در سال ۱۹۲۳ سرتیپ امانالله خان جهانبانی ۱۲ فروند هواپیما از فرانسه خرید که در فوریۀ ۱۹۲۴ با کشتی به بوشهر رسیدند تا از آنجا به سوی تهران پرواز کنند. سرهنگ احمدخان نخجوان در ۲۵ فوریۀ ۱۹۲۵ با یک فروند هواپیمایِ نوساختۀ فرانسوی به نام «بْرِگه ۱۹» با پرچم و نشان ایران مرزهای هوایی بینالمللی را درنوردید و در پایگاه «قلعه مرغی» تهران به زمین نشست. در سال ۱۹۳۲ مدرسۀ خلبانی در ایران تأسیس شد که در آغاز بیست دانشجو پذیرفت. دورۀ آموزش خلبانی دو سال بود. آن مدرسه تا سال ۱۹۴۱ که رضاشاه در گرماگرم جنگ جهانی دوم از ایران رفت ۳۰۰ خلبان تربیت کرده بود. در سال ۱۹۷۹ که انقلاب آغاز شد، در نیروی هوایی ایران ۱۰۰ هزار نفر مشغول کار بودند. ۵۰۰۰ خلبانِ کارآزموده در آن خدمت میکردند که بیشترشان در نیروی هوایی آمریکا آموزش دیده بودند.
روز شنبه دوم ژوئن یکی از هواپیماهایِ شکاریِ نیروی هواییِ جمهوری اسلامی ایران در نزدیکیِ شهر اصفهان سقوط کرد. خبرگزاریها علتِ سقوط آن را، که جنگندۀ شکاریِ اف ۷ بود، نقص فنی اعلام کردند. هر دو خلبانِ آن پیش از سقوط هواپیما توانسته بودند با استفاده از صندلیِ پرّان به بیرون پرتاب شوند و زنده بمانند. در ایرانِ امروز میزان سقوطِ هواپیما و به طور کلی آنچه «سانحۀ هوایی» نامیده میشود، بسیار بالاست. تحریمهایِ اقتصادی بیشک یکی از علتهاست. اما کارشناسان، مدیریتِ نادرست و بیتوجهی به معیارهایِ ایمنی را نیز از علتهای اصلیِ این وضع میدانند.
دربارۀ چند و چون سوانحِ هوایی در ایرانِ پس از انقلاب و شُمار قربانیانِ آنها آمارهای گوناگون وجود دارد. از همین رو، تا زمانی که کار پژوهشیِ معتبری در این زمینه انجام نگرفته، بهتر است از عرضه کردن آمار خودداری کنیم. آنچه به طور کلی میتوان گفت این است که پس از انقلاب بر میزان سوانح هوایی در ایران افزوده شده است. در ۴۰ سالِ گذشته هم هواپیماهای مسافربری و هم هواپیماهای نظامی بسیار بیش از دورانِ پیش از انقلاب دچار سانحه شدهاند. ظهور هواپیماهای مسافربری در ایران تاریخی جداگانه دارد. اما هواپیماهای نظامی با تأسیس «نیروی هوایی ایران» در فضای کشور ظاهر شدند.
دولت ایران نخستین گروه از دانشجویانِ دورۀ خلبانی و تکنیسینِ پرواز را در سال ۱۹۲۴ به روسیه و فرانسه فرستاد. پیش از آن، در سال ۱۹۲۳، به دستور وزیر جنگ، سردار سپه، سرهنگ احمدخانِ نخجوان برای آموزش علوم نظامیِ جدید به فرانسه رفته بود و در دانشکدۀ ایسْتْر آموزش خلبانی دیده بود. او در ۲۵ فوریۀ ۱۹۲۵ با یک فروند هواپیمایِ نوساختۀ فرانسوی به نام «بْرِگه ۱۹» با پرچم و نشان ایران مرزهای هوایی بینالمللی را درنوردید و در پایگاه «قلعه مرغی» تهران به زمین نشست. در همان زمان، نیروی هوایی ایران، که ادارۀ کوچکی بود در ستاد فرماندهیِ ارتش، به نیروی جداگانهای تبدیل شد. نخستین فرماندهِ آن نیز سرهنگ احمدخان نخجوان بود. از چند سال پیش، دولت برنامۀ آموزش خلبانان و تربیت تکنیسینها را برای نگهداری و تعمیر هواپیماها و از همه مهمتر، ساختن فرودگاههایی را در تهران و شهرهای دیگر پیش میبرد.
سرتیپ امانالله خان جهانبانی که درژوئن ۱۹۲۳ برای سرپرستیِ محصلین ایرانی به اروپا رفته بود، مأموریت داشت ۱۲ فروند هواپیما از فرانسه بخرد. آن هواپیماها در فوریۀ ۱۹۲۴ با کشتی به بوشهر رسیدند تا از آنجا به سوی تهران پرواز کنند. در پی آن، ایران دو فروند هواپیما نیز از شوروی خرید. سپس، در سال ۱۹۲۷ شرکتِ یونکِر آلمان چند هواپیما با خلبان و تکنیسین وارد ایران کرد و بدینسان، نخستین شرکت هواپیمایی مسافربری در ایران پدید آمد و میان چند شهر ایران پروازهایی برقرار کرد. هواپیماهای یونکِر چند شهرِ مرزیِ ایران را نیز به کشورهای همسایه وصل میکردند.
در سال ۱۹۲۷ تعداد هواپیماهایِ نیروی هوایی ایران به ۳۳ فروند رسید و مشارکتِ این نیرو در عملیات نظامی آغاز شد. در سال ۱۹۲۹ ایران ۱۵ خلبان داشت که ۶ تن از آنان در ایسْتْر فرانسه و ۹ تن دیگر در سباستوپُل روسیۀ شوروی آموزش دیده بودند. در سال ۱۹۳۲ مدرسۀ خلبانی را در تهران بنیان گذاشتند که در آغاز بیست دانشجو پذیرفت. دورۀ آموزش خلبانی دو سال بود. به نوشتۀ دکتر باقر عاقلی در کتاب «رضاشاه و قشون متحدالشکل» آن مدرسه تا سال ۱۹۴۱ که رضاشاه در گرماگرم جنگ جهانی دوم از ایران رفت و نیروهای شوروی و بریتانیا وارد خاک ایران شدند،۳۰۰ خلبان تربیت کرده بود. بیشک، نیروی هواییِ جوانِ ایران توانایی مقابله با نیروهای اشغالگر را نداشت. با این حال، دو هواپیما از پادگانِ قلعه مرغی به هوا برخاستند، اما هنگامی که شلیک ضدهوایی آغاز شد، ناچار آسمانِ تهران را ترک کردند. نیروهای شوروی و بریتانیا بیدرنگ کنترل دو پایگاه هوایی تهران یعنی مهرآباد و قلعه مرغی را در دست گرفتند.
با پایان یافتن جنگ، ارتش بریتانیا خاک ایران را ترک کرد، اما نیروهای شوروی در شمال کشور ماندند و چند ماهِ بعد از ایران بیرون رفتند. با آغاز جنگ سرد و اهمیت یافتنِ بیش از پیشِ ایران در رقابتهایِ دو ابرقدرت، آمریکا به درخواستِ دولتِ ایران برای خرید هواپیماهای پیشرفته پاسخ مثبت داد. در سالِ ۱۹۶۵ ایران از آمریکا هواپیماهای جنگندۀ «اف ۵ فریدِم» و سپس در سال ۱۹۶۸ هواپیماهایِ اف ۴ فانتوم خرید. در سال ۱۹۷۰ ایران نیرومندترین ارتشِ خاورمیانه را داشت. در سال ۱۹۷۴ محمدرضا شاه ۸۰ جنگندۀ اف ۱۴ نیز خرید که پیشرفتهترین هواپیمای جنگندۀ آن زمان بود و تا انقلاب ۷۹ فروندِ آن به ایران تحویل داده شد. پس از انقلاب، کاراییِ کمنظیرِ این جنگنده در جنگ ایران و عراق آشکار شد. نیروی هواییِ ایران به رغم آسیبهایی که در انقلاب دیده بود، از جنگ ایران و عراق سربلند بیرون آمد و توانست ۷۰ فروند از جنگندههایِ اف ۱۴ را حفظ کند. در سال ۱۹۷۹ که انقلاب پیروز شد، در نیروی هوایی ایران صد هزار نفر مشغول کار بودند. ۵۰۰۰ خلبانِ کارآزموده در آن خدمت میکردند که بیشترشان در نیروی هوایی آمریکا آموزش دیده بودند.
با انقلاب ۱۹۷۹ و سمتگیریِ جدید سیاسی و استراتژیکیِ نظامِ تازۀ ایران، خرید سلاحهای پیشرفته و گرانقیمت تعطیل شد و جمهوری اسلامی برای حفظ خود و به منظور قدرتنمایی در منطقه و پایداری در برابر قدرتهایِ خارجی به توسعۀ سلاحهای دیگری پرداخت.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید