ایران و عربستان سعودی : شکاف آشکار
هفتهنامههای فرانسه، گرچه در مطالب اصلی خود به مسائل گوناگون و از جمله مسائل داغ داخلی توجه کردهاند اما از مسائل بینالمللی هم دور نیافتادهاند.
نتشر شده در: : روزآمد شده در
گوش کنید - ۰۷:۰۲
هفته نامه "اکسپرس"، در بخش مطالب ویژه خود، در خبری زیر عنوان «ایران و عربستان سعودی: شکاف آشکار" ، مینویسد: حسن روحانی، با دادن فرمان به حزب الله لبنان برای پایان دادن به یورشهایش به اسرائیل، در واقع به افزایش تنش در خاورمیانه کمک می کند، چرا که همزمان عربستان سعودی را هدف اصلی خود برمی شمرد.
تهران با کاهش شعارهای ضداسرائیلی خود میخواهد لطف غرب را به دلایل اقتصادی جلب کند، دیگر این که نشان دهد مبارزه با عربستان سعودی برای این کشور تبدیل به معضلی پایدار شده است.
هفته نامه "لوپوئن" هم در مطلبی به آن چه در عربستان سعودی میگذرد اشاره داشته می نویسد: مدتهای دراز عربستان در زمینه گزینههای سیاسی واقتصادی و نیز اصول دینی، هم بی تحرک و هم محافظهکار بود. حال به ابتکار محمد بن سلمان 30 ساله، این کشور میخواهد از وابستگیاش به نفت دور شود؛ از این رو، او "خالد ال فلح"، مدیر عامل "آرامکو" را به سمت وزیر انرژی، صنایع و معادن برگزید و همزمان تصمیم گرفت به جای پرداخت فاکتورهای 40 میلیارد دلاری شرکتهای گوناگون با پول، به شکل قسط آنها را پرداخت کند.
عربستان همچنین یک وام ده میلیارد دلاری به مدت پنج سال از یک بانک سویسی و بانک "جی بی مورگان" گرفت و ادارهای نیز برای مدیریت وامهایش گشود.
این تصمیم ها به دنبال شوک هائی گرفته شد که عربستان سعودی را به شکل ژرف تکان داد. یکی از آنها افت بهای نفت از 115 به 27 دلار برای هر بشکه از ماه مه سال 2014 و افزایش آن به 50 دلار است که سبب شد خزانه دولت بسیار خالی شود. کسر بودجه عربستان در سال 2015 برابر بود با 19 درصد در آمد ناخالص ملی و ذخیره ارزی این کشور با 160 میلیارد دلار کاهش روبرو گردید. ذخایر مواد سوختی غیرمتعارف هم، آمریکا را به نخستین کشور تولیدکننده نفت در جهان تبدیل کرد.
بهار عربی هم تأثیر خود را بر این کشور گذاشت وسبب شد که شکاف میان خانواده بزرگ سلطنتی و 28 میلیون نفر جمعیتی پیدا شود که 58 درصدش را جوانان زیر 25 سال تشکیل می دهند و 11 درصد جمعیت فعالش بیکار هستند. جنگ سوریه، مشکلات مرزی با ایران و دخالت عربستان در یمن که نیروهایش کمتر از 20 درصد خاک آن را زیر کنترل خود دارند و برایش بین 1 تا 3 میلیارد دلار در ماه خرج برمی دارد را هم می بایست به این مشکلات افزود.
با درهم ریختن نظم سیاسی و مرزها در خاورمیانه، عربستان دیگر نقش یک قدرت منطقه ای را ایفا نمی کند و بازگشت ایران به صحنه سیاست بینالمللی توانسته یک امپراتوری شیعه را از تهران تا عدن، با گذشتن از بغداد بگستراند.
دیگر این که خود عربستان سعودی که جنبشهای جهادی را پدرخواندگی کرده، منابع مالی آنها را تأمین نموده است، اکنون مورد یورش همین جنبش ها قرار گرفته. روابط استراتژیکی این کشور با آمریکا هم پس از سوءقصدهای 11 سپتامبر 2001، از بین رفته است.
در چنین شرایطی، درجا زدن دیگر ممکن نیست اما تغییرات هم خطرهای بزرگی را یدک می کشد، چرا که طرح نوی اقتصادی و اجتماعی مورد نظر پرنس جوان، نیازمند تغییر طرز فکر در عربستان سعودی است که مهمترین مشکلاش تغییرات سیاسی و مذهبی است. دانش و اقتصاد وابسته به آن، نیازمند به رسمیت شناختن آزادیهای فردی و حکومت قانون است. این در حالی است که پدیدار شدن جامعه خدماتی و سهیم کردن زنان در این جامعه، با اصول وهابیون همخوانی ندارد.
حال عربستان سعودی می بایست یا خود را برای دوران پس از پایان نفت آماده کند و یا به وهابیگری وفادار بماند...
"لوپوئن"همچنین در میان مطالب کوچکی که به برندگان جوایز فستیوال کن اختصاص داده، در مطلبی به دوجایزه ای که فیلم "فروشنده" برای "اصغر فرهادی" کارگردان و هنرپیشه اش به ارمغان آورد اشاره کرده می نویسد: این جوایز سیاسی است، چرا که این فیلم بهترین فیلم اصغر فرهادی نبود. نویسنده پس از روایت داستان فیلم که باز هم در تهران رخ می دهد می نویسد: یازهم یک زوج جوان، پس از ترک آپارتمانشان به دلیل خطر درهم فروپاشی ساختمان، دربرابر یک پرسش مهم قرار داده میشوند.
در درون فیلم، این دو بازیگر تآتر هم هستند و در اینجا نمایش "مرگ یک فروشنده سیار"، اثر "آرتور میللر" را بر صحنه ایفا می کنند که شخصیت مردش از بار سنگین رقابتهای اقتصادی جان سالم بدر نمی برد و همسرش با ناتوانی، به این در هم شکستگی مینگرد. اصغر فرهادی به این اشاره دارد که در ایران هم چیز به سرعت تغییر می کند و کسانی که توانائی دویدن در این مسابقه نفسبر را نداشته باشند، قربانی میشوند.
در پشت این درام خانوادگی، نقد اجتماعی دور نیست اما این هم تازگی ندارد. بنابراین می توان گفت که هیأت داوران تماشاچیان خوبی برای فیلم بودهاند.
هفته نامه "ابس" ، در بخش فرهنگی خود، به کتاب پرفروشی اشاره دارد که محتوایش مورد تأیید القاعده بوده است .
در این کتاب که "خشم الهی" نام دارد، "ژوزه رودریگس دوس سانتوس" که در عین حال مجری برنامه خبری ساعت 8 شب در پرتغال است، با دقت بسیار زایش یک اندیشه جهادی را به قلم می کشد. احمد، یک پسر جوان مصری درسهای یک شیخ بنیادگرا را دنبال می کند و پس از گذراندن چند سال در زندان، به غارهای محل پنهان شدن القاعده در افغانستان می پیوندد. در آنجا بن لادن به او مأموریت می دهد که غرب را با انفجار یک بمب اتمی ویران کند.
اندیشه نوشتن این کتاب که درسال 2009 در پرتغال به چاپ رسیده و اکنون به فرانسه ترجمه شده است، در اسلام آباد و در پی قتل بینظیر بوتو، نخست وزیر پاکستان به وجود آمده است.
در عین حال جذبه کتاب در این است که نویسنده بحث پیرامون باورهای مذهبی را بر صحنه های اکشندار ترجیح میدهد. دیگر این که در آغاز این کتاب، نویسنده بدون هیچ گونه تمسخر می گوید: «مطالب این کتاب مورد تأئید یکی از مهمترین اعضای القاعده قرار گرفته است.»
او می افزاید که کتابش درباره اسلام نیست بلکه درباره اسلام بنیادگر است و از این رو پس از گرفتن تأئید یک شیخ میانه رو در پرتغال که با تأسف از برداشت بنیادگرایان مسلمان سخن می گوید، به یکی از نزدیکان بن لادن، یک پرتغالی تند رو که نامش " پائولو آلمداس سانتوس" است و به نام "عبدالله یوسف" فعالیت می کند رسیده است.
به هر رو او عبدالله یوسف را در مراسم فروش کتابش در یک مرکز خرید، دربرابر 500 نفر قرار داد و از او پرسید که تمایل آنها را به تقلید از پیامبر اسلام به ویژه در همه زمینه ها درک نمی کند، که از جمله آنها داشتن شماری برده توسط خود پیامبر است. او از عبدالله یوسف می پرسد «به عنوان مثال شما که نمی گوئید بردهداری کار خوبی است؟؟» عبداله یوسف" پاسخ می دهد: «شما اشتباه می کنید، بردهداری در اسلام طبیعی است»..»
به هر رو "ژوزه رودریگس دوس سانتوس" که در گذشته کتابهائی چون "کدکس 632"، "راز کریستف کلمب"، "فرمول خداوند"، "آخرین راز مسیح" را نوشته که در مجموع سه میلیون نسخه در جهان فروش داشته، توانسته تنها در فرانسه، "فرمول خداوند" را در 90 هزار نسخه به فروش برساند. این کتاب قرار است در سال 2018 به فیلم درآید.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید