دسترسی به محتوای اصلی
برنامه دو زبانه

میشل فوکو و انقلاب ایران Michel Foucault et la révolution iranienne

نتشر شده در:

میشل فوکو به انقلاب ایران امید بسته بود. به گفتۀ او، ایرانیان از اسلام مذهبی بیرون کشیدند که سرمایه‌های بی‌پایانی در اختیار آنان گذاشت تا بتوانند در برابر قدرت دولتی مقاومت کنند. اما پس از آن که انقلاب به پیروزی رسید و نظام برآمده از انقلاب به راه خود رفت، همۀ آرزوهای فوکو نقش برآب شد.

میشل فوکو، فیلسوف فرانسوی
میشل فوکو، فیلسوف فرانسوی DR
تبلیغ بازرگانی

شنوندگان عزیز، سلام

Chers auditeurs bonsoir

این هفته می‌خواهم دربارۀ کتابی با شما صحبت کنم که نویسنده‌اش فصلی از آن را به انقلاب ایران اختصاص داده است. این کتاب را دیدیه اریبُن دربارۀ زندگانی و اندیشه‌های میشل فوکو، فیلسوف پرآوازۀ فرانسوی نوشته است. باید بگویم که نویسندۀ این کتاب، که خود فیلسوفی شناخته شده در فرانسه است، کاری کرده است کارستان. درست است که تخصص او فلسفه است، اما در این کتاب نشان داده است که چقدر با روش‌های تاریخ‌نگاری به ‌ویژه «زندگی‌نامه نویسی» آشناست.

Cette semaine, je vais vous parler d’un livre monumental sur la vie et l’œuvre de Michel Foucault, grand philosophe français. L’auteur du livre, Didier Eribon, est lui-même un philosophe renommé. De plus, il maitrise parfaitement, comme le montre son livre, les méthodes propres à l’histoire et notamment à la biographie. La raison pour laquelle j’ai choisi de vous parler de ce livre, est que l’auteur a consacré un chapitre entier à l’implication de Miche Foucault dans la révolution iranienne de 1979

فصل ششم این کتاب زیر عنوانِ «شورش با دستان خالی» به درگیر شدن میشل فوکو در انقلاب ایران و سفر او به این کشور چند روز پس از رویداد هفدهم شهریور 1357 خورشیدی برابر با هشتم سپتامبر 1978 میلادی اختصاص دارد. یادآوری می‌کنم که در این روز که به «جمعه سیاه» معروف شد، نظامیانِ ارتش شاهنشاهی به سوی تظاهرکنندگان در میدان ژاله آتش گشودند که به کشته شدن گروهی از آنان انجامید. دربارۀ این رویداد، شمار کشته شدگان و سفر میشل فوکو به ایران داوری‌های گوناگون کرده‌اند که سخن گفتن از آن‌ها از چهارچوب گفتار این هفتۀ من بیرون است.

Disons d’abord que les annales de la révolution iranienne comptent un événement qu’on appelle communément le « Vendredi noir » qui a largement contribué à la victoire de la révolution en éliminant une partie des soutiens qu’il restait à l’époque au régime du Shah. Vous avez probablement déjà entendu parler de cet événement. Le 8 septembre 1978, l’armée impériale tire sur une foule qui manifestait sur la place Jâleh à Téhéran. Sur le nombre de morts les avis divergent. Je ne vais pas entrer dans ce débat. Les massacres perpétrés par la monarchie vacillante soulèvent l’indignation du monde entier. Le voyage de Michel Foucault en Iran s’effectue quelques jours après cet événement. Il accomplit ce voyage dans le cadre d’un projet journalistique

به گفتۀ نویسندۀ کتاب، سفر میشل فوکو به ایران در چهارچوب طرحی ژورنالیستی انجام می‌گیرد. در این کتاب می‌خوانیم که فوکو به روزنامه نویسی علاقۀ خاصی داشت. در نتیجه، طرحی به مدیر یکی از روزنامه‌های ایتالیایی به نام «Corriere della sera» پیشنهاد می‌کند که بی‌درنگ پذیرفته می‌شود. شالودۀ فکری گزارشی را که می‌خواهد از رویدادهای ایران تهیه ‌کند در آن روزنامه چنین توضیح می‌دهد: «دنیای امروز عرصۀ جوش و خروش انبوهی از ایده‌هاست که پیوسته زاده می‌شوند، به جنبش درمی‌آیند، ناپدید می‌شوند و دوباره ظهور می‌کنند. این ایده‌ها، آدمیان و چیزها را تکان می‌دهند و چنان نیست که تنها محصول محافل روشنفکری و دانشگاه‌های اروپای غربی باشند، بلکه در سراسر جهان به ویژه در میان مردمانی ظهور می‌کنند که تاریخ تاکنون کم و بیش هیچ‌گاه به آنان عادت نداده بود که سخن بگویند و حرف خود را به گوش دیگران برسانند». و سپس می‌افزاید: باید در زایش ایده‌ها و انفجار نیروی آن‌ها نه در کتاب‌ها بلکه در رویدادهایی که آن نیرو را به نمایش می‌گذارند، شرکت کرد.

L’idée sous-jacente du projet journalistique de Foucault est inséparable de son engagement politique. D’après lui : « Le monde contemporain fourmille d’idées qui naissent, disparaissent ou réapparaissent, et qui secouent les gens et les choses. Cela ne se produit pas seulement dans les cercles intellectuels ou dans les universités de l’Europe de l’Ouest, mais aussi à l’échelle du monde et, notamment, chez les minorités à qui l’histoire n’avait guère donné l’habitude de parler ou de se faire entendre ». Et Foucault de poursuivre : « Il faut assister à la naissance des idées et à l’explosion de leur force : non pas dans les livres, mais dans les événements où leur force se manifeste »

میشل فوکو یک هفته در ایران می‌ماند و پس از بازگشت به پاریس چهار مقاله دربارۀ رویدادهای انقلاب می‌نویسد و در روزنامۀ «Corriere della sera» به چاپ می‌رساند. فشرده‌ای از آن مقاله‌ها در شانزدهم اکتبر 1978 در مجلۀ فرانسوی نوول ابزرواتور نیز چاپ می‌شود که با این جمله‌ها پایان می‌گیرد: در سپیده‌دم تاریخ، ایران دولت را پدید آورد و راه و روش آن را به اسلام سپرد. دیوانیان و به عبارتی گردانندگان اداری آن، صاحب‌منصبان خلافت شدند. با این حال، ایران از همان اسلام، مذهبی بیرون کشید که سرمایه‌های بی‌پایانی در اختیار مردمش گذاشت که بتوانند در برابر قدرت دولتی مقاومت کنند. فوکو یک ماه پس از نخستین اقامتش در ایران دوباره به ایران سفر می‌کند و در بازگشت مقاله‌های ستایشگرانۀ دیگری دربارۀ انقلاب و رهبر آن می‌نویسد. اما پس از آن که انقلاب به پیروزی می‌رسد و نظام برآمده از انقلاب به راه خود می‌رود، همۀ آرزوهای فوکو نقش برآب می‌شود. سی و چهار سال است که ایران، چنان که میشل فوکو می‌خواست، در صحنۀ جهانی سخن می‌گوید و بی‌شک سخنانش به گوش شما شنوندگان نیز آشناست.

Après une semaine de séjour en Iran, Michel Foucault rentre à Paris et commence à rédiger quatre articles qui seront publiés dans le « Corriere della sera». Il en publiera une version condensée dans Le Nouvel Observateur du 16 octobre 1978 qui se termine ainsi : « A l’aube de l’histoire, la Perse a inventé l’Etat et elle en a confié les recettes à l’Islam : ses administrateurs ont servi de cadres au califat. Mais de ce même islam, elle a fait dévier une religion qui a donné à son peuple des ressources indéfinies pour résister au pouvoir de l’Etat »

Un mois après son premier séjour en Iran, Foucault revient à Téhéran. Dès son retour à Paris il rédige d’autres articles élogieux sur la révolution et son Guide. Mais quand la révolution aboutit et que le nouveau régime s’installe et commence à montrer son vrai visage, la désillusion s’empare de Foucault. Depuis trente quatre ans, comme l’a fait remarquer Foucault, l’Iran se fait entendre sur la scène du monde. L’entendez-vous, chers auditeurs, et qu’en pensez-vous

شاد و خرم باشید!

Je vous souhaite santé, bonheur et prospérité
Et j’espère vous retrouver dans la prochaine émission

 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.