چندجانبه گرایی یا یکجانبهگرایی؟ در حالی که روند جهانی شدن به نظر بازگشتناپذیر میآید، قواعد بازی بیش از همیشه توسط دولتهای قدرتمند و شرکتهای عظیم تعیین میشود. در این شرایط چگونه میتوان به عدالت بینالمللی باور داشت و اصل دموکراتیک را در سطح جهانی معتبر دانست؟ اگر "منافع ملی" یا منافع شرکتهای بزرگ انگیزۀ اصلی باشد، چگونه میتوان "چندجانبهگرایی" را در دنیا گسترش داد؟
اجلاس گروه بیست در حالی در آرژانتین برگزار شد که از اوضاع جهان بوی بهبود نمیآید. رقابت اقتصادی چین و آمریکا دنیا را نگران کرده و روسیه و آمریکا با سوءظن رفتارهای نظامی و تسلیحاتی یکدیگر را زیر نظر دارند. در کشورهای فقیر و در حال رشد، بحرانهای اقتصادی و پولی شدت گرفته و مهاجران و پناهجویانی که از دست فقر و ناامنی آواره شدهاند نومیدانه انتظار ورود به کشورهای ثروتمند را دارند.
جنگ یمن همچنان ادامه دارد و حکومتهای غربی که با فشار افکار عمومی مواجه شدهاند حالا عذاب وجدان خود را از فروش اسلحه به عربستان ابراز میکنند. اما آمریکاییها هر روز بیشتر و بیشتر اسلحه میفروشند و در نتیجه صنایع اروپایی از قافلۀ رقابت عقب میافتند. آنوقت در کشوری مثل فرانسه – یکی از چند کشور ثروتمند جهان – مردم که از اختلاف طبقاتی فزاینده خشمگیناند و عمیقاً احساس غبن میکنند بغض فروخورده را با خشونت به خیابانها و میدانها میریزند.
پرسش بزرگ اینجاست: در این اوضاع اگر هر کشور فقط به منافع خود بیندیشد، چگونه میتوان انتظار داشت که "شرایط بینالمللی" بهبود یابد؟ وقتی دونالد ترامپ صریحاً شعار میدهد "آمریکا قبل (اول) از همه"، شاید در ظاهر مورد انتقاد برخی رهبران سیاسی قرار گیرد اما دیگران هم کم و بیش همین حرف را به زبان دیپلماتیک بیان میکنند و میگویند "باید به فکر منافع ملی بود".
پس اگر چنین است آمریکا یا فرانسه باید به خاطر منافع خود اسلحه بفروشند و عربستان هم به خاطر منافع و امنیتش، مردم یمن را بمباران کند.
در چنین دنیایی "چندجانبهگرایی" چه معنایی دارد؟ تشکیل جلساتی مثل اجلاس گروه بیست چه حاصلی دارد؟
در برنامۀ زمینهها و دیدگاهها، نخست به نظریات متقابل دو صاحبنظر فرانسوی گوش میدهیم:
- فیلیپ مورو دفارژ (Philippe Moreau Defarges) کارشناس جغرافیای سیاسی که اخیراً کتاب "وسوسۀ انزوا" را منتشر کرده است؛
- دومینیک پلیون (Dominique Plihon) استاد اقتصاد و سخنگوی انجمن "اَتَک" (ATTAC). این انجمن با روند جهانی شدن کنونی مخالف است و میگوید باید در جستجوی شکلی عادلانهتر از توسعه و گسترش بود.
سپس مسئلۀ فروش اسلحه به عربستان را به عنوان نمونهای از موانع موجود در مقابل "چندجانبهگرایی" همراه با لوک مامپه (Luc Mampaey) بررسی خواهیم کرد.
لوک مامپه که یک گروه پژوهشی به اسم "گروه پژوهش و اطلاعات برای صلح و امینت" (GRIP) تشکیل داده، با فروش سلاح به عربستان مخالف است. او چندی پیش به عنوان کارشناس در مقابل نمایندگان پارلمان فرانسه حاضر شد تا در بارۀ فروش اسلحۀ فرانسوی به عربستان توضیح دهد.
وی معتقد است که انباشت اسلحه معمولاً به جنگ میانجامد. او میگوید: "ما فراموش کردهایم که آلمان چطور در فاصلۀ بین دو جنگ به انباشت اسلحه پرداخت. الان سالهاست که ما به عربستان سعودی اسلحه میفروشیم اما فراموش کردهایم که این سلاحها میتواند روزی به کار آید". لوک مامپه هشدار میدهد که فروش بیوقفۀ اسلحه تنها با اصول اخلاقی و انسانی منافات ندارد: حتی امنیت فروشندگان اسلحه نیز در درازمدت به خطر خواهد افتاد...
مشروح گفتگوها را در فایل صوتی گوش کنید
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید