بازگشت قهرمانان فوتبال جهان به فرانسه: پیروزی یک تیم، «شادی جاودان» یک ملت
بازیکنان تیم ملی فوتبال فرانسه که در پی پیروزی خود در جام جهانی از مسکو به پاریس بازمیگشتند، دوشنبه ١۶ ژوئیه اندکی پیش از ساعت ١٧ در فرودگاه «روآسی شارل دو گل» مورد استقبال دوستداران و مسئولان کشوری و از جمله وزیر ورزش که خود صبح همان روز از روسیه به پاریس باز گشته بود، قرار گرفتند. دو ساعت بعد قهرمانان جهان با جام طلائی در دست در اتوبوس سرباز آرام از خیابان شانزه لیزه که یکبار دیگر سرشار از جمعیت شده بود، گذشتند تا سپاس مردم را بشنوند و سپاسگزاری خود را از حمایت آنان بازگویند. همزمان ٣٠٠٠ میهمان کوچک و بزرگ در باغ کاخ الیزه در انتظار بازیکنان بیتابی میکردند. تیم ملی فوتبال فرانسه، با پیروزی خود بر کرواسی، نه تنها ستارۀ دیگری بر لباس خود افزوده بود و جام طلائی را به خانه آورده بود، بلکه نماد همبستگی و سبب شور و شعف بی حد و مرز ملتی شده بود که اینک در اسقبال از او پایکوبی میکرد.
نتشر شده در:
اتوبوس حامل بازیکنان تیم ملی هنگامی که پس از یک ساعت فرودگاه را بسوی پاریس ترک کرد، دهها اتوموبیل که از ساعتها پیش انتظار میکشیدند، بدنبال آن براه افتادند و با سر و صدای فراوان قهرمانان خود را همراهی کردند. ورود به خیابان شانزه لیزه، پس از سوار شدن بر اتوبوس سرباز نمایشی، با هیاهو و فریاد و صدای انفجار ترقه و دود فشفشه دوستدارانی که ساعتها در انتظار بودند همراه شد.
همزمان گروه هواپیماهای اکروباتیک نیروی هوائی فرانسه، با عبور خود پرچم این کشور را در آسمان ترسیم کردند. آنگاه نوبت به دیدار با رئیس جمهوری و ٣٠٠٠ میهمان حاضر در کاخ الیزه رسید. نیمی از آنان کودکان و نوجوانانی بودند که در کلوبهای مختلف، آموزش فوتبال را دنبال میکنند. امانوئل ماکرون به بازیکنان تیم ملی هشدار داد که در نظر این کودکان شما نمونهاید و پس مسئولیت سنگینی بردوش دارید و باید در هر زمینهای نمونه باشید و به نوجوانان و کودکان نیز یادآوری کرد که به تلاش و کوشش «قهرمانان» امروز توجه کنند و از آنان بیاموزند. او به بازیکنان گفت هرگز گذشتۀ خود را فراموش نکنند و با اشاره به هزار و پانصد نوجوان حاضر گفت «زیرا گذشتۀ شما اینجا در برابر شماست».
شادی جمعیت هجوم آورده به خیابان شانزه لیزه در پاریس در روز دوشنبه، تکرار روز باور نکردنی پیش از آن بود.
پیروزی تیم فوتبال فرانسه، یکشنبه شب، تمامی یک ملت را بر پاداشت تا سرود قهرمانی سردهد و خود را «قهرمان جهان» بخواند. اگر هواخواهان تیم ملی در ورزشگاه «لوژنیکی» مسکو و دوستداران فوتبال در برابر نمایشگرهای عظیم و دیگران در برابر پردۀ تلویریون خود تا سوت پایانی بازیِ روز یکشنبه انتظار کشیدند، جمعیت برپا در خیابان شانزه لیزه و خیایانهای اطراف آن، پیش از پایان بازی، فریاد «ما قهرمانیم» سر دادند، پایکوبی و شادی آغاز کردند، و صدای آوازهای جمعی و انفجار ترقهها را بهم آمیختند. آن هنگام هنوز میشد در این خیابان پُرپهنا که سراسر پیاده رو شده بود، اندکی تکان خورد و حرکت کرد. با صدای سوت پایان بازی، تمام شهریکصدا فریاد زد. از تمام پنجرهها شوق وشادی بیرون میریخت و دقایقی نگذشته بود که دیگر نمیشد تکان خورد. جای سوزن انداختن نبود.
صدای بوق ماشینها و صدای فریادهای ممتد آدمها در بستری از همهمۀ نامفهوم از دورترها به گوش میرسید. گوئی همۀ مردم شهر همزمان با هم گفتگو میکردند. بوی گوگرد ترقهها و دود برآمده از فشفشهها هوا را در پردهای خاکستری پوشانده بود. دیرترها معلوم شد این پرده بر عکسها نیز کشیده شده و همۀ آنها را از رنگ انداخته است.
خیابان شانزه لیزه چنان از جمعیت پر شده است که دیگر چیزی نمیتوان دید و جز فریادهای شادی چیزی نمیتوان شنید. دورترها شاید گفتگوئی ممکن باشد. دورترها، خیابان های گرداگرد مرکز شهر را به مردم سپردهاند. آنجا که هنوز رفت و آمد اتوموبیلها ممکن است، دیگر قاعدهای وجود ندارد. میتوان مدتی در میان خیابان توقف کرد، از اتوموبیل پیاده شد، پایکوبی کرد، دیگران را همراه خود دید و دوباره براه افتاد. میتوان فراوان سرنشینانی را دید که تا کمر از اتوموبیلها بیرون زدهاند، بر سقف آنها نشستهاند.
نیمی از مردم پرچم آبی، سفید، قرمز فرانسه را بر گونهها و یا پیشانی خود کشیدهاند. شماری تمام صورت خود را سه رنگ کردهاند. شمار دیگری لباسهائی به رنگهای پرچم کشور بر سر و تن کردهاند. جمعی نیز با بوقهای دستی برگوش رهگذران سیلی میزنند.
گدائی که بساط خود را کنار خیابان پهن کرده نیز هم صورت خود را رنگ زده و هم بوقی در دست دارد و در بزم دیگران شرکت میکند. شادی حق همه است و بنظر میرسد ابراز آن قاعدهای ندارد و یا حتی هر قاعده ای را میشکند.
اینجا، دورتر از تجمع فشردۀ «غرور و افتخار» بهتر میتوان دید و شاید کلامی رد وبدل کرد. به کسی میگویم «چه محشری برپاست!» میگوید «در اینکه فوتبال دوستان برای پیروزی تیم خود شادی کنند، حرفی نیست. اینکه تمام یک ملت برای ابراز شعف و خوشنودی خود از پیروزی تیم فوتبال، اینگونه به خیابانها بریزد جای تامل دارد».
میپرسم از نظر شما نشان چیست؟ میگوید «نوعی درمان جمعی بر زخمِ اختلافات و شکافهای اجتماعی است. مردم میخواهند با ابراز مشترک شادی، پیوندهای مشترک بیابند و همبستگی به یکدیگر را آشکار کنند. فوتبال ابزار فاش ساختن این نیاز است».
کمی دورتر به جمع جوانانی برمیخورم که آواز «ما قهرمانیم» سر دادهاند. با احتیاط میپرسم «چه کسی قهرمان است؟» پاسخ صریح و کوتاه است : «ما».
این «ما»ی در جستجوی قهرمانی، اینک به وکالت از بازیکنان، خود نیز «قهرمان» شده است و همین چنان شعفی آورده است که بنوشتۀ یکی از روزنامهها «جاودانی» است. فراموش ناشدنی است.
بازیکنان تیم ملی که قرار بود دوشنبه شب در پایان دیدار با رئیس جمهوری جشن دیگری در «هتل دُ کریون» واقع در میدان کنکورد برگزار کنند، به سبب تاخیر در برنامهها، از آن صرفنظر کرده و شمار بسیاری از نوجوانانی را که به امید دیدن، عکس گرفتن ویک بار دیگر فریاد زدن در نزدیکی آن جمع شده بودند، سرخورده کردند.
دومین ستاره بر لباس بازیکنان تیم فرانسه جاودان خواهد ماند و یاد این پیروزی، همانند قهرمانی بیست سال پیش، در یادها نقش خواهد بست.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید