دسترسی به محتوای اصلی
فرانسه/ایران

به یاد همایون مینویی، معمار، نویسنده و فرهنگ‌دوست ایرانی-فرانسوی

همایون مینویی، معمار و نویسندۀ ایرانی-فرانسوی در ٧١ سالگی درگذشت. او که از سالها قبل در یک شهر کوچک فرانسه زندگی می‌کرد، فعالیت‌های فرهنگی گوناگون داشت و از سوی فرانسویان به عنوان بانی و حامی فرهنگ و هنر شناخته شده بود. مراسم خاکسپاری او روز ١٤ ژوئن، در گورستان مونپارناس پاریس برگزار خواهد شد.

همایون مینویی
همایون مینویی کیهان لندن
تبلیغ بازرگانی

 

همایون مینویی که از یازده سالگی به فرانسه آمده بود، در شهر بسیار کوچکی در شمال غربی فرانسه، در منطقه‌ای به اسم پِرش (Perche) زندگی می‌کرد.

روزنامۀ بزرگ اوئِست فرانس (Ouest-France) که  تمامی غرب و شمال غرب کشور را تحت پوشش قرار می‌دهد و همچنین روزنامۀ محلی پِرش خبر درگذشت وی را منتشر کردند.
روزنامۀ اوئِست فرانس می‌نویسد: «بنیان‌گذار و رئیس انجمن فرهنگی رِمالار (Rémalard) به دنبال یک بیماری طولانی در روز سه‌شنبه هفتم ژوئن چشم از جهان فروبست».

همایون مینویی در چند سال اخیر کمر به مرمت یک ساختمان تاریخی، معروف به عمارت رمالار بسته بود.
او حدود یک ماه و نیم قبل از مرگ، در مصاحبه‌ای با کیهان لندن گفته بود که در آستانۀ بازنشستگی «به خودم گفتم بعد از بازنشستگی اگر فعالیتی نداشته باشی بی‌شک خواهی مُرد... یک بنای تاریخی دیدم متعلق به قرن ۱۶ میلادی. فکر کردم این مکان می‌تواند جای مناسبی برای تبادل فرهنگ و هنر باشد. ساختمان را خریداری کردم و نزدیک به ۱۰ سال است که درگیر پروژه بازسازی آن هستم. بخش‌هایی از آن به پایان رسیده و باقی‌ آن هم  در دست انجام است».

این تلاش مینویی برای مرمت و زنده کردن یک بنای فراموش‌شده، مقامات فرانسوی و اهالی شهر کوچک را سخت تحت تأثیر قرار داد.

مینوی در سال ٢٠٠٩ نیز کتابی در بارۀ ١٥٠ هنرمند ساکن پِرش نوشت. او همچنین یک جشنوارۀ هنری در این منطقه به راه انداخت.

همایون مینویی در سال ٢٠١٤ کتاب دیگری به اسم IL, le déRaciné منتشر کرد که کم و بیش به معنای "جدامانده از ریشه‌ها" است. او در این کتاب زندگی خود و دوران کودکی را حکایت می‌کند. گویا مینویی مشغول نگارش جلد دوم این داستان واقعی بود.

وی به کیهان لندن گفته است: «ما یک خانواده پنج نفری هستیم. من نخستین فرزند خانواده هستم... پدرم دیپلمات بود و به عنوان نمایندۀ ایران در یونسکو برای مأموریت عازم فرانسه شد. ما هم همراهش آمدیم. محیط اینجا و آدم‌هایش مرا جذب کرد. زمانی که مأموریت پدر تمام شد از من پرسید: دوست داری با ما به ایران برگردی یا اینجا بمانی؟ پاسخ من ماندن در فرانسه بود».

همایون مینویی چند سالی یک شرکت تبلیغاتی داشت. وی همچنین در فرانسه، در ساخت یک میدان اسب‌دوانی شرکت کرده بود. مینویی در پاسخ به پرسش کیهان لندن در مورد همکاری با ایرانیان گفته بود: «جامعه ایران خودش نخواست که با من همکاری داشته باشد. من عاشق مردم هستم. در بیشتر مواقع پاسخ مهربانیم را نه تنها ندادند بلکه برعکس هم عمل کردند»...

 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

همرسانی :
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.