دونالد ترامپ کاریکاتور ریگان است

"فرانسواز کوست" می گوید: در مراسم آغاز ریاست جمهوری "رونالد ریگان" در آمریکا، هیچکس تا آن زمان این همه هواپیمای شخصی و اتومبیل لیموزین در مقابل کاخ سفید ندیده بود، ولی باید گفت که این‌ها یا ثروتمندان و پولداران خودساخته آمریکائی بودند و یا تهییه کنندگان هالیوود؛ ضمن اینکه ریگان خودش تاجر نبود و سال‌ها در زمره سیاست‌مردان بشمار می رفت و با این ثروتمندان در دوران فعالیت‌های سیاسی‌اش آشنا شده بود.

این کارشناس مسائل آمریکا می گوید: ریگان برای انتخاب وزرایش تمام قواعد بازی را رعایت کرد و از شخصیت‌های کلیدی دولت‌های "نیکسون" و "فورد" بهره گرفت، در حالیکه "دونالد ترامپ" تا بحال کسانی را انتخاب کرده است که هیچ نقش مهمی در کابینه‌های قبلی جمهوری‌خواهان نداشته‌اند.

خانم کوست درباره دانش ناچیز ریگان نسبت به مسائل بین‌المللی می‌گوید که او در اولین اجلاس همایش هشت کشور صنعتی بزرگ جهان این ناپختگی را به نمایش گذاشت؛ مثلاً پاکستان را با افغانستان اشتباه میگرفت و یا نمی‌دانست والری ژیسکاردستن (رئیس جمهوری آن زمان فرانسه) کیست. البته ناتوانی او در مسائل بین‌الملل بعدها دردسرهائی هم ایجاد کرد که از جمله می توان به فروش اسلحه به ایرانی‌ها و نیز به نیکاراگوئه اشاره کرد.

بعقیده این کارشناس مسائل آمریکا، «تفاوت اصلی ریگان با ترامپ» در تجربه طولانی سیاسی اولی است. او مذاکرات سیاسی را خوب می فهمید. رابطه با مجالس آمریکا را می شناخت و پروسه های پیچیده تصویب یک قانون را بخوبی تشخیص می داد؛ در حالیکه رئیس جمهوری جدید هیچ درکی از این کارها ندارد و فکر می کند هر چه مایل باشد بلافاصله اجرا خواهد شد.
بعقیده این کارشناس در مجموع می توان گفت که این دو رئیس جمهوری از نظر شباهت، هر دو از دنیای نمایش آمده‌اند. هردو مورد تنفر رسانه ها هستند. هر دو توا نسته‌اند با عوام فریبی هواداران زیادی بدور خود جمع کنند، ولی ترامپ علیرغم این شباهت‌ها فاصله زیادی با ریگان دارد؛ می توان گفت که او کاریکاتور ریگان است.

و اما از لیبراسیون امروز گزارشی را برایتان را انتخاب کرده ام که به آخرین ژست اوباما در بخشودن یکی از هشداردهندگان آمریکائی در زندان نظامی آمریکا اختصاص دارد. این شخص که قبلاً بعنوان کارشناس امور کامپیوتر در ارتش آمریکا کار میکرده است، در سال 2012 به عراق فرستاده می شود تا بکار خود در آنجا ادامه دهد. او سپس هزاران سند ارتش آمریکا را درباره اقدامات سربازان این کشور در عراق و افغانستان برای سایت "ویکی لیکس" می‌فرستد و این سایت افشاگرانه هم، آنها را منتشر می کند.
این شخص که در آن زمان "برادلی مانینگ" نام داشت پس از دستگیری و در دوران زندان تصمیم میگیرد که هویت جنسی خود را تغییر دهد و تحت عمل جراحی به خانم "چلسی مانینگ" تبدیل می‌شود. با این حال گزارش ها حاکی است که در زندان دوران سختی را می‌گذراند و حتی تا بحال دوبار دست به خودکشی زده است.
اقدام باراک اوباما برای بخشیدن بقیه دوران زندان او که در اصل توسط دادگاه 35 سال اعلام شده بود با استقبال سازمان عفو بین‌الملل و نیز محافل حقوق بشری روبرو شد. به این ترتیب او که تا کنون هفت سال از زندانش را گذرانیده است در ماه مه آینده آزاد خواهد شد.
"اش کارتر" وزیر دفاع دولت اوباما، از شخصیت هائی است که با این بخشش بشدت مخالفت کرد و آنرا نوعی تشویق برای عملیات جاسوسی توصیف کرد. شخصیت های جمهوری‌خواه نیز با خشم فراوان نسبت به این حادثه برخورد کردند.
لیبراسیون در عین حال یادآوری کرده است که این بخشش بازگشت پذیر نیست و رئیس جمهوری جدید آمریکا نخواهد توانست آنرا لغو کند.

لیبراسیون درباره احتمال بخشش "اسنودن" نیز اعتقاد دارد که در دوران کوتاهی که برای اوباما باقی مانده است چنین تصمیمی ناممکن خواهد بود. بویژه که مقامات دولت اوباما از این که او به مسکو پناه برده است بشدت خشمگین هستند.

و سرانجام از لوموند امروز عصر مقاله ای را برایتان انتخاب کرده ام که به پیامدهای دستگیری تروریست بمب گذاری اختصاص دارد که در جشن شب ژانویه در استانبول به یک دیسکوتک وارد شد و با اسلحه تعدادی از شرکت کنندگان در این جشن را به قتل رسانید.
او که به گروه داعش تعلق دارد، در بازجوئی‌هایش اعترافاتی کرده است که نشان می‌دهد داعش در ترکیه هسته های تروریستی متعددی تشکیل داده است که اعضای آنها را شهروندان کشورهای آسیای میانه تشکیل می‌دهند.
بروایت لیبراسیون و به نقل از وزیر دادگستری ترکیه، بازجوئی از این تروریست، اطلاعات جالبی درباره چگونگی عملکرد سازمان داعش در عملیات تروریستی و نیز شبکه‌های پنهانی که در ترکیه دائر کرده‌اند بدست آمده است.