دو گوهر معماری ایران در فهرست میراث جهانی
سرانجام، بعد از چند بار تلاش و ارائۀ پروندههای ناقص، امسال مسئولان ایرانی موفق شدند نامزدی مسجد جامع اصفهان و گنبد قابوس را برای ثبت در فهرست میراث جهانی به سازمان یونسکو بقبولانند. بدین ترتیب، این دو شاهکار مطلق معماری، چهاردهمین و پانزدهمین آثار ایرانی به شمار میآیند که رسماً به میراث فرهنگی جامعۀ جهانی ملحق میشوند.
نتشر شده در:
روز دوشنبه دوم ژوییه (١٢ تیر)، در شهر سنتپترزبورگ روسیه، سازمان یونسکو ٢٦ مکان دیگر را به فهرست میراث جهانی افزود. از این تعداد، پنج مکان، جزو میراث طبیعی محسوب میشوند و بقیه جزو "میراث فرهنگی".
منطقۀ حفاظتشدۀ "لنا" در روسیه و دریاچههای "اونیانگا" در چاد، از جمله آثار طبیعی هستند. امسال، ایران تنها کشوری است که دو اثر به فهرست جهانی یونسکو میافزاید: بدین ترتیب مسجد جامع اصفهان و گنبد قابوس (کاووس)، دو شاهکار معماری ایران، به سیزده اثر دیگر ایرانی که در این فهرست جا داشتند، میپیوندند.
قبلاً تخت جمشيد، زیگورات چغازنبيل، ميدان شاه یا نقش جهان اصفهان (میدان امام)، تخت سليمان، پاسارگاد، ارگ بم (که در زلزلۀ سال ١٣٨٢ ویران شد)، گنبد سلطانيه، بيستون، مجموعۀ کلیساهای ارمنی آذربایجان (مجموعۀ قرهكليسا)، سازههاي آبي شوشتر، خانقاه و بقعه شيخ صفيالدين در اردبيل، مجموعۀ بازار تاريخي تبريز و بالاخره باغهاي ايراني (٩ باغ)، به فهرست یونسکو پیوسته بودند.
هنوز جای بسیاری از آثار معماری و شهرسازی ایران در فهرست یونسکو خالی است. به عنوان مثال، پلهای قدیمی اصفهان (خواجو و سیوسه پل)، یا کتیبههای هخامنشی معروف به "گنجنامه" در همدان، و یا مجموعههای کمنظیر معماری کویری یزد، آثاری هستند که بدون شک ارزش الحاق به میراث جهانی را دارند.
در این راه، تلاش دولتها برای برقراری روابط خوب با سازمان یونسکو و البته رعایت معیارهای فنی که از سوی این سازمان تعیین شده، ضروری است.
مسجد جامع اصفهان
این نخستین بار نیست که پروندۀ مسجد جامع اصفهان برای ثبت در فهرست میراث جهانی به یونسکو ارائه میشود اما دفعات قبل، کارشناسان سازمان همۀ معیارهای لازم را فراهم ندیدند و از مسئولان ایرانی خواستند که به ویژه در امر "آزادسازی" محوطه و ساماندهی اطراف مسجد بیشتر کوشش کنند. این بار، پیگیری مسئولان سبب شد که پروندۀ نامزدی مسجد جامع از نظر یونسکو رضایتبخش باشد. البته خبرگزاری میراث فرهنگی مینویسد که در تکمیل این پرونده، "اعضای انجمن صنفی راهنمایان گردشگری استان اصفهان" نیز همکاری داشتهاند.
با این حال، با توجه به ارزشهای استثنایی مسجد جامع اصفهان، باید گفت که ثبت آن در فهرست یونسکو بسیار دیر انجام گرفته است. این اثر معماری نه تنها در ایران، که در میراث هنر اسلامی جهان، شاهکاری یگانه است.
کمتر بنا یا عنصر شهری در ایران، چنین تنوعی را از نظر دورههای تاریخی در خود گنجانده است. بازدیدکنندۀ مسجد جامع میتواند تحول معماری ایران اسلامی را حداقل از دوران آلبویه تا قاجار، در این مسجد مشاهده کند. البته بخشهای اصلی بنای امروزی مربوط به دورۀ سلجوقی و صفوی است.
چهار ایوان این مسجد که به ایوانهای "صاحب، استاد، شاگرد و درویش" شهرت دارند، هر یک سبکی جداگانه و همگی تناسباتی کمنظیر دارند. این ایوانها که استخوانبندیشان سلجوقی است، در دوران حکومتهای آققویونلو، صفوی، ایلخانی و قاجاری الحاقات و تزیینات رنگارنگی به خود گرفتهاند که بر روی هم، صحن بزرگ مسجد را به فضایی خیالانگیز تبدیل کردهاند.
سایت رسمی یونسکو مینویسد: "مسجد جامع اصفهان آیینۀ تحول معماری مساجد، طی دوازده قرن است". این سایت تاریخ آغاز بنا را سال ٨٤١ میلادی میداند و میافزاید که "مسجد جامع اصفهان بعدها الگوی ساخت مسجدهای تمامی آسیای مرکزی قرار گرفت".
هر بینندۀ تا اندازهای علاقهمند، میتواند درشهرهایی مثل بخارا یا خیوه (واقع در ازبکستان کنونی)، تأثیر معماری مسجد بزرگ اصفهان را تشخیص دهد.
یونسکو تأکید میکند که مسجد جامع اصفهان، نخستین مسجدی است که الگوی پیش از اسلام ساسانی، یعنی صحن مرکزی با چهار ایوان را تقلید میکند: طرح و نقشهای که به تدریج تبدیل به الگوی اصلی و مشخصۀ مسجد ایرانی شد. البته همۀ کارشناسان معماری با یونسکو همعقیده نیستند و بسیاری از آنان، مسجد جامع اردستان را نخستین مسجد چهار ایوانی میدانند.
گوهر در گوهر
عمر دراز مسجد و رد دورههای مختلف تاریخی که شواهد آن درگوشه و کنار دیده میشود، نقشۀ کلی بنا را بسیار پیچیده و غیرمنظم کرده است. به نظر میرسد که در هر دوره، گسترش بنا که امروزه بیش از ٢٠ هزار متر مربع وسعت دارد، خود را با وضعیت زمینهای اطراف و زندگی و فعالیتی که در آن جریان داشته، تطبیق داده است. حاکمان و امرای هر دوره، بسته به شرایط زمانه و البته بر حسب ذوق و شعورخود، دستی در بنا برده و گاه عناصری به آن افزودهاند که به تنهایی شاهکاری هنری محسوب میشود.
دو عنصر معماری در مسجد جامع اصفهان مقام و ارزشی استثنایی دارند: گنبد نظامالملک و محراب الجایتو.
محراب الجایتو که به نام پادشاه ایلخانی، سلطان محمد خدابنده الجايتو، در سال ١٣١٠ میلادی ساخته شده، یکی از نفیسترین نمونههای خطوط کوفی و ثلث گچبریشده است. نام استاد "حیدر"، در مقام سازندۀ این جواهر گچی، در حاشیۀ یکی از کتیبهها دیده میشود. نقوش گیاهی وهندسی محراب، تأثیر دورادور هنر چینی را که بعد از مغول و به ویژه در دوران ایلخانی در ایران پدیدار شد، به خوبی مینمایاند.
گذشته از جزییات تزیینات، طرح کلی محراب بسیار شکیل و در اوج هماهنگی است. ابعاد قوسها، کتیبهها و سطوح منحنی دو طرف محراب، تناسبات بینقصی را شکل دادهاند که یادآور زیبایی و کمال تناسباتی است که در شاهکارهای معماری رنسانس اروپا به چشم میخورد.
اما گنبد نظامالملک، از نظر کارشناسان غربی بیشتر با روح معماری قرون وسطایی "گوتیگ" قابلقیاس است.
تقسیمبندی عناصر و طبقات سازندۀ گنبد که با تکیه به اصل تصاعد هندسی (٢، ٤، ٨، ١٦،...) طراحی شده، الگوهایی را تداعی میکند که در کلیساهای گوتیک اروپایی فراوان دیده میشود. (به عنوان مثال یک طاقنما به دو، سپس به چهار، و بعد به هشت طاقنمای کوچکتر تجزیه میشود).
در سایت رسمی مسجد جامع اصفهان آمده است: "كتيبۀ يادبود تاريخي به خط كوفی سادۀ آجری بر قاعدۀ گنبد، نام سلطان وقت، ملكشاه سلجوقی و نام بانی ساختمان، خواجه نظام الملك را بدون ذكر تاريخ احداث بنا در بر دارد". اما کارشناسان غربی تاریخ ساخت گنبد را حوالی سال ١٠٨٨ میلادی تخمین میزنند.
اگر منحنی تحول معماری اسلامی ایران را دارای دو نقطۀ اوج سلجوقی و صفوی بدانیم، جایگاه گنبد نظامالملک بدون تردید بر رأس دوران معماری سلجوقی خواهد بود. سازۀ این گنبد و تسلط فنی معمار آن، میتواند نمادی باشد از پیشرفتهترین فنون و دانش زمانۀ خود.
و بالاخره باید گفت کمتر اثر معماری در ایران نامی چنین برازنده بر خود دارد. زیبایی، نظم و عمق اندیشهای که در طراحی گنبد احساس میشود، شایستهترین معادل خود را در نوشتههای صاحب نام، خواجه نظامالملک طوسی، مییابد.
برج تکافتادۀ قابوس بن وشمگیر
پانزدهمین اثر ایرانی که به فهرست میراث جهانی یونسکو پیوست، برجی است که در سال ١٠٠٦ میلادی، بر گور شمسالمعالی قابوسبن وشمگیر، امیر خاندان زیاری بنا شده است.
ثبت این بنای بینظیر هم در فهرست یونسکو کار آسانی نبود و چندین بار به دلیل بیمبالاتی مسئولان به تعویق افتاد.
سایت "معماران" در این باره مینویسد: "برج قابوس دو سال پيش در حال آماده شدن براي ثبت جهاني بود كه تصميم شهردار پيشين شهر گنبد، آيندۀ اين برج را در هالهاي از ابهام برد".
ظاهراً شهردار گنبد در صدد ساخت يك مرکزتجاری به ارتفاع سیزده متر، "در حريم درجه يك برج" بوده كه این کار، با معیارهای یونسکو تباین دارد. بر اساس این معیارها، اطراف یک بنای تاریخی باید به اندازۀ معینی باز باشد. به ویژه برج قابوس که ٥٣ متر ارتفاع دارد و یکی از بلندترین بناهای آجری جهان است، باید برای جلوۀ بیشتر، در محوطهای باز وعاری از همسایگان مزاحم قرار گیرد.
ولی در نهایت تلاشهای سازمان میراث فرهنگی نتیجه داد و یکی دیگر از شاهکارهای یگانۀ معماری ایران به ثبت رسید.
بیپیرایه و "مدرن"
برج قابوس، یا گنبد کاووس، ظاهراً تنها ساختمانی است که از شهر قدیمی جرجان، پایتخت آلزیار، باقی مانده است. این
شهر که یکی از قطبهای هنر و فرهنگ دوران خود بود، به دست مغول ویران شد.
گنبد قابوس که بر فراز تپهای ساخته شده، فقط در محیط جغرافیایی خود تکافتاده نیست. در میان آثار تاریخی ایران نیز بنایی با این شکل و قواره یگانه است. البته سنت ساخت برج در مقام بقعه بر گور بزرگان رایج بوده است. یکی از معروفترین نمونههای آن در حومۀ تهران، "برج طغرل" متعلق به دورۀ سلجوقی، در نزدیکی آرامگاه ابنبابویه است. اما هیچ یک از این برجها به بلندی و در عین حال سادگی گنبد قابوس نیست.
این سادگی را باید بیشتر هماهنگ با اصول معماری "مدرن" دید. در واقع اگر کسی از تاریخ ساخت بیخبر باشد، میتواند به آسانی به اشتباه بیفتد و با توجه به تناسبات، خطوط شکسته، اندک بودن تزیینات و بیپیرایگی برج، آن را متعلق به سدههای نزدیکتر به ما ارزیابی کند.
هوشنگ سیحون، معمار معاصر ایرانی، تلاش کرد تا چکیدهای از وجه "مدرن" و از خطوط کلی این برج را مستقیماً در ساخت بنای آرامگاه بوعلی در همدان به کار گیرد.
به قولی، سادگی معماری گنبد قابوس، خصوصیات نثر مرسل زمانۀ خود را به یاد میآورد. شاید بتوان طراحی آن را "سهل وممتنع" توصیف کرد. چرا که ساخت برجی به ارتفاع بیش از پنجاه متر آن هم فقط با آجر، در سالهایی که فردوسی مشغول اتمام شاهنامه بود، از دست یک معمار معمولی بر نمیآمد. این کار، نیاز به دانش و تجربۀ فنی بسیار جدی و تخیلی توانا دارد که با گسترش علوم ریاضی و نجوم در آن سالها بیارتباط نیست.
همین سادگی و شهامت طراح برج، در سدههای بعد، از آسیای میانه تا آناتولی، مرجع تقلید معماران شد. سایۀ بلند گنبد قابوس در طول سالها و قرنها، بر کرانههای دریای خزر تا جنوب ایران و بر فراز سمرقند تا ترکیۀ امروزی گردیده است.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید