عشق با آوای مردانه
از امسال، یعنی سال 2013، انتشار آثار دو نویسنده و شاعر بزرگ، یکی اشتفان تسوایگ* نویسنده اتریشی، و دیگری گیوم آپولینر** شاعر فرانسوی، عمومی میشود؛ به این معنی که از این پس، هر ناشری میتواند بدون پرداخت حق مؤلف، آثار این دو چهره ادبی اروپا و جهان را منتشر کند.
نتشر شده در: : روزآمد شده در
تسوایگ؛ نویسندهای ناامید
«آدمكشی، هرگز، دفاع كردن از مكتبی نیست، آدمكشتن است و بس.» - «وجدان بیدار» اثر اشتفان تسوایگ
آن طور که در زندگینامه اشتفان تسوایگ نوشته شده، او ۲۸ نوامبر ۱۸۸۱ در وین پایتخت اتریش به دنیا آمد و در رشته فلسفه در دانشگاه وین تحصیل کرد و در سال ۱۹۰۴ دکترای فلسفه گرفت.
تسوایگ در جنگ جهانی اول در بایگانی وزارت جنگ اتریش خدمت کرد، اما پس از قدرت گرفتن هیتلر در آلمان، بیزاری او از حکومت نازیها، باعث شد در سال ۱۹۳۴ از اتریش فرار کند؛ مدتی به سوییس برود، اواسط زندگیاش به بریتانیا و سپس به آمریکا مهاجرت کند، و در نهایت، دو سال پایانی عمرش را در برزیل بگذراند.
با وجود تمام این سرگردانیها، دهههای بیست و سی قرن بیستم، اوج فعالیت ادبی این نویسنده بود و از او به عنوان یکی از مطرحترین نویسندگان جهان نام برده میشد؛ اما کتابهای این نویسنده در کشورش از سوی حکومت نازی ممنوع بود.
فعالیتهای ادبی تسوایگ شامل نوشتن در حوزههای مختلف نظیر رمان، شعر، داستان، ترجمه و زندگینامه بود.
از این نویسنده بیش از سی و پنج کتاب بر جای مانده، اما رمانهای نه چندان بلند تسوایگ از همه آنها معروفتر است؛ متونی سرشار از هراس، ناتوانی و ناامیدی. شخصیتهایی که تسوایگ خلق کرده اغلب لب به اعتراف میگشایند تا خود را از عذابی که به آن گرفتارند، رهایی بخشند.
به همین دلیل، برخی از منتقدان با ستایش از انسانگرایی، سادگی و قدرت نفوذ نثر تسوایگ، میگویند که او تا حد زیادی تحت تاثیر فروید بود و این امر را میتوان در آثارش مشاهده کرد. اما در مقابل، هستند منتقدانی که آثار این نویسنده اتریشی را ضعیف، سطحی و بیارزش میخوانند.
اشتفان تسوایگ ۲۲ فوریه ۱۹۴۲، در برزیل، به همراه همسرش خودکشی کرد و به زندگی خود پایان داد.
سال گذشته، همزمان با هفتادمین سالگرد خودکشی این نویسنده یهودی، کتابخانه ملی اسرائیل برای نخستینبار «نامه خداحافظی» او را در اینترنت منتشر کرد. او در این نامه، از غربت خود گفته و فرسودگی، سرخوردگی و نومیدیاش را ناشی از دوری از وطن دانسته است.
از اشتفان تسوایگ، کتابهایی چون «آشفتگی احساسات»، «نبرد با اهریمن»، «ژوزف فوشه»، «مجموعه نامریی»، «تولستوی»، «شطرنجباز»، «سخنپردازان سرگذشت خویش»، «سه استاد سخن» و «نابودی یک قلب» به زبان فارسی ترجمه و در ایران منتشر شده است.
آپولینر؛ شاعری نوگرا
گیوم آپولینر، با اسم اصلی ویلهلم دوکسترویتسکی، هم از شاعران همعصر تسوایگ است که فقط یک سال زودتر از او، یعنی سال 1880 در رم پایتخت ایتالیا به دنیا آمد.
آپولینر که فرزند نامشروع یک زن لهستانی و یک افسر ایتالیایی بود، کودکی پرفراز و نشیبی را گذراند؛ در موناکو، نیس و کن تحصیل کرد و سال 1899 به پاریس آمد.
او در پاریس برای گذراندن زندگیاش به کارهای مختلفی روی آورد؛ از نوشتن برای نشریات عامهپسند تا دلالی در بورس.
آپولینر سال 1901 به آلمان رفت و با فضا و سنتهای این کشور آشنا شد. زندگی در آلمان تأثیر عمیقی بر این شاعر گذاشت؛ به حدی که اغلب اشعار دیوان مشهور آپولینر با نام «الکلها» حاصل این دوره زندگی اوست.
همچنین بخشی از اشعار آپولینز، متأثر از شکست عشقی است که او در جوانی تجربه کرد؛ «ترانه مرد نامحبوب» از زیباترین اشعار این شاعر است که بر اساس همین ناکامی سروده شده است.
به نوشته مورخان ادبیات فرانسه، آپولینر در این شعر، واژهای را نیز در زبان فرانسه ابداع کرده است: mal aimé به معنی «نامحبوب» در برابر bien- aimé که به «محبوب» گفته میشود.
منظومه بلند «ترانه مرد نامحبوب» را که اولین بار سال 1909 در مجله «مرکور دو فرانس» منتشر شد، محمدعلی سپانلو، شاعر و مترجم ایرانی، به زبان فارسی ترجمه کرده است.
شروع این شعر، برخوردی اتفاقی است که شاعر را «در یک شب نیمه مه گرفته لندن» به یاد عشق از دست رفتهاش میاندازد:
و من این تصنیف را به سال 1903 میسرودم
بیآنکه بدانم
عشق من به ققنوس زیبا ماننده است
اگر شبی مُرد
بامداد، نوزایی خویش را میبیند...
شاعر در این منظومه، برای فراموش کردن دردش، به گذشته خود میرود:
سالی دیگر را به خاطر میآورم
سپیدهدم یک روز ماه آوریل بود
نشاط محبوبم را سرودم
عشق را به آوای مردانه سرودم
در ذروه عشق سال...
منتقدان فرانسوی، این شعر را از نظر سبک ادبی به رمان «در جستوجوی زمان از دست رفته» نوشته مارسل پروست، شبیه میدانند؛ هم از نظر چندلایه بودن اثر و هم از این نظر که راوی بسیار شبیه خالق اثر است اما با او یکی نمیشود:
من که تغزلها برای شاهبانوان میدانم
سوگنامه سالهای خودم
مدایح بردهای برای شاهماهیان
تصنیف مرد نامحبوب
و سرودها برای پریماهیان.
آپولینر در بازگشت به پاریس با نقاشانی مثل پابلو پیکاسو و شاعرانی چون ماکس ژاکوب آشنا شد و در صف پیشروهای زمانه خود قرار گرفت. همچنین این آشنایی باعث شد که او مقالاتی را در دفاع از هنر مدرن به ویژه سبک کوبیسم که در آن زمان رایج بود در مجلات و روزنامهها بنویسد؛ این مقالات در کتاب «تأملات زیباییشناختی» گرد آمده است.
تأثیر آپولینر از هنر مدرن، سبب شد شعر او نیز مدرن شود. این تأثیرپذیری به ویژه در مجموعه «الکلها» مشهود است. شعر «پل میرابو»، یکی از اشعار این مجموعه، از زیباترین اشعار آپولینر به شمار میآید.
آپولینر شعر «پل میرابو» را با الهام از پلی در پاریس به همین نام سروده است. شاعر، در این شعر، ایستاده روی پل، به آب گذران و عشق و زندگی میاندیشد.
این شعر آپولینر بارها به زبان فارسی ترجمه شده، که معروفترین آنها متعلق به سپانلو است:
زیر پل میرابو رود سن در گذر است
آیا باید به یاد عشقهایمان بیفتیم
همیشه شادی پس از رنج میآید...
اشعار آپولینر در مجموعه «الکل» بیانگر درک تازه شاعر از خوشی و عیش است: «تمام جهان در این شراب متراکم گشته.»
آپولینر در یکی از سخنرانیهایش درباره «شاعران و طرز تفکر جدید» گفت که «شعر و خلاقیت یکی است» و نقش شاعر چیزی نیست جز این که به ستایش «زندگی با تمام جلوهگریهای آن» بپردازد.
معاصران آپولینر اشعار او را ستودند و آندره برتون دربارهاش گفت که این شاعر تمام دانش، معلومات، شور و درخشنگی وجودش را به خدمت شعر در آورده است.
وقتی جنگ جهانی اول شروع شد، آپولینر داوطلبانه راهی نبرد شد. اما سال 1916 سرش شدیدا آسیب دید، به طوری که جمجمهاش را جراحی کردند. او در همین سال «شاعر مقتول» را منتشر کرد که به نوعی زندگینامه اسطورهای خود آپولینر است.
زخمی شدن در جنگ، آپولینر را آن قدر ناتوان کرده بود که نتوانست در برابر یک بیماری عفونی مقاومت کند و در نهم نوامبر 1918 در پاریس درگذشت. پس از مرگ، اشعار چاپنشدهاش به ویژه شعرهایی که درباره جنگ سروده بود انتشار یافت.
گرچه شعرهای آپولینر در زمان حیاتش آن چنان که باید خواننده نداشت، و به قول پاسکال پیا، یکی از منتقدان فرانسوی، وقتی مُرد، شمارگان پرفروشترین کتابش به دو هزار نسخه هم نمیرسید، اما بعدها بر تعداد خوانندگانش اضافه شد.
اکنون نیز به نظر میرسد با برداشتن محدودیت در زمینه انتشار اشعار آپولینر، موجی از آثار این شاعر وارد کتابفروشیهای جهان شود.
* Stefan Zweig
** Guillaume Apollinaire
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید