دسترسی به محتوای اصلی
راهِ ابریشم

110 هنرمند خواستار تعیین و رعایت حق مولف در سینمای ایران شدند

نتشر شده در:

110 هنرمند در نامه‌ای خواستار تعیین و رعایت حق مولف در سینمای ایران از مدیران سینمایی، مدیران تلویزیون، مدیران اصناف و نهاد های در پیوند با این حرفه شدند و در نخستین گام، از سازمان سینمایی و صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران خواستند به این درخواست تحقق بخشند.

مجتبی میر تهماسب
مجتبی میر تهماسب
تبلیغ بازرگانی

110 هنرمند در نامه‌ای خواستار تعیین و رعایت حق مولف در سینمای ایران از مدیران سینمایی، مدیران تلویزیون، مدیران اصناف و نهاد های در پیوند با این حرفه شدند و در نخستین گام، از سازمان سینمایی و صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران خواستند به این درخواست تحقق بخشند.
این نامه را شماری از سینما گران چون رخشان‌بنی‌اعتماد، پرویز کیمیاوی، بهمن فرمان‌آرا، محمدرضا درویشی، کیانوش عیاری، کامران شیردل، منوچهر طیاب، علیرضا داودنژاد، ابراهیم مختاری، کامبوزیا پرتوی، کیومرث پوراحمد، کمال تبریزی، خسرو سینایی، فرشته طائرپور، واروژ کریم مسیحی، محسن امیریوسفی، همایون اسعدیان، فرهاد توحیدی ومجتبی میر تهماسب امضا کردند.
برای درک چند و چون این در خواست از مجتبی میر تهماسب، مستند سازی، که همواره فیلم هایش پاره ای از مقوله ها و معضلات جامعه ایران را به تصویر کشیده، خواستم این در خواست را بشکافد.
سپس از او وضع ساختن فیلم و همچنین سرنوشت آخرین فیلمش "شش قرن و شش سال" را جویا شدم که پیرامون شخصیت عبدالقادر براغی، موزیسینی است که 600 سال پیش می زیسته است.
در این فیلم چهره هائی چون محمدرضا درویشی، همایون شجریان، نگار بوبان، ساناز نخجوانی، علی صمدپور، سیروس جمالی، آرش شهریاری، سیامک جهانگیری، بهزاد میرزایی، سامر حبیبی، احسان ذبیحی‌فر و همچنین محمدرضا شجریان نمایان می شوند.
در فیلم "شش قرن و شش سال" ، بیننده پا به پای این موسیقیدان‌ها، شاهد کشف دوباره‌ی ملودی‌ها، ریتم‌ها و فرم‌های فراموش‌شده‌ی موسیقی ایران می شود. آثاری ناشنیده که به ریشه‌های موسیقی ایرانی تا شش قرن پیش باز می گردد.
مستند «شش قرن و شش سال» سال گذشته سیمرغ بلورین جایزه ویژه هیات داوران جشنواره فیلم فجر راربود و در جشن مستقل مستند شانزدهمین جشن خانه سینما جایزه بهترین صدا را دریافت نمود.

نامه سینماگران ایرانی به مخاطبان اینترنتی آثار سینمای ایران

بیش از 200 نفر از سینماگران ایرانی، که مجتبی میرتهماسب نیز یکی از آنان است، همچنین در نامه ای که در سایت "پایگاه خبری جامعه اصناف سینمای ایران" چاپ شد، از کاربران انترنتی در جهان می خواهند از دیدن فیلم ها در سایت هائی که "کپی رایت" را محترم نمی شمارند، خود داری کنند.
آنها می نویسند :
"دنیای اینترنت در سال های اخیر فرصت های بسیاری را برای عرضه و تقاضا به وجود آورده است. کافی ست در هر نقطه ی جهان که نشسته ای به اینترنت وصل شوی تا همه ی دنیا در محدوده ی اتاق تو جای بگیرد. می توانی آخرین اخبار را بخوانی، کارهای بانکی ات را سر و سامان بدهی، جدیدترین موسیقی ها را بشنوی، تازه ترین فیلم های جهان را ببینی، دوست پیدا کنی، بر دانش خود بیفزایی، سود کنی یا زیان برسانی، بی آنکه حتی قدمی از خانه ات خارج شوی.
اما برخورداری از این سهولت و سرعت در فضای مجازی، به قربانی شدن جریان هایی نیز منجر شده و می شود که "سینمای ملی ایران" از نمونه های شاخص آن است. حضور هر فیلم در شبکه های مجازی، وقتی بدون رعایت حقوق صاحب مادی و معنوی آن اثر صورت می گیرد، بلافاصله نبرد نابرابری را میان سودجویان با کلیه ی تولیدکنندگان و پخش کنندگان قانونی آن اثر آغاز می کند که شکست مظلومانه صاحبان آثار، نتیجه قطعی آن است.
اکنون ما سینماگران ایرانی، از همه شما هموطنانی که بینندگان آثار ما هستید _در وطن و در غربت_ درخواست می کنیم که نسبت به آسیبی که بر ما وارد می شود، حساسیت و احساس مسئولیت بیشتری داشته باشید. هر بار مراجعه ی شما به وب سایت هایی که بدون داشتن هر نوع قراردادی با مالکان آثار، به طور غیرقانونی فیلم های داستانی، مستند و کوتاه ما را به شما عرضه می کنند، خسارت های غیرقابل جبرانی را بر ما وارد می کند که شما یقیناً از آن بی خبر هستید.
شاید تلاش وکلایی که در ایران و خارج برای پیگیری این امر فعال شده اند، بخشی از این مشکل را کاهش دهد، اما همدلی و همکاری شما، یقیناً دستاوردهای فرهنگی و اقتصادی ماندگارتری خواهد داشت.
فرصت طلبانی که فضای گسترده اینترنت را محل امنی برای تجارت خود با سرمایه دیگران یافته اند، استدلال می کنند که آثار ایرانی "کپی رایت" ندارند و هرگونه استفاده از آنها، مجاز است. اما جامعه سینمایی کشور امید دارد که شما مخاطبان آگاه، استدلال رندانه این سارقان هنری را نپذیرفته و سند "کپی رایت" آثار ایرانی را در محکمه ی وجدان فرهنگی خود امضا کنید.
باور کنید که ما می دانیم اشتیاق شما به تماشای فیلم های ایرانی، تنها دلیل مراجعه شما به این سایت هاست، اشتیاقی که در اصل بزرگترین سرمایه و انگیزه ما برای خلق و تولید آثار است؛ اما حق آن است که تلاش ما و شوق شما، دستمایه کاسبی دلالان متخلف نباشد و ارتباط میان تولیدکننده و مصرف کننده، سالم تر از این که هست بشود.
خوشحالیم که به اطلاع شما برسانیم ما امضاکنندگان این بیانیه، جهت دسترسی قانونمند شما به آثارمان، اخیراً با یکی از سایت های مستقر در اروپا توافقاتی انجام داده ایم که به موجب آن شما می توانید در هر جای جهان که هستید، فیلم های ما را روی وب سایت www.IMVbox.com و یا سایت هایی قانونی دیگری که مشخصات آن ها در این وب سایت ذکر شده، ببینید.
این گام اول ما برای مبارزه با قاچاق آثار سینمای ایران در دنیای مجازی است؛ از شما می خواهیم که در این گام نخست و همچنین گام های بعدی، همدل و همراه ما باشید.".

فستیوال فیلم ونیز "موسترا" و فیلمی از ایران

هفتاد و دومین جشنواره فیلم ونیز که در روز 2 سپتامبر کارخود را آغاز می‌کند. در بخش مسابقه ای خود 21 فیلم را گنجانده که برای ربودن شیر طلایی رقابت می‌کنند. در بخش افق‌های این جشنواره، که به استعدادهای نو اختصاص دارد، فیلم «چهارشنبه، 19 اردیبهشت»، به کارگردانی وحید جلیلوند، از ایران شرکت دارد. امسال این تنها فیلمی‌ست از ایران که در موسترای ونیز برگزیده شده است.
سینمای سر زنده ترکیه که درسالهای اخیر در همه فستیوالهای بزرگ حضوری پر رنگ دارد در موسترای ونیز هم جای خوبی دارد. فیلم های این کشور این بار تحولات سیاسی و اجتماعی و مبارزات مردم این کشور برای دموکراسی و آزادی‌های مدنی را دستمایه خود کرده اند. از جمله فیلم «جنون»، ساخته امین آلپر، است که در بخش مسابقه ای شرکت دارد.
در هفتاد و دومین جشنواره فیلم ونیز امسال، 16 فیلمساز برای نخستین بار در بخش اصلی این جشنواره با هم رقابت می‌کنند. در کنار آنها می توان از چهره های بنام چون "مارکو بلوکیو"، کارگردان ایتالیائی، "گوشت وخون من"، "اتوم اگویان" با "به یاد بیاور"، "زاویه جیانولی"، با "مارگریت"، آلکساندر ساکوروف" با " فرانسه زبانی"، |پابلو تراپرو"، با "گروه" و "آموس گیتائی"، با "رابین، روز آخر"، در این بخش نام برد.
به "برتران تاورنیه"، سینماگر فرانسوی، یک شیر طلائی برای یک عمر دستاورد هنری اش داده می شود.
ریاست هیأت داوران هفتاد و دومین جشنواره فیلم ونیز با "آلفونسو کوارون"، کارگردان بنام مکزیکی، خواهد بود که فیلم «جاذبه» او برای نخستین بار در ونیز به نمایش درآمد و سپس جایزه اسکار را ربود.

"کلوز آپ" عباس کیارستمی یکی از 10 فیلم برتر آسیا

جشنواره بین‌المللی فیلم بوسان، که برای بیستمین برگزاری خود، در برنامه ای به نام "سینمای آسیا 100" به برگزینی 10 اثر برتر از کل تاریخ سینمای آسیا پرداخته، فیلم «کلوزآپ» (نمای نزدیک) عباس کیارستمی را گنجانده است.
این جشنواره برای برگزیدن 100 فیلم سینمای آسیا، از 73 حرفه ای سینما در درون وبرون از کره، ارجمله منتقدانی چون «جوناتان رزنباوم»‌، «تونی رینز»،‌ «هاسومی شیگه‌هیکو»، برنامه ریزان و سینماگرانی چون محسن مخملباف، "بونگ جون هو" و "آپی چات پونگ ویراسه تاکول" یاری گرفته است.
آنها هر کدام از میان 113 فیلم ساخته شده توسط 106 کارگردان، 10 فیلم مورد نظر خود را برگزیدند و فستیوال بوسان از میان این 100 فیلم، 10 فیلم بالای فهرست را برگزید .
«داستان توکیو»، به کارگردانی «یاسوجیرو اوزو»ی ژاپنی، ساخته سال 1953، مقام نخست را از آن خود کرد. «راشومون» فیلم بنام "آکی‌رو کوروساوا" جایگاه دوم ، «در حال و هوای عشق» ، یه کارگردانی «وونگ کار وای» فیلمساز هنگ‌کنگی، ساخته سال 2000 رده سوم را گرفتند.
سه‌گانه‌ "آپو"، به کارگردانی «ساتیاجیت ری» کارگردان هندی، «شهر اندوه» ساخته‌ "هو سیائو سین" از تایوان، چهارمین و پنجمین فیلم برگزیده جشنواره شدند.
بار دیگر "اکیرو کوروساوا" با فیلم "هفت سامورائی"، رده ششم و «ادوارد یانگ» تایوانی، با «یک روز تابستانی روشن‌تر»، جایگاه هفتم را اشغال کردند.
«بهار در یک شهر کوچک»، ساخته "فی مو" و «زندگی ارام»، ساخته جیا ژانکه، رتبه ی هستم را پر کردند. سپس رتبه دهم این فهرست به «خدمتکار» ساخته «کینگ کی یونگ» کارگردان کره ای و «کلوزآپ»، ساخته عباس کیارستمی تعلق گرفت.
این ده فیلم در فستیوال بوسان نمایش داده خواهند شد و کتابی نیز پیرامون این آثار منتشر می گردد.
نام جعفر پناهی، اصغر فرهادی، فروغ فرخزاد، امیر نادری، داریوش مهرجوئی و بهرام بیضائی از ایران و صدیق برمک از افغانستان، در میان کارگردانان صد فیلم برگزیده دیده می شوند.
فستیوال فیلم بوسان که طی این بیست سال گام های بزرگی برداشته توانسته جایگاه خود را به عنوان مهم ترین ویترین و بازار فیلم سینمای آسیا تثبیت کند، از روز 1 تا 10 اکتبر، در این شهر برگزار خواهد شد.

سه فیلم انیمیشن مطرح از دیدگاههای گوناگون بر پرده سینما ها
"شازده کوچولو"، "درون در بیرون" و "مینیون ها"، که در این تعطیلات تابستانی کودکان و بزرگسالان بسیاری را به سینما ها کشانده اند، هر کدام به شکلی ویژه جذابیت دارند.

"شازده کوچولو"ئی که به زندگی یک دختر بچه هیجان می دهد

فیلم "شازده کوچولو"، که با استفاده از دوسبک انیمیشن ساخته شده از جذابیت بسیاری برخوردار است. و گرچه عنوان و بخشی از داستان، از کتاب "شازده کوچولو"، نوشته "آنتوان دو سنت اگزوپری"، نویسنده فرانسوی، الهام گرفته ، اما نمی توان آن را فیلمی ساخته شده از داستان یاد شده به شمار آورد.
در این فیلم ، دختر کوچکی را می بینیم که به دلیل مشغولیت کاری مادرش بسیار تنهاست و در عین حال ناچار است برای پاسخ دادن به آرزوهای مادرش، یعنی پذیرفته شدن در آکادمی سرشناس "ورث"، مدام بیاموزد و ثانیه ای آزاد نباشد.
او بر حسب تصادف به خانه دیوار به دیوارشان با یک خلبان پیشین پیر و مبتکر و ابداع کننده رخنه می کند و با او آشنا می شود. این آشنائی دخترک را از دنیای خاکستری و منظم و تنهایش بیرون می آورد.
همسایه پیر برای او داستان پسر کوچکی را همراه با تصویرهائی که کم کم به دخترک نشان می دهد، تعریف می کند. پسری که موهای طلائی دارد و بر روی سیاره بسیار کوچکی به اندازه قد خودش زندگی می کند. اما یک روز بر بال یکی از پرندگان مهاجر به کره زمین سفر می کند.. این پسر عاشق یک گل سرخ است اما بین آنها وصلتی ممکن نیست چون او برای گل سرخ بسیار جوان است. دیگر این که پسرک انسان است و گل گیاه. "شازده کوچولو" بر روی زمین با یک روباه آشنا و دوست می شود. روباهی که به او می گوید : "اصل همواره از دید پنهان می ماند" و بدین ترتیب به او می فهماند که پیش بینی آینده و آن چه به سرمان خواهد آمد ممکن نیست.
"مارک آزبورن"، کارگردان فیلم با ذوق بسیار و همانگونه که گفته شد، با به کار بستن دو تکنیک کاملأ متفاوت، فیلم خود را ار تصاویری که خود "سنت اگزوپری" کشیده بود و همه بارها آنها را دیده اند، مستثنی می سازد. او برای نشان دادن بخش زندگی دختر و مادر بسیار جدی و سخت گیرش و نیز دنیای خلبان پیر و سر به هوا، از انیمیشن کامپیوتری بهره می گیرد. اما در عین حال با استفاده از رنگ های فلزی، خاکستری و سرد دنیای خانوادگی دختر را از دنیای پر رنگ, پر از فانتزی خلبان پیر جدا می سازد و پیام خود را از این راه نیز می رساند. یعنی نیاز کودکان و نوجوانان به کشف دنیاهای دیگر و ناتوانی و شکست والدین در تلاش سرسختانه برای مهار کردن فرزندانشان.
اما برای بخش هائی که داستان "شازده کوچولو" وارد ماجرا می شود، از انیمیش کاملأ سنتی، به کمک کاغذ مچاله شده، چسب و رنگ استفاده می کندو به فیلم جنبه ای شاعرانه می بخشد. بخشی که دنیای خاکستری دخترک را رنگین می سازد.
"مارک آزبورن" که با نخستین فیلم انیمیشن خود "سبزتر"، شماری جایزه برد، با فیلم انیمیشن کوتاهش " بیشتر" مورد توجه قرار گرفت و کمپانی "دریمزورک" وی را به استخدام خود درآورد. در آنجا بود که او شماری از طرح های خود را آغاز نمود و امتیاز "کونگ فو پاندا" را خرید. این فیلم در فستیوال کن سال 2008 به نمایش در آمد. "مارک آزبورن"، پیش از آن در سال 2000، فیلم "خانه ی بی صاحب" را ساخته بود که پیش زمینه فیلم "باب اسفنجی" را فراهم کرد.

"درون در بیرون" به حس ها جان می بخشد

"درون در بیرون"، فیلم سه بعدی تازه استودیوی "دیسنی-پیکسار"، که آنهم به کاویدن درون یک دختر بچه می پردازد، از این نظر نوست که هر حسی را به شکل یک شخصیت در آورده که به نسبت حال روحی و شرایط زندگی دختر بچه وارد عمل می شوند.
"پیت داکتر"، کارگردان فیلم می گوید که دخترش به هنگام رسیدن به یازده سالگی تغییر کرد و مرموز شد. این تغییر اوراکنجکاو کرد که در سر دخترش چه می گذرد ؟
او می گوید : هدفش رخنه در مغز به عنوان یک عضو نبود بلکه می خواست روحش را بکاود.
از این رو گروه انیماتور های خود را به کار با دانشمندان و به ویژه متخصصان اعصاب و روانشناسان واداشت تا بتوانند جنبه باور کردنی تری به فضای درونی شخصیت بدهند. بدین ترتیب دکتر "کلتنر" مجموعه ای از 21 حس گرد آوری کرد و کارگردان شماری از آنها یعنی شادی (با بدنی خوش فرم و به رنگ سبز)، غم ( با عینک و بدنی سنگین)، ترس ( با بدنی لاغر و رنگ بنفش)، خشم (به شکل یک قوطی به رنگ قرمز تند) و دلزدگی ( با جسمی پر مدعا و مژه هائی مانند زنان دلبر) را برگزید.
بنابراین فیلم، همچون شمار بالائی از پژوهش هائی که بر روی احساسات انجام گرفته، از اهمیت پذیرش سخن می گوید. بدین معنا که احساسات ما مدام در حال تغییر است و ما باید با آگاهی آن را بپذیریم.
شخصیت اصلی فیلم، رایلی، به ما مراحل رشد وبزرگ شدن را، درتماس با دنیای بیرونی و انسان هائی که ملاقاتشان می کنیم، نشان میدهد.
به هر رو آمیختن نوآوری، سبُکی و تجربه انسانی که یکی از ویژگیهای استودیوی پیکسار است در این فیلم دیده می شود.

"پیت داکتر" نیز، که پیش تر از او فیلم های بسیار خوب "بالا" و "دیوان و دیگران" را دیده بودیم، با فیلم "درون در بیرون"، اندیشه نوئی را به تصویر می کشد که شاید دیدنش برای بزرگسالان بیشتر جذاب باشد تا کودکان زیر شش سال.

"مینیون ها" موجوداتی شیطان و دوست داشتنی

کسانی که سری فیلم های "من، زشت و بدجنس" (من نفرت برانگیز ) را دیده اند، "مینیون ها"، این موجودات تک سلولی به رنگ زرد، را می شناسند که در فیلم نخست نقش کارگران لابراتوارهای دانشمندان نه چندان شرافتمند را بازی می کردند. این موجودات، با گذر زمان و خدمت به کارفرمایانی بدون اخلاق و خودکامه، متحول تر شده اند. این کار فرمایان که یکی پس از دیگر می میرند، آنها را به جستجوی یک کارفرما و یا "رهبر" تازه وا می دارد. که تا اینجا بیننده می تواند ماجرا را به داستان زندگی انسانها نسبت بدهد. سه تن از آنها، به رهبری "کوین" مامور یافتن این فرد می شوند و از قطب جنوب تا نیویورک به جستجوی "اسکارلت اورکیل"، بدجنس ترین زن تاریخ، بر می آیند. اما در سالهای 60، در لندن او را می یابندو به این اگاهی می رسند که نسلشان در حال از میان رفتن است.
به هر رو این موجودات با حرکات تند خود، رنگ ها و اکشنی که در فیلم وجود دارد کودکان را مجذوب می کنند.
ازاین روست که فیلم در آمریکا وکانادا در 4301 سینما به نمایش در آمد که برای کمپانی "یونیورسال" بالاترین رقم و برای یک فیلم انیمیشن، دومین رده پس از "شرک" را داراست. این فیلم در نخستین هفته نمایشش 000 171 46 دلار در آمد داشت. در فرانسه، "مینیون ها"، در نخستین روز نمایششان، 596291 تماشاگر را به سالن های سینما کشاندند.
حال نباید در آمد از فروش اشیاء در پیوند با این موجودات را فراموش کرد که همچنان ادامه دارد.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
  • 08:45
  • 08:53
  • 09:56
  • 15:40
  • 09:08
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.