دسترسی به محتوای اصلی
گزارش ادبی

زنی با عادت روزانه

دقیقا بیست سال است که املی نوتوم به طور مداوم و بی‌وقفه، سالانه یک رمان منتشر می‌کند؛ تازه این تعداد، دست‌کم یک سوم مجموع رمان‌هایی است که این نویسنده پرکار نوشته. حالا او دیگر پای ثابت بازار کتاب فرانسه شده و خواننده‌های پرشمار خود را یافته است. در بازگشایی ادبی امسال، کتاب «ریش آبی»، بیست و یکمین رمان املی نوتوم در کتاب‌فروشی‌ها عرضه می‌شود.

تبلیغ بازرگانی

املی نوتوم*، به تمام معنا یک نویسنده عامه‌پسند است. گرچه او در مجامع دانشگاهی طرفداری ندارد و هیأت داوران جوایز ادبی فرانسه هم چندان اهمیتی به او نمی‌دهند، اما مردم عادی کتاب‌های او را خیلی دوست دارند و هنوز منتشر نشده، برای خریدنشان لحظه‌شماری می‌کنند. به طوری که امسال فقط در چهار روز اول عرضه رمان «ریش آبی»، دویست هزار نسخه از این رمان به فروش رفت.

همچنین کافی است که املی نوتوم پا به یک نمایشگاه کتاب بگذارد، علاقه‌مندانش آن نمایشگاه را قرق می‌کنند و برای امضا گرفتن از او صف می‌بندند.

عادت روزانه نوشتن

املی نوتوم از همان زمانی که قلم به دست گرفت و اولین رمانش را نوشت، تا کنون قلم از دستش نیفتاده و نوشتن را متوقف نکرده است. خودش می‌گوید که هیچ گاه بین نوشتن دو رمان فاصله نینداخته است.

تازه سال 1992 وقتی اولین رمان املی نوتوم با نام «بهداشت قاتل» منتشر شد، در واقع این کتاب، اولین رمانی نبود که او نوشته بود، بلکه یازدهمی بود. املی نوتوم می‌گوید در مجموع 75 رمان نوشته که فقط 21 تای آنها را منتشر کرده است و به طور متوسط هر سال 3.7 رمان می‌نویسد!

املی، زنی است که «عادت روزانه نوشتن» دارد. او هر روز از ساعت چهار تا هشت صبح می‌نویسد. خودش در تمامی مصاحبه‌هایی که با نشریات فرانسوی انجام می‌دهد بر این عادت تأکید می‌کند و می‌گوید که «مارگریت دوراس» هم چنین عادت روزانه‌ای داشت. «بهداشت واقعی برای زندگی!»

املی نوتوم معتقد است این گونه نوشتن به نویسنده نظم آهنین می‌دهد و این نظم را در تمامی آثارش نیز می‌توان یافت.

همچنین املی نوتوم درباره این که چرا هر روز از چهار صبح شروع می‌کند به نوشتن، می‌گوید که این کار او برای «جنگیدن با شیطان» است. «فقط یک بار تصمیم گرفتم که یک روز ننویسم. صبح یکی از یکشنبه‌های ماه سپتامبر سال 1997 بود. خسته شده بودم و تصمیم گرفته بودم که آن روز را فقط با خواندن کتاب بگذرانم. آن روز برای من جهنم شد. حس کردم که برگشتم به سیزده سالگی‌ام. وحشت و هراس دوران بلوغ به سراغم آمد، همان وحشتی که من را در نیستی فرو می‌برد؛ نیستی مطلق. اما سرنوشت من نابودی نیست.»

املی نوتوم همچنین نوشتن مداوم و روزانه را راز الهام گرفتن برای نوشتن می‌داند؛ یعنی این نوشتن است که نوشتن را در پی دارد. «وقتی نوشتن را متوقف می‌کنم، زخم من التیام می‌یابد.» اما به عقیده املی نوتوم باید برای نوشتن، زخم نویسنده همیشه باز باشد و به همین دلیل است که او زخم خود را با ننوشتن مداوا نمی‌کند.

املی نوتوم وقتی هم که روی کاغذ نمی‌نویسد، در ذهنش می‌نویسد. «وقتی بی‌خوابی به سرم می‌زند در ذهنم می‌نویسم. سه صفحه، چهار صفحه گاهی.»

املی نوتوم هر روز از ساعت چهار تا هشت صبح می‌نویسد
املی نوتوم هر روز از ساعت چهار تا هشت صبح می‌نویسد

معجزه اولین کتاب

انتشار کتاب برای هر نویسنده، همراه با هیجان است. اما املی نوتوم پس از گذشت بیست سال، دیگر دچار آن هیجانات و شور کتاب‌های اولش نمی‌شود. «انتشار اولین کتابم در زندگی من یک شوک و معجزه بود. باور نمی‌کردم که منِ بلژیکی بتوانم در فرانسه کتابی منتشر کنم، آن هم از سوی ناشر بزرگی مثل آلبن میشل. همچنین باور نمی‌کردم که همین اولین کتاب به موفقیتی بزرگ دست پیدا کند.»

املی نوتوم آن زمان فکر می‌کرد که این موفقیتش بیش از سه ماه طول نمی‌کشد و فرانسوی‌ها خیلی زود از این نویسنده بلژیکی دلزده می‌شوند. «من یک دلقک بلژیکی بیش نیستم!» اما انگار هنوز این اتفاق برای نوتوم نیفتاده و شاید هم هیچ‌گاه نیفتد.

با این که «بهداشت قاتل» از این نظر برای املی خاطره‌ساز است، اما او نمی‌تواند از میان کتاب‌هایش یکی را انتخاب کند. «من کتابی را بر دیگری ترجیح نمی‌دهم. همه کتاب‌هایم مثل بچه‌هایم هستند. همه‌شان را با وجود قوت‌ها و نقص‌هایشان دوست دارم.»

همچنین برای املی نوتوم این انتخاب، مثل «انتخاب سوفی» است؛ همان زنی که در فیلم «انتخاب سوفی» به کارگردانی آلن جی پاکولا در اردوگاه نازی‌ها مجبور به انتخابی دردناک می‌شود. یک افسر نازی وادارش می‌کند بین دو فرزندش یکی را برای زنده ماندن و دیگری را برای به مسلخ بردن انتخاب کند و سوفی پسرش را برای زنده ماندن انتخاب می‌کند و فریادهای ملتمسانه دختر کوچکش که به زور از آغوشش جدا می‌شود هرگز او را رها نمی‌کند.

در گفت‌وگو با بانوی اول فرانسه

والری تریرویلر، بانوی اول فرانسه که روزنامه‌نگار نشریه «پاری ماچ» نیز است، به مناسبت انتشار اثر جدید املی نوتوم به سراغ این نویسنده رفته و دو دهه حضور وی را در جامعه ادبی فرانسه بررسی کرده است.

نوتوم در گفت‌وگو با تریرویلر، از صبر خود در این سال‌ها سخن می‌گوید. این‌که با حوصله فقط از چیزهایی نوشته که به آنها آگاهی داشته است. با این حال و علی‌رغم این نوشتن مداوم و روزانه، نوتوم پیشرفت خود را در نوشتن «آهسته و کند» ارزیابی می‌کند. او معتقد است نویسنده برای پیشرفت در نوشتن به گذشت سال‌ها نیاز دارد و با این حال، این موضوع برای او چندان آزاردهنده نیست.

ساده و بی‌پیرایه نوشتن، مهم‌ترین درسی است که نوتوم طی این سال‌ها آموخته است. او معتقد است که پس از بیست سال انتشار رمان، اگر بخواهد دوباره اولین رمانش را بنویسد، حتما آن را بی‌پیرایه‌تر و پاکیزه‌تر خواهد نوشت.

املی نوتوم با این‌که در رمان‌های خود دنیاهای عجیب و غریبی خلق می‌کند، اما می‌گوید اگر داستان‌هایش مورد پسند مردم واقع می‌شود فقط به خاطر قصه‌گویی شفاف اوست. از نظر او پیشرفت در نویسندگی یعنی همین؛ این‌که نویسنده بتواند به روشنی داستانی را تعریف کند، هر چند که آن داستان، غیرمتعارف و باورنکردنی باشد.

تریرویلر از نوتوم می‌‍پرسد که چرا غذا و خوراکی در آثار این نویسنده برجستگی خاصی دارد، نوتوم جواب می‌دهد که این موضوع به رابطه‌اش با غذاها باز می‌گردد، زیرا املی نوتوم در نوجوانی‌اش رابطه خیلی بدی با غذا خوردن داشت. «در پانزده سالگی قدم 1.7 متر بود ولی وزنم فقط 32 کیلو!» آن زمان املی نوتوم به همراه پدر و مادرش در لائوس زندگی می‌کرد. آن جا هوا خیلی گرم بود، ولی املی از شدت ضعف مدام سردش می‌شد.

املی همچنین به دختران جوان پیشنهاد می‌کند که اگر بی‌اشتها هستند، سفر کنند. از خودشان دور شوند، از نگرانی‌هایشان.

املی نوتوم: «من یک دلقک بلژیکی بیش نیستم!»
املی نوتوم: «من یک دلقک بلژیکی بیش نیستم!»

مردان بد، زنان خوب

اغلب مردهای رمان‌های املی نوتوم نسبت به زن‌ها، نقش‌های نه چندان مثبت و مهم دارند. شاید دلیلش این است که از نظر املی نوتوم، مردان نسبت به زنان کمتر جذاب هستند. زنان جذاب‌تر هستند، زیرا آنان اولا زیباترند. دوم این که خیلی سخت است زنی را کاملا در جبهه شر یا کاملا در جبهه نیکی قرار داد. این امر زنان را نسبت به مردان رازآلودتر می‌کند.

البته گاهی هم همین ویژگی زنان، آنها را خطرناک‌تر می‌سازد: «در زندگی‌ام دشمنان بسیاری داشتم اما از مردان کمتر از زنان می‌ترسیدم.»

خشونت، به ویژه مرگ خشونت‌بار، یکی از شاخصه‌های آثار املی نوتوم است. شاید این ویژگی آثار وی از خصوصیات شخصی‌اش ناشی می‌شود. او درباره خودش می‌گوید: «در عین این که مهربان به نظر می‌آیم، اما یک خشونت واقعی در من وجود دارد. وقتی عصبانی هستم بهتر است کسی نزدیک من نشود.»

در نهایت این‌که برای املی نوتوم، نوشتن هم لذت است و هم مبارزه. این دو در نوشتن، بسیار در هم تنیده شده است. «نوشتن سخت است، اما اغلب، روشی است برای لذت بردن.»

و از آن جا که کتاب‌های املی نوتوم پرفروش است، نوشتن برای او علاوه بر لذت، پول هم آورده است. گرچه خودش می‌گوید زندگی بیش از آن که لذت‌بخش و آرامش‌بخش باشد، «حیرت‌آور» است.

 

*Amélie Nothomb

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

همرسانی :
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.