دسترسی به محتوای اصلی
تاریخ تازه‌ها

نگاهی به تاریخ سیاسیِ ونزوئلا از آغاز تاکنون

نتشر شده در:

ونزوئلا در زبان لاتینی به معنای «ونیز کوچک» است، زیرا هنگامی که اسپانیایی‌ها به آن سرزمین پاگذاشتند دیدند که بومیان خانه‌هاشان را بر روی آب ساخته‌اند. آن کشور در ۵ ژوئیۀ ۱۸۱۱ به فرماندهیِ سیمون بولیوار، سیاستمدارِ ونزوئلایی، به عنوان جمهوری اعلام استقلال کرد. در ۲۶ ژوئیۀ  ۱۸۱۲ اسپانیایی‌ها بساط آن جمهوری را برچیدند. در ۱۵ فوریۀ ۱۸۱۹ کُنگرۀ مؤسسانِ جمهوریِ جدید برگزار و تشکیلِ کشور «کلمبیای بزرگ» یا «جمهوری کُلمبیا» اعلام شد. آن جمهوری دربرگیرندۀ ونزوئلا، کشورهای کنونی کُلمبیا، پاناما، اکوادوُر و سرزمینِ شمالِ رود «مارانیوُن» در جمهوریِ کنونی پِرو بود. تجزیۀ «کلمبیای بزرگ» از ۱۸۲۶ آغاز شد و با مرگ بولیوار در۱۸۳۰ پایان یافت. ونزوئلا از سرزمین‌های ناهمگون، ناسازگار و دور از هم تشکیل شده است. از همین رو، تاریخ آن کشور به طور کلی با بی‌ثَباتی سیاسی و دیکتاتوری مشخص می‌شود.

شورش فوریۀ ۱۹۸۹ در کاراکاس در اعتراض به گرانی و اصلاحات اقتصادی که ارتش آن را سرکوب کرد
شورش فوریۀ ۱۹۸۹ در کاراکاس در اعتراض به گرانی و اصلاحات اقتصادی که ارتش آن را سرکوب کرد عکس: خبرگزاری فرانسه
تبلیغ بازرگانی

چهارشنبۀ گذشته ۲۳ ژانویه در پیِ تظاهرات گستردۀ مردمِ ونزوئلا برضد "نیکلاس مادوروُ"، رئیس‌ جمهوریِ سوسیالیستِ آن کشور، «خوان گوآیدوُ»، رهبر ۳۵ سالۀ حزب راست‌گرایِ اپوزیسیون و رئیس پارلمانِ ونزوئلا، خود را رئیس جمهوریِ موقتِ آن کشور خواند و در برابر ده‌ها هزار تظاهرکننده سوگند یاد کرد که در مقام رئیس جمهور اختیاراتِ اجراییِ کشورش را در دست می‌گیرد تا با تشکیل یک دولتِ موقت زمینۀ برگزاری انتخابات آزاد را فراهم آورد. او در عین حال از نیروهای مسلح و همۀ نهادهای سیاسی و اداری کشور خواست که وفاداری‌شان را به او اعلام کنند. ایالات متحد آمریکا، کانادا، برزیل، آرژانتین، شیلی و چند کشور دیگرِ آمریکای لاتین بی‌درنگ پشتیبانی‌شان را اعلام کردند و ریاست جمهوری او را به رسمیت شناختند. روز شنبه ۲۶ ژانویه ۶ کشور اروپایی نیز از جمله فرانسه، آلمان، بریتانیا، اسپانیا، پرتغال و هلند رسماً به مادوروُ هشدار دادند که اگر برگزاری انتخابات جدید در روزهایِ آینده در ونزوئلا اعلام نشود، "خوان گوآیدوُ" را به عنوانِ رئیس جمهوریِ موقت به رسمیت خواهند شناخت. مخالفان «نیکُلاس مادوروُ» مدعی‌اند که دور دوم ریاست جمهوری او که در روز دهم ژانویه آغاز شد، به دلیل انتخابات ناسالم قانونی نیست.

مورخان تاریخ ونزوئلا را، مانند همۀ کشورهای اسپانیایی زبانِ آمریکای جَنوبی، به دو دوره تقسیم می‌کنند: دورۀ پیش- کلمبیایی یا پیش- اسپانیایی که به آن دورۀ «بّرِ قدیم» نیز می‌گویند و دورۀ جدید یا «بّرِ جدید» که از پایانِ قرن پانزدهم میلادی با کشفِ آمریکا آغاز می‌شود. در دورۀ پیش- کُلُمبیایی در سرزمینی که امروز به نام ونزوئلا می‌شناسیم بومیانی وابسته به تیره‌های گوناگون مردم سرخ‌پوست می‌زیستند که از معروف‌ترین آن‌ها می‌توان از کاریب‌ها یا «کالیناگوُها» و «آراواک‌ها» یاد کرد. بیشتر آن بومیان پس از مهاجرتِ روزافزونِ اروپاییان به ویژه اسپانیایی‌ها به آن سرزمین یا از میان رفتند و یا در جماعت‌های اروپایی و اسپانیایی‌ حل شدند. از همین رو، مردم‌شناسان ساکنان کنونیِ ونزوئلا را اساساً مردمانی دورگه می‌دانند که به اسپانیایی سخن می‌گویند. ونزوئلا در زبان لاتینی به معنای «ونیز کوچک» است، زیرا هنگامی که اسپانیایی‌ها به آن سرزمین پاگذاشتند دیدند که بومیان خانه‌هاشان را بر روی آب ساخته‌اند.

ونزوئلا در ۵ ژوئیۀ ۱۸۱۱ به فرماندهیِ سیمون بولیوار، سیاستمدارِ ونزوئلایی، اعلام استقلال کرد که بی درنگ با واکنش تُند اسپانیا رو به رو شد. نام رسمیِ آن کشور به افتخار آن سیاستمدار و فرمانده آزادی‌بخش، «جمهوریِ بولیواریِ ونزوئلا» است. سیمون بولیوار یکی از چند رهبر استقلال‌طلبِ آمریکای جَنوبی بود که با الهام از انقلاب‌های آمریکا، فرانسه و هائیتی در اواخر قرن هیجدهم و اوایل قرن نوزدهم جنبش‌های استقلال‌طلبانه را در آن قاره رهبری کردند.

به دنبالِ زمین‌لرزۀ مرگباری که به کشته شدنِ بیش از ۱۰ هزار ونزوئلایی انجامید و جمهوری‌خواهان را آشفته کرد، کنگرۀ ونزوئلا در ۲۵ آوریل ۱۸۱۲ «فرانسیسکوُ دِ میراندا»، فرمانده انقلابی و یکی از همرزمان بولیوار، را «دیکتاتور تام الاختیار و رئیس عالیِ ونزوئلا» اعلام کرد. میراندا با سلطنت‌طلبان ساخت و در ۲۶ ژوئیۀ  ۱۸۱۲ پیمانی را به وکالت از طرف کنگره امضا کرد که حاکمیت دوبارۀ اسپانیا را بر آن سرزمین باز می‌گردانْد. اسپانیایی‌ها بساط جمهوری را برچیدند و «فرانسیسکوُ دِ میراندا» را به دست نیروهای بولیوار بازداشت و زندانی کردند. او در ۱۴ ژوئیۀ ۱۸۱۶ در بیمارستان زندانِ کاراکاس درگذشت و جسدش را در گورستانی در همان نزدیکی‌ها به خاک سپردند. در ژانویۀ ۱۸۹۵ بازمانده‌های جسد او را به پانتئون ملی ونزوئلا منتقل کردند.

پس از سقوط نخستین جمهوریِ ونزوئلا، سیمون بولیوار در جامائیکا پناه جُست. در آنجا «متنِ جامائیکا» را نوشت که در آن آیندۀ آمریکایِ جَنوبیِ اسپانیایی زبان را پیشگویی کرد و از طرح تشکیل «کلمبیای بزرگ» سخن گفت. در ۱۵ فوریۀ ۱۸۱۹ در شهر «آنگوُستورا» که امروز «سیوداد بولیوار» نامیده می‌شود، کُنگرۀ مؤسسانِ جمهوریِ جدید برگزار شد. آن کنگره تشکیلِ کشور «کلمبیای بزرگ» یا «جمهوری کُلمبیا» را اعلام کرد که دربرگیرندۀ ونزوئلا، کشورهای کنونی کُلمبیا، پاناما، اکوادوُر و سرزمینِ شمالِ رود «مارانیوُن» در جمهوریِ کنونی پِرو بود. کنگرۀ مؤسسان در ۱۸۲۱ در شهر «کوکوتا» در کلمبیای کنونی برای نوشتن قانون اساسیِ «کلمبیای بزرگ» یا «جمهوری کُلمبیا» تشکیل شد.

تجزیۀ «کلمبیای بزرگ» از ۱۸۲۶ آغاز شد. دو جناح با دو دیدگاه رو در روی هم ایستادند و کشور را به تجزیه کشاندند. بولیوار و طرفدارانش خواهان دولتی متمرکز بودند، در حالی که «فرانسیسکو سانتاندِر»، فرمانده نظامی و سیاستمدار کلمبیایی، از دولتی غیرمتمرکز دفاع می‌کرد. در ۱۸۲۸ پِرو منطقۀ اِکوادور را اشغال کرد. بولیوار نیروهای اشغالگر را در ۱۸۲۹ بیرون راند. او از ژوئن ۱۸۲۸ تا مارس ۱۸۳۰ دیکتاتورمنشانه با صدور فرمان حکم راند. با این حال، نتوانست جلو ازهم پاشی «کلمبیای بزرگ» را بگیرد. در ۲۷ دسامبر ۱۸۲۹ ونزوئلا از آن جمهوری جدا شد. در ۲۰ ژانویه ۱۸۳۰ رئیس جمهورْ بولیوار کنگرۀ مؤسسان را برای جلوگیری از تجزیه فراخواند. اما او روز به روز فرسوده‌تر می‌شد چنان که در ۸ ماه می ۱۸۳۰ استعفا کرد. در سی‌ام آن ماه اِکوادوُر نیز از کلمبیای بزرگ جدا شد. در ۱۷ دسامبر ۱۸۳۰ بولیوار در شهر «سانتامارتا» در کلمبیا درگذشت. نخستین رئیس جمهوری ونزوئلا پس از جدا شدن از کلمبیای بزرگ ژنرال «خوزه آنتونیو پائِز» بود.

ونزوئلا از سرزمین‌های ناهمگون، ناسازگار و دور از هم تشکیل شده است. از همین رو، تاریخ آن کشور پس از جدا شدن از کلمبیای بزرگ تا چند سالی پس از جنگ جهانی دوم به طور کلی با بی‌ثَباتی سیاسی و دیکتاتوری مشخص می‌شود. از ۱۹۵۸ رفته رفته دموکراسی در آن کشور جایگیر شد. با این حال، حزب کمونیست ممنوع بود. در دو دهۀ ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ جنبش‌ِ چریکی کمونیستی در ونزوئلا نیز به راه افتاد. در دهۀ ۱۹۸۰ ائتلافی از راست‌گرایان بر آن کشور حکم راند. در فوریۀ ۱۹۸۹ شورشی در کاراکاس و پیرامون آن در اعتراض به گرانی و اصلاحات اقتصادیِ الهام یافته از نئولیبرالیسم به پا خاست که ارتش آن را سرکوب کرد. بیش از ۳۰۰۰ نفر جان باختند.

در ۱۹۹۲ کودتای نظامی «هوگو چاوِز» به شکست انجامید. او در ۱۹۹۷ با الهام از آموزش‌های بولیوار حزب «جنبش جمهوریِ پنجم» را بنیان گذاشت و در ۱۹۹۸ به ریاست جمهوری آن کشور انتخاب شد. چاوِز در مارس ۲۰۱۳ درگذشت. او به اعتبار منابع طبیعی ونزوئلا به یک رشته اصلاحاتِ اجتماعی دست زد بی آنکه پایه‌های توسعۀ پایدار را در کشورش استوار کند. رئیس جمهوریِ کنونی هم‌رزم و برکشیدۀ اوست.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.