دسترسی به محتوای اصلی
تاریخ تازه‌ها

نوروز در گذرگاه تاریخ

نتشر شده در:

در گذشته‌های خیلی دور، برخلاف امروز، جوانان به سالخوردگان و زیردستان به بزرگان نوروزی می‌دادند. اما در ایرانِ پس از اسلام، چنان که اسناد تاریخی نشان می‌دهند، چنین رسمی رایج نبوده است. به فرمان شاه عباس اول مردم اصفهان نوروز را ۷ شبانه روز جشن می‌گرفتند. آنان شهر را می‌آراستند و در میدان‌ها به پایکوبی می‌پرداختند. در روز اول نوروز شاه از دربار بیرون می‌آمد و در شهر می‌گشت. مردم بر سر راه او و ملازمانش گلِ سرخ می‌ریختندکه به آن مراسم «گلریزان» می‌گفتند. رسمِ چیدنِ هفت سین در ایران رسم کم و بیش تازه‌ای است. بعضی‌ها معتقدند که این رسم در میان ایرانیان در دورۀ قاجارها معمول شده است. البته مقدس بودن عدد هفت پیشینۀ درازی در ایران دارد. اما ماهی قرمز که بسیاری از ایرانیان آن را در تُنگی بلورین در سفرۀ «هفت سین» قرار می‌دهند، در گذشته جایی در آن سفره نداشت. می‌گویند ماهیِ قرمز هم‌زمان با ورود «چای» از فرهنگ چینی به ایران راه یافته است.

نوروز - سفره هفت سین
نوروز - سفره هفت سین dr
تبلیغ بازرگانی

نوروز کهن‌ترین جشنِ ایرانی است که تا امروز پایدار مانده است. راز پایداریِ آن را در ویژگی‌هایِ گوناگون آن جُسته‌اند. بعضی‌ها دلیل اصلیِ بقایِ آن را هم‌زمانیِ آن با نخستین روز بهار می‌دانند. اما این هم‌زمانی را ایرانیان مدیون تقویم جلالی هستند که تنظیم آن را به فرمان جلال‌الدین ملکشاه سلجوقی در سال ۱۰۷۴ میلادی گروهی از ریاضی‌دانانِ ایرانی به سرپرستیِ عُمر خیام عهده دار شدند و نوروز را در روز اول بهار ثابت نگاه داشتند. حسن تقی زاده که «نوروزشناسی» را در ایران باب کرد، معتقد است که اگر این جشنِ کهن پس از اسلامی شدنِ ایران پایدار ماند و جشن‌هایِ کهنِ دیگر مانند مهرگان و سده از میان رفتند، به این سبب بود که ایرانیان عنوان مذهبیِ اسلامی به نوروز دادند و آن را عید مقدس شیعه شمردند و مدعی شدند که حضرت علی در نوروز به خلافت رسید. سخن تقی زاده سخنی سنجیده و منطقی به نظر می‌رسد. زیرا ایرانیان نوروز را در زمان‌های گوناگون با نیازها و ضرورت‌هایِ زمانه سازگار کرده‌اند. برای مثال، بعضی از آداب و مراسمِ کنونیِ نوروز در گذشته‌های دور و حتی نزدیک وجود نداشت.

در تخت جمشید سنگ‌نگاره‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد شاهان هخامنشی نوروز را جشن می‌گرفتند. در آن روز نمایندگانِ مردمانِ گوناگون به حضور شاه می‌رفتند و هدایایی به او پیشکش می‌کردند. گویا در گذشته‌، برخلاف امروز، فرودستان به زَبَردستان و کوچک‌تران به بزرگ‌تران نوروزی می‌دادند. نمی‌دانیم این رسم در چه زمانی منسوخ شده است. به هرحال، در ایرانِ پس از اسلام، چنان که اسناد تاریخی نشان می‌دهند، نوروزی دادن به بزرگان رایج نبوده است. درواقع، این بار پادشاهان هستند که در نوروز به وزیران و سرکردگانِ دولت عیدی می‌دهند. در میان مردم نیز کوچک‌تران از دستِ بزرگ‌تران نوروزی می‌‌گیرند.

از میانۀ دورۀ صفویان پادشاهانِ آن خاندان به نوروز به چشم یکی از عناصر برجستۀ فرهنگ ملیِ ایرانیان ‌نگریستند. شاه عباس اوّل که از ۱۵۸۸ تا ۱۶۲۹ میلادی بر ایران حکم راند، به برگزاریِ مراسم نوروز بسیار علاقه داشت و آن را یکی از جلوه‌هایِ شکوه و عظمت پادشاهیِ خود می‌دانست. به فرمان او مردم اصفهان نوروز را ۷ شبانه روز جشن می‌گرفتند. آنان شهر را می‌آراستند و در میدان‌ها به پایکوبی می‌پرداختند. در روز اول نوروز شاه از دربار بیرون می‌آمد و در شهر می‌گشت. مردم بر سر راه او و ملازمانش گلِ سرخ می‌ریختند. در تاریخ‌ها از آن مراسم زیر عنوانِ مراسم «گلریزان» یاد کرده‌اند.

گویا سفرۀ «هفت سین» را فقط ایرانی‌ها می‌چینند. این رسم در افغانستان و تاجیکستان معمول نیست. در افغانستان به جای هفت سین «هفت میوه» آماده می‌کنند. افغان‌ها چند روز مانده به عید، هفت نوع میوۀ خشک را که عبارتند از: کشمکش، فَندُق، پسته، گردو، آلو، سِنجِد و قیسی، در آب می‌خیسانند و شربت خوشمزه‌ای از آن به دست می‌آورند که طعم هفت میوه را به خود می‌گیرد. این رسم در افغانستان رسم کهنی است. در حالی که رسمِ چیدنِ هفت سین در ایران رسم کم و بیش تازه‌ای است. بعضی‌ها معتقدند که این رسم در میان ایرانیان در دورۀ قاجارها معمول شده است. البته مقدس بودن عدد هفت پیشینۀ درازی در ایران دارد و گویا این باور ازفرهنگِ سومری‌ به فرهنگ‌های دیگر راه یافته است.

سین‌های سفرۀ «هفت سین» عبارتند از : سِنجِد، سیب، سبزه، سَمَنو، سیر، سرکه و سُماق. ایرانیان برای هریک از این عناصرِ سازندۀ سفرۀ «هفت سین» فلسفه‌ای ساخته‌اند. به عبارت بهتر، هریک از آن‌ها را نشانه یا نَماد چیزی می‌دانند. سِنجِد را نشانۀ خِرَد، سیب را نشانۀ تندرستی، سبزه را نشانۀ ازخودگذشتگی، سَمَنو را نشانۀ توانمندی، سیر را نشانۀ عزّتِ نفس، سرکه را نشانۀ سازگاری با جهان و سُماق را نشانۀ بُردباری می‌دانند. البته آنان بر این هفت عنصرِ اصلیِ سفرۀ «هفت سین» چیزهای دیگری را هم در طی زمان افزوده‌اند که هریک آن‌ها نیز فلسفه‌ای دارد. آینه، شمعدان، تخم مرغ رنگی، آجیل، شیرینی، گلاب، عرقِ بیدمِشک، سکه، ماهی قرمز و کتاب از جمله چیزهای اضافی‌اند که بیشتر ایرانیان در کنار هفت عنصر سازندۀ سفرۀ «هفت سین» قرار می‌دهند. کسانی که اعتقاد مسلمانی دارند قرآن در سفره می‌گذارند. آن دسته از ایرانیانی هم که رغبتی به اسلام ندارند به جای قرآن دیوان حافظ یا شاهنامۀ فردوسی در سفره قرار می‌دهند.

سفرۀ «هفت سین» در میان زرتشتیانِ ایران به تازگی معمول شده است. تا چندی پیش آنان چنین سفره‌ای نمی‌چیدند. اما امروز خیلی از آنان به این رسم گرویده‌اند و گویا کتاب مقدس خود، اوستا، را در سفرۀ «هفت سین» می‌گذارند. و اما ماهی قرمز که بسیاری از ایرانیان آن را در تُنگی بلورین در سفرۀ «هفت سین» قرار می‌دهند، در گذشته جایی در آن سفره نداشت. در تابلوی معروف «هفت سین» اثر «حسین شیخ»، آخرین شاگرد کمال‌الملک، نشانی از ماهیِ قرمز نیست. می‌گویند ماهیِ قرمز هم‌زمان با ورود «چای» به ایران راه یافته است. می‌دانیم که این ماهی از چین به دیگر جاها رفته است. راه یافتنِ آن به سفرۀ «هفت سین» نیز کم و بیش تازه است.

نوروز را مردمان گوناگون از گذشته‌های دور در سراسر جهان جشن می‌گیرند. از چین شرقی تا بالکان، از هند و بنگلادش و نپال تا سودان و زنگبار، گروه‌هایِ انسانی مختلف با فرهنگ‌های گوناگون این جشنِ باستانی را برپا می‌کنند. مراسم آن را در هریک از کشور‌ها در سازگاری با فرهنگِ دینی، عرفی، موسیقایی، بومی و خوراکی مردم و متناسب با آداب و رسوم رایج در میان آنان برگزار می‌کنند.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.