقابله با نیروهای مسلح شده ضد بشار اسد.
لوموند با یادکردن از قاسم سلیمانی به عنوان "قویترین مرد خاورمیانه" نوشته که او از زمان آغاز جنگ در ایران با جنگ آشنا شده، بعدها پس از سرنگونی صدام حسین به عراق رفته و حالا در سوریه است و همچنان سی و هفت سال پس از انقلاب ایران مشغول جنگ است.
لوموند در این گزارش بیشتر اظهارنظرهای مقامات سپاه ایران و نیز مقامات سیاسی نزدیک به قاسم سلیمانی را درباره او منتشر کرده و حتی در به یادداشتی از صادق زیبا کلام به عنوان "یک اصلاحطلب" اشاره کرده که در آن قاسم سلیمانی را ستوده است.
به نوشته لوموند در حالی که بسیاری از سپاهیان زمان جنگ اکنون به کار تجارت یا سیاست مشغول هستند یا مثل محمدباقر قالیباف، در سر سودای رئیس جمهور شدن دارند؛ قاسم سلیمانی همچنان مثل گذشته صبحها سحر از خواب برمیخیزد و به این سو و آن سو میرود. لوموند همچنین با "چه گوارای ایرانیها" خواندن قاسم سلیمانی به نقل از عبدالله گنجی، سردبیر روزنامه جوان ، وابسته به سپاه پاسداران مینویسد: "از زمان انقلاب، او در جنگ زندگی میکند. زندگی او مثل ما نیست. آدمهایی مثل او حتی در رختخواب هم باید نگران مرگ باشند. او میخواهد شهید شود."
این را خود قاسم سلیمانی هم در سال ۲۰۰۹ در مصاحبهای گفت که با او در مرز عراق انجام شد: "زمین نبرد (جبهه)، بهشت گم شده انسان است. بهشتی که با تقوا و اخلاقیات ساخته شده است."
لوموند با مرور فعالیتهای نظامی قاسم سلیمانی در طی سالهای گذشته و همچنین ارتباطات وی با جریانهای سیاسی و ایدئولوژیک در کشورهای مختلف به ویژه سوریه و عراق و لبنان به حضور او در طی سالهای گذشته در بالاترین سطوح نظامی اشاره کرده که اگرچه تا مدتها مردم ایران او را به درستی نمیشناختند اما بسیاری از مقامات این کشورها با او در ارتباط بوداند.
این روزنامه همچنین درباره شایعات مربوط به نامزدی قاسم سلیمانی برای ریاست جمهوری نوشته که خود او آن را رد کرد و همچنین به نقل از صادق زیباکلام، استاد دانشگاه در ایران مینویسد که اگر سلیمانی مورد اعتماد جریانهای سیاسی مختلف در ایران است؛ به دلیل همین کنارهگیری او از فعالیتهای سیاسی (مستقیم) است.
هرچند لوموند به نقل از "علی الادیب" از رهبران حزب شیعه "آلدعوه" در عراق مینویسد که قاسم سلیمانی "برای محافظت از نظام جمهوری اسلامی میجنگد. این جنگ برای او بیشت از آن ملی باشد، مذهبی است و انگیزههای مذهبی او را تقویت میکند."
در واقع آنچه قاسم سلیمانی برای آن میجنگیده و میجنگد، جمهوری اسلامی است.
ماکرونیسم چیست؟
روزنامه لیبراسیون امروز تعریفی از اصطلاح "ماکرونیسم" داده است که این روزها در فرانسه باب شده و از وقتی امانوئل ماکرون به دور دوم انتخابات راه یافت؛ نام آن بیشتر شنیده میشود.
لیبراسیون در تعریف ماکرونیسم میگوید: "از راست تا چپ، گولیست و میترانیست، جوان و سالمند، اروپایی و فرانسوی، لیبرال و لیبرال، فردگرا و جمعگرا، و همزمان درون سیستم و بیرون از آن"
اما به نوشته لیبراسیون ماکرون با رد این عقیده که فرانسه در حال "سقوط" است؛ قصد دارد فرد را بدون انحراف از یک لیبرالیسم مشخص در مرکز فعالیتها بگذارد.
لیبراسیون مینویسد که به طرزی بسیار منطقی در قلب ماکرونیسم، فرد اهمیت دارد. فرد به منزله عضوی از اجتماع که باید انرژیهای او را آزاد کرد و مشارکت او را افزایش داد تا خود، سرنوشتش را برعهده گیرد.
در ادامه این مطلب میخوانیم که منظور از فرد در تفکر ماکرونیسم و جنبش او موسوم به جنبش "درحرکت" چیست؟ آیا فرد را بدون ریشههایش درنظر میگیرد؟
نه، لیبراسیون مینویسد که ماکرون در عین حال به سنت و گذشته هم باور دارد اما فرد در تفکر ماکرونیسم فرد باید از ریشه خود درآید تا بتواند خود را در دنیای بزرگتری نمایش دهد. همچنان که "خود ماکرون نیز چنین کرد. "
نخستین نبرد ماکرون
روزنامه فیگارو هم از لایحه اصلاح قانون کار در تیتر نخست خود نوشته که به گفته این روزنامه "نخستین نبرد" ماکرون در مقام رئیس جمهوری خوهد بود.
از سوی دیگر روزنامه فیگارو با اشاره به ایجاد اختلاف میان دو جنبش متحد امانوئل ماکرون و فرانسوا بایرو، سیاستمدار فرانسوی مینویسد که در حالی که بایرو پس از اعلام نامزدهای انتخابات مجلس از سوی ماکرون، از او به خاطر تعداد کم نامزدهای حزب خود در آن لیست دلخور بود؛ اما به نظر میرسد آنچنان که فیگارو گفته بایرو شب گذشته راضی از دفتر خود در حزب بیرون آمده و سرانجام به "نتیجه" رسیده است.
این "نتیجه" پس از یک روز بحث درباره موضوع مورد مناقشه بوده است.
فیگارو در سرمقاله خود نیز مینویسد که در بلبشوی سیاسی فعلی، نمیتوان با قطعیت گفت که امانوئل ماکرون میتواند نمایندگان حداکثر را در انتخابات پارلمانی به دست آورد یا نه؟ اما یک چیز قطعی است: اینکه پس از انتخابات پارلمانی، در صورتی که ماکرون در آن موفق شود؛ بلافاصله نبرد اجتماعی او آغاز میشود و این نبرد، خطرهای فراوانی با خود خواهد داشت: لایحه اصلاح قانون کار هنوز به جایی نرسیده که سندیکاها از همین حالا آماده اعتراض به آن هستند، همچنان که چپ تندرو در شبکههای اجتماعی، اعتراضات خود را آغاز کرده است.
فیگارو با حمایت از قانون کار ماکرون نوشته که دولتهای پیشین همواره با مشکل بیکاری روبرو بودند اما به جای محکم ایستادن دربرابر آن ترجیح دادند خود را به خواب بزنند.
این روزنامه در ادامه نوشته که در حالی که دیگر رقبای فرانسه بر کارکردن بیشتر هر فرد با تعداد ساعات افزونتر تاکید دارند؛ فرانسه تاکنون خود را مشغول بیکاران کرده بوده است.
نویسنده سرمقاله در پایان هم اظهار امیدواری کرده که ماکرون بتواند با بدست اوردن اکثریت آراء در پارلمان، مقابل جریان "منفعل" در فرانسه بایستد.
لوموند هم از هفتهای نوشته که زندگی سیاسی در فرانسه را "کاملا تغییر داد."
تیتر نخست روزنامه لوموند هم که عصر منتشر میشود درباره حمله تازه سایبری به چندین کشور جهان نوشته که کامپیوترهای بسیاری از کشورهای جهان قفل شده و به نظر میرسد روسیه بیش از بقیه آسیب دیده است.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید