دسترسی به محتوای اصلی
هفته‌نامه‌های فرانسه

از سانتیاگو تا بیروت، خشم مردم به خاطر چیست؟

شیلی، لبنان، عراق، هند، بولیوی، هنگ‌کنگ... انگار دنیا را تب اعتراض تسخیر کرده است. در چهارگوشۀ جهان مردم در اعتراض به گرانی زندگی یا ناکارآمدی دولت‌ها و فساد طبقۀ حاکم به خیابان‌ها آمده‌اند. اما به چه دلیل این شعلۀ ناگهانی حالا برخاسته است؟

"مردم خواهان سرنگونی نظام‌اند" - تظاهرات اهالی بغداد
"مردم خواهان سرنگونی نظام‌اند" - تظاهرات اهالی بغداد Reuters
تبلیغ بازرگانی

به خاطر چند سِنت

مجلۀ "ماریان" با اشاره به جنبش جلیقه زردهای فرانسه می‌نویسد: "شاید غریب به نظر بیاید، اما خروش اعتراضات مردم فرانسه و شیلی در نهایت به خاطر چند سِنت افزایش قیمت بلیط مترو یا بنزین بلند شد". منظور اینست که در حالی که "کشتی جهان" در حال غرق شدن است و اقتصاد بین‌المللی با دشواری‌های عظیم روبروست و فجایع انسانی، جنگ و افتضاحات کلان سیاسی هر روزه جریان دارد، آنچه مردم را به خشم آورده، افزایش ناچیز قیمت‌هاست...

هفته‌نامۀ "کوریه انترناسیونال" که مقالاتش را از مطبوعات کشورهای مختلف جمع‌آوری می‌کند، در جستجوی انگیزه‌های جنبش‌های اعتراضی به سراغ نیویورک‌تایمز رفته و از این روزنامۀ آمریکایی نقل می‌کند که در شیلی، افزایش قیمت بلیط مترو نخستین جرقه را زد. در لبنان، افزایش عوارض بر مکالمات اینترنتی و در هند، گران شدن پیاز... همه جا مردم خشمگین و به‌جان آمده به خیابان آمده‌اند تا عصیان خود را علیه نخبگان سیاسی فاسد و ظالم اظهار کنند.

علاوه بر کشورهایی که در خبر‌های هفتۀ اخیر فراوان مطرح بودند، در کشورهای دیگری مثل روسیه، جمهوری چک، سودان یا قزاقستان هم از ماه‌ها قبل غرش اعتراضات مردمی به گوش می‌آید.

گرایش‌های مشترک

"کوریه انترناسیونال" به نقل از نیویورک تایمز می‌نویسد که در بسیاری از این اعتراض‌ها گرایش‌های مشترکی دیده می‌شود. مثلاً انتقاد تند از نخبگان و اقلیت حاکم: همه جا صحبت از یک طبقۀ حاکم کوچک اما بی‌نهایت فاسد است و در مقابل، نسل جوانی که برای گذران زندگی روزمره دچار مشکل است. حضور پررنگ جوان‌ها در تظاهرات همۀ کشورها، شاید نخستین وجه مشترک موج اعتراض‌های جهانی باشد.

مورخان دوران معاصر نشان می‌دهند که در طول چند دهه، همۀ جوامع کم‌کم بر این اصل آگاهی یافته‌اند که می‌توان به خیابان آمد و خواستار تغییرات اساسی شد. همچنین کند شدن رشد اقتصاد جهانی و البته شکاف عظیم میان فقیر و غنی، از دیگر دلایل کلی اعتراضات اخیر است. در عین حال، به نظر می‌رسد که رشد دموکراسی هم متوقف شده و مردم و فعالان سیاسی به این نتیجه رسیده‌اند که در مقابل بی‌تفاوتی حکومت‌گران، تنها راه باقیمانده ریختن به خیابان‌هاست.

اعتراض بیشتر، موفقیت کمتر

نیویورک تایمز با اتکا به تحقیقات یک سیاست‌شناس دانشگاه هاروارد نکات آماری قابل تأملی را مطرح می‌کند: هر قدر تعداد جنبش‌های اعتراضی بیشتر می‌شود بخت موفقیت‌شان کاهش می‌یابد. تا همین بیست سال پیش، ٧٠درصد تظاهراتی که در جهت تغییرات سیاسی مهم انجام می‌گرفت، به هدف می‌رسید. این رقم از اوایل دهۀ ١٩۵٠ میلادی افزایش داشته اما از حوالی سال ٢٠٠٠ گرایش معکوس یافته است. بر اساس پژوهش‌های اریکا چنویت (Erica Chenoweth) امروزه نرخ موفقیت حرکت‌های اعتراضی را می‌توان حدود ٣٠درصد برآورد کرد.

به موازات این واقعیت آماری، پدیدۀ دیگری نیز قابل ملاحظه است: عدم موفقیت باعث می‌شود که حرکت‌های اعتراضی تغییر شکل دهد، دچار خستگی شود و حتی در برخی موارد با نفاق و تفرقه و مخالفت بخشی از جامعه مواجه گردد. اریکا چنویت نتیجه می‌گیرد که در دنیای امروز، اعتراض‌های اجتماعی خصوصیت استثنایی بودن را از دست داده و به یک پدیدۀ تقریباً معمولی تبدیل شده است.

در کشورهایی که انتخابات نقش بسیار مهمی دارد، مثل ایالات متحده یا بریتانیا، بدبینی عمومی نسبت به طبقۀ حاکم و نظام سنتی دموکراسی، رشد گرایش‌های عوام‌گرا (پوپولیسم)، ناسیونالیسم افراطی و واکنش‌های ضدمهاجرت و بیگانه‌ستیز را در پی داشته است.

ویژگی‌های منطقه‌ای

"کوریه انترناسیونال" می‌نویسد که یافتن وجوه مشترک در همۀ جنبش‌ها و اعتراضات کنونی کار ساده‌ای نیست اما مسلماً هر منطقه ویژگی‌هایی دارد. تظاهرات در خاورمیانه، اگرچه در نظر اول "بهار عرب" را تداعی می‌کند، اما فضای کلی اعتراضات امروزی با رویدادهای سال ٢٠١١ بسیار متفاوت است: خطوط و جبهه‌گیری‌های قدیمی ایدئولوژیک و فرقه‌ای حالا دیگر چندان مهم نیست. مثلاً تظاهرکنندگان لبنانی نسبت به همۀ قدرتمندان اظهار بی‌اعتمادی می‌کنند و جناح‌بندی‌های همیشگی سیاست داخلی لبنان را کنار گذاشته‌اند. به طور کلی بعد از "بهار عرب"، مردم نسبت به حرکت‌های اعتراضی بدبین شده بودند و می‌ترسیدند که عاقبت کارشان مثل سوریه، لیبی یا یمن شود. اما به نظر می‌رسد که این ترس و نگرانی اینک پشت سرگذاشته شده است.

شبکه‌های اجتماعی

اعتراضات اجتماعی کنونی را نمی‌توان بدون توجه به اهمیت ارتباطات و نقش شبکه‌های اجتماعی بررسی کرد. امروزه، برخی تظاهرات با سرعتی حیرت‌انگیز جان می‌گیرد اما با همان سرعت نیز از هم می‌پاشد. در عین حال، دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی نیز به خوبی استفاده از شبکه‌های اجتماعی را برای مقابله با اعتراض‌ها و احیاناً گمراه کردن فعالان سیاسی آموخته‌اند.

فراخوان‌های اعتراضی از طریق شبکه‌های اجتماعی همیشه موفقیت‌آمیز نیست. مثلاً در هند، افزایش بهای پیاز اعتراض کشاورزان را دامن زد. اما هیچکس نتوانست خشم معترضان را به جریانی متحد و منسجم تبدیل کند و تلاش برخی احزاب و فعالان سیاسی برای بهره‌گیری از فرصت، ناکام ماند.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

همرسانی :
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.