دسترسی به محتوای اصلی
بررسی روزنامه‌های امروز فرانسه

اگر در ایران آب مدیریت نشود، این کشور طی ٣٠ سال آینده تبدیل به سرزمین اشباح خواهد شد

کاندیداتوری رسمی نیکلا سارکوزی، رئیس جمهوری پیشین فرانسه برای انتخابات ریاست جمهوری آینده از ورای شرکت در انتخابات مقدماتی حزبش، صفحه نخست اکثر روزنامه‌های امروز چاپ پاریس را به خود اختصاص داده است. روزنامه لوموند در کنار این مطلب، مطلبی را به معضل آب در ایران اختصاص داده است.

تبلیغ بازرگانی

روزنامه فیگارو در عنوان بزرگ خود می نویسد: سارکوزی «زیر پرچم هویت ملی» وارد کارزار انتخاباتی می‌شود. "گیوم تبار" در سر مقاله خود به این اشاره دارد که کاندیداهای ریاست جمهوری، بسان یک دروازه بان فوتبال حس می‌کنند که آیا باید به سمت چپ بروند یا راست. "نیکلا سارکوزی" هم حس کرده که برای انتخابات 2017 می بایست مقوله «هویت ملی» را برگزیند. البته او به هنگام شرکت در انتخابات درون‌حزبی‌اش در سال 2014 همین مقوله «هویت» را شعار خود کرده بود که اسلام و مهاجرت را هم دربر می‌گرفت. نباید از نظر دور داشت که او در آن انتخابات با اختلاف کمی نسبت به رقبایش پیروز شد و در تمام نظرسنجی‌ها پیرامون انتخابات مقدماتی برای تعیین کاندیدای حزب "جمهوری‌خواهان" برای ریاست جمهوری، "الن ژوپه" شهردار "بوردو" بر او پیشی داشت. اما صورت مسئله در پی سوءقصدهای جهادی، خشونت های بسیار به هنگام تظاهرات علیه قانون تازۀ کار، افزایش موج قوم‌گرائی و تلاطم در اروپا، تغییر شکل داد وهویت ملی فرانسه را به رده بالا آورد؛ "سارکوزی" هم این را حس کرد و امروز کمتر کاندیدای ریاست جمهوری سال 2017 است که نداند مبارزات انتخاباتی بیشتر پیرامون این مقوله خواهد گردید؛ از این رو دیگر "سارکوزی" انحصار چنین دیدی را ندارد اما می‌تواند بگوید که جزو نخستین بوده است .

روزنامه هومانیته می نویسد، رهبر حزب "جمهوریخواهان" پرده از چهره برداشت و با اعلام کاندیداتوری خود اولویت‌هایش، یعنی تغییر در «حق دسترسی به ملیت از ورای زائیده شدن در خاک فرانسه»، در «حکومت قانون» و برقراری «لیبرالیسم افراطی» را مطرح کرد.

هومانیته می نویسد، در پی شکست در مبارزات انتخاباتی سال 2012 در برابر "هولاند"، "سارکوزی" هیچ گاه نتوانست میل انتقام‌جوئی خود را پنهان کند. به هررو، او هنوز نتوانسته بر رقیب خود "الن ژوپه" در نظر سنجی‌ها پیشی گیرد و گرچه اختلافش با او کمتر شده اما یک نظرسنجی دیگر که به تازگی توسط مؤسسه "ایپسوس" انجام گرفته از این حکایت دارد که از هر سه فرانسوی (66 درصد) دو نفر با کاندیداتوری وی برای ریاست جمهوری مخالفند. حق با آنهاست چرا که "سارکوزی" در کتابی که به تازگی به چاپ رساند، چالش‌های پیش رو را چنین برمی‌شمرد: «سخت‌گیری در برابر اقلیت ها» به ویژه با ایجاد مفهوم «ملیت مشروط» یعنی به وجود آوردن شهروندهای دست دوم از فرزندان خارجیانی که در فرانسه به دنیا می‌آیند که به گفته هومنیته یک رژیم غیرانسانی و کافکائی را پایه‌ریزی می کند و از دید "پاتریک وی" یک تاریخ دان، تا کنون هیچ پیشینه ای در هیچ کجای دنیا نداشته است. «بالا بردن میزان رقابت پذیری» بازار فرانسه که به «لیبرالیسم افراطی» نزدیک می شود، «سخت گیری بر اقلیت‌ها» که به گفته وی می‌خواهند با ارعاب به خواست‌های خود برسند، در سر اولویت‌های وی قرار می‌گیرند.

لیبراسیون با اختصاص تمام صفحه نخست خود به این کاندیداتوری، با چاپ عکسی از "سارکوزی" در کنار آن می‌نویسد «ازهمه بدتر این که او می‌تواند پیروز شود».

لیبراسیون می نویسد: با سوار شدن بر موج ترس از ناامنی و ازدست دادن هویت و اشباع همه رسانه‌ها با حضور خود، رئیس جمهوری پیشین تلاش دارد برنده انتخابات مقدماتی حزبش باشد.

سردبیر لیبراسیون "لوران ژوفرن" می‌نویسد: گرچه "الن ژوپه" در نظر سنجی‌ها بر او پیشی گرفته و بخشی از هم‌جناحان وی، او را نمی خواهند، "سارکوزی" ممکن است با جنب‌وجوشی که دارد و از گفتن هیچ گونه سخن بی ربط پرهیز نمی کند، برنده انتخابات مقدماتی باشد و راه را برای رسیدن به مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری هموار کند. شاید علت مخلوطی از چندعامل، از جمله ‌«تلقین همه روزه به خود»، «اطمینان به نفس بیش از حد» و همچنین انتقال آن به دیگران باشد. او که دچار فراموشی حاد است دیگر به یاد نمی آورد که در زمان شکستش در سال 2012، یک میلیون به بیکاران افزوده شده بود و او بدهی های ژرفی برای فرانسه به جا گذاشت. با این حال با یک نیروی شگفت‌انگیز، به آینده همچون به یک صفحه سفید می نگرد.

"ژوفرن" می پرسد، آیا می توان او را "نیکلا ترامپ" یا "سیلویو سارکوزی" نامید؟ و پاسخ می دهد، نه چندان، چرا که سارکوزی گرچه به نرخ روز نان می خورد اما کارهایش بدون تعمق نیست؛ از جمله این که کاندیداتوری خود را بجای فرستادن یک "تویت"، با انتشار یک کتاب خبر داد؛ کتابی بس ترسناک؛ چرا که حکایت از یک گسستی بزرگ می کند، یعنی کاهش مهاجرت، مسلمانان را به کنار راندن از اجتماع و از میان برداشتن بخش‌های بزرگی از نظامِ پوشش‌های اجتماعی در فرانسه.

روزنامه اقتصادی لز اکو می نویسد: رئیس جمهوری پیشین می خواهد تا آنجا که ممکن است اشخاص بیشتری را به خود جلب کند و خود را از نفوذ بخشی از نخبگان رها سازد. او می گوید که پس از 4 سال دروغ و بی‌حرکتی، مردم آماده اند شماری از داده‌ها را زیر پرسش ببرند و پیشرفت‌های گذشته را به یاد بیاورند.

لوموند هم که می نویسد برای پیشی گرفتن از "آلن ژوپه"، رئیس جمهوری پیشین از مقوله «هویت» استفاده می کند، در مطلبی بزرگ به این پرداخته که «ایران به دنبال باز یافتن دریاچه‌ها و رودخانه‌های گمشده است».
لوموند با اشاره به خاطرات مردی 53 به نام وحید، از خشک شدن دریاچه "گاوخونی" با گستره ای برابر با 476 کیلومتر مربع حکایت می کند که در 170 کیلومتری اصفهان واقع بود و امروز تبدیل به خاکی خشک شده است. دریاچه‌ای که زیستگاه هزاران پرنده مهاجر، لک لک و گوزن را تشکیل می‌داد.

در کنار بستر رودخانه پرجوش و خروش زاینده رود، کشاورزان هندوانه، شلغم و پنبه می کاشتند. با کاهش آب وسپس خشک شدن کامل آن، این کشاورزان دست از کشت کشیدند.

لوموند سپس به کاهش 88 درصد دریاچه ارومیه و سپس هامون (در جنوب شرقی) پرداخته می نویسد، ایران با بحران آب در پی سالها خشکسالی روبروست که به کشاورزی این کشور آسیب می زند که 92 درصد ذخایر آبی را مصرف می کند و70 درصد آن را هدر می دهد.

ایران همچنین با مصرف 97 درصد آبهای سطحی خود، تقریبأ همه رودخانه های این کشور را خشک کرده است؛ به گفته عیسی کلانتری، مشاور مسائل آب، اگر در زمینه کشاورزی و محیط زیست طی سی سال آینده تلاشی انجام نگیرد، کشور غیرقابل زندگی و تبدیل به سرزمین اشباح خواهد شد.
چهار برابر شدن جمعیت کشور در 60 سال ونیز توسعه اقتصادی از علل این بحران آب هستند. به عنوان مثال در آذربایجان زمین‌های زیر کشت طی 40 سال از 150,000 به 800,000 هکتار افزایش یافته است.
مصرف آب بدون هیچ مدیریتی انجام گرفته و از جمله در زمان حکومت محمود احمدی نژاد بخشی از آب زاینده رود از محور آن خارج شد تا برای مصرف کارخانه‌ها در یزد به کار گرفته شود. او همچنین در سال 2011 به کشاورزان در چهارمحال و بختیاری اجازه داد تا جائی که می خواهند از آب زاینده رود بهره برداری کنند. در دو دوران حکومت وی بود که آب دریاچه ارومیه تقریبأ به پایان رسید.
اما از زمان رسیدن حسن روحانی به قدرت، دفاع از محیط زیست یکی از اولویت‌های دولت به شمار می آید و تلاش‌های وی سبب شد تا حدی دریاچه ارومیه نجات یابد. اما در سرنوشت گاوخونی، علیرغم قول‌های داده شده تغییری به وجود نیامد وخشکی به وجود آمده به ویژه با درنظر گرفتن واریز پساب‌های کارخانه ها که در آنها فلزات خطرناک معلق هستند، وضع را خطرناک‌تر می کند چرا که ریزگردهای دربرگیرنده این فلزات، همراه با باد، تا صدها کیلومتر برده می شوند. حال به گفته یک کارشناس نباید منتظر بود که این ریز گردها به پایتخت برسند تا مسئولان مشکل زاینده‌رود و گاوخونی را حل کنند؟

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

همرسانی :
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.