خاموشی راوی شانکار، خدای سیتار و پیامبر موسیقی تلفیقی
راوی شانکار، یکی از بزرگترین موسیقیدانان هند و استاد مسلم سیتار، روز سهشنبه در ٩٢ سالگی، در کالیفرنیا درگذشت. وی علاوه بر این که موسیقی سنتی کشورش را به جهان شناساند، بر کار و اندیشۀ هنرمندان بزرگ غربی، از بیتلها گرفته تا یهودی منوهین تأثیر گذاشت. نخستوزیر هند از دست رفتن "گنجینهای ملی و سفیر میراث فرهنگی هند" را به هموطنانش تسلیت گفت.
نتشر شده در:
راوی شانکار، استاد مسلم سیتار و موسیقی سنتی هند، یکی از نخستین هنرمندان این کشور بود که موسیقی کشورش را به دنیا شناشاند. او در سال ١٩٢٠، در بنارس به دنیا آمده بود.
وی در بارۀ نخستین حضورش در تئاتر شانزهلیزۀ پاریس، میگفت: "یازده سالم بود که برای اولین بار در این تالار دوستداشتنی رقصیدم و ساز زدم".
او تا هجده سالگی با گروه رقص برادر بزرگش، "ادای شانکار" همکاری میکرد. اما از این سن به بعد، با جدیت و پشتکاری غریب به آموختن موسیقی سنتی هند و مطالعه در ظرایف آن پرداخت. با این حال تا هجده سالگی، همچنان در مقابل انتخاب رقص، سینما یا موسیقی تردید داشت.
اما آشنایی با نوازندۀ بزرگ سارود (نوعی ساز زهی)، استاد علاءالدین خان معروف به "بابا"، تکلیف او را روشن کرد. راوی شانکار میگفت: "وقتی با او آشنا شدم، بچۀ لوسی بودم که از انضباط هیچ درکی نداشتم. استاد علاءالدین خان بود که به من اهمیت انضباط در کار و پیگیری در تمرین را آموخت".
بدین ترتیب او نظام موسیقی سنتی و نکات و ظرایف "راگا"های هندی را که تا اندازهای با دستگاههای موسیقی ایرانی شباهت دارد، به شیوۀ سینه به سینه از استادش فراگرفت.
از اوایل دهۀ پنجاه میلادی، شهرت راوی شانکار بالا گرفت. بخصوص ساختن موسیقی برخی فیلمهای ساتیا جیترای، نام او را در محافل هنری غرب مطرح کرد و بدین ترتیب، وی اندکاندک به نمایندۀ موسیقی هند در اروپا و آمریکا تبدیل شد. آشنایی او با نوازندۀ بزرگ ویولون، یهودی منوهین، و اجرای چند قطعه و کنسرت مشترک، شانکار را تا اندازهای به شنوندگان عادی غربی نیز معرفی کرد.
آشنایی با بیتلها
اما آنچه که ناگهان چهرۀ راوی شانکار را در جهان غرب دگرگون کرد و وی را به عنوان یک موسیقیدان مردمی و محبوب، حتی میان جوانان، شناساند، آشنایی وی با جرج هاریسون، گیتاریست گروه بیتلها بود.
در سالهایی که جنبش هیپیگری اروپا و آمریکا را فتح کرده بود و جوانان آرمانگرای غربی به دنبال "معنویتی مدرن" به چارگوشۀ جهان روان شده بودند و در عین حال، گروه بیتلها تحولی در موسیقی روز ایجاد کرده بود، راوی شانکار با اعضای این گروه آشنا شد. او حکایت میکند که "در سال ١٩٦٦، هر چهار نفرشان را به من معرفی کردند، اما از نظر من، جرج با بقیه فرق داشت... احساس کردم که عمیقاً به فرهنگ و فلسفۀ هند علاقهمند است".
البته شانکار هیچوقت استفادۀ صدای سیتار در موسیقی بیتلها یا در دیگر قطعات "راک" را نپسندید و میگفت: "من به جرج صریحاً گفتم که این کار را اصلاً دوست ندارم، اما مطمئنم که اگر او وقت صرف میکرد میتوانست یک نوازندۀ بسیار خوب سیتار بشود".
به هر حال این آشنایی، برای راوی شانکار شهرتی جهانی و محبوبیتی مردمی به بار آورد. شاید برخی از عوامل شکلدهندۀ سبکهایی که امروزه به موسیقی "تلفیقی" معروف است، در همین سالها و به ویژه در فعالیتهای جهانی شانکار ریشه داشته باشد.
در واقع، راوی شانکار علاوه بر این که توانست موسیقی سنتی هند را به دنیا بشناساند، به تنهایی پلی شد برای ارتباط بیشتر فرهنگها و موسیقیهای چارگوشۀ دنیا.
از راوی شانکار دو دختر اهل موسیقی باقی مانده است. آنوشکا، راه پدر را ادامه میدهد و امروزه در مقام استاد سیتار و موسیقی سنتی شناخته شده است.
دختر دیگر، خوانندۀ جاز- پاپ آمریکایی، "نورا جونز" است که طی ده سال اخیر میلیونها آلبوم در بازار جهانی فروخته است.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید